باورپذیری نقشی‌ که پیچیده نیست

شگرد خاصی ندارم. به هر حال فنون بازیگری، فنونی است که در تمام دنیا اجرا می‌شود و ما هم آنها را از استادان‌مان فرا گرفتیم، اما فکر می‌کنم بخش زیادی از این شگرد به خصوصیات فردی خود بازیگر برمی‌گردد. من سعی می‌کنم آنقدر به نقش نزدیک شوم تا در یک نقطه به هم برسیم. ضمن این که سعی می‌کنم دیالوگ‌هایم را درست ادا کنم یا نگاهم نگاه مصنوعی نباشد.

حتما سعی می‌کنم‌ این اتفاق بیفتد. حداقل در مورد انتخاب نقش‌هایم این مساله وجود دارد. مثلا نقشم در سریال روزهای اعتراض چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ شخصیتی خیلی از من دور بود و خود نقش این اجازه را به من می‌داد که متفاوت باشم.

من یک زمانی خیلی در سینما فعالیت داشتم، اما الان دیگر نسل من کمتر در سینما حضور دارند. دلیلش هم آمدن جوان‌ترهاست. نسلی که بیشتر قصه‌ها بر مبنای آنها نوشته می‌شود. از طرفی نگاه به گیشه باعث شده کمتر به سراغ ما بیایند.

مثل همه کارهای دیگر بازی در این کار به من پیشنهاد شد و پس از خواندن فیلمنامه پذیرفتم که در این مجموعه حضور پیدا کنم.

خیر! برای اولین بار بود که مقابل دوربین ایشان بازی می‌کردم. اما پیش‌تر کارهای او را در سینما دیده بودم که اغلب آنها هم طنز بودند، اما وقتی فیلمنامه پنجره را خواندم متوجه شدم که چقدر قصه درام و غم‌انگیز است و همین مساله برایم خیلی جالب بود.

نقشم در این سریال خیلی با نقش‌هایی که در سال‌های اخیر در کارهای مختلف داشته‌ام فرق نمی‌کند، اما با این حال ویژگی‌های خاص خودش را دارد.

سیناپس و بخش‌هایی از فیلمنامه آماده بود، اما به طور کل چون همزمان بازنویسی هم می‌شد در طول کار فیلمنامه به دستمان می‌رسید و از این جهت قصه اصلی دچار تغییرات زیادی شد.

به هر حال نقش من هم افت و خیزهای زیادی پیدا کرد و شامل تحولات زیادی شد که البته همه در جهت کامل‌تر شدن نقشم بود.

بسیار انسان مهربانی است و در مقابل بازیگر هم بسیار انعطاف‌پذیر است و فرصت ایجاد خلاقیت را به بازیگرش می‌دهد.

تقریبا حدود پنج ماه بازی‌ام در پنجره طول کشید.

بله، ولی من دیگر به این مساله عادت کرده‌ام و اساسا حفظ راکورد یکی از وظایف اصلی بازیگر است و من هم مشکل خاصی از این جهت نداشتم.

به نظرم شیوه درست و خوبی است. چراکه این کار باعث از بین‌رفتن فاصله‌ها میان دست‌اندرکاران و مخاطبان می‌شود و از طرفی مخاطب امروز هم حوصله ندارد که یک هفته منتظر بماند تا سریال مورد علاقه‌اش را ببیند. البته تکرار سریال‌ها هم در روزهای دیگر بسیار مفید و اثرگذار
است.

باور کنید اصلا فرقی نمی‌کند. مهم تاثیرگذاری نقش است.

این را مخاطبان سریال باید بگویند، اما این کار هم مانند همه کارهای دیگر سختی‌های خودش را داشت ولی در نهایت تمام افراد گروه تلاش خود را کردند.

به هر حال اگر بازیگر نقش مقابل من بتواند بازی خوبی ارائه دهد قطعا روی بازی من هم اثر خواهد گذاشت. بنابراین روی این موضوع حساس هستم.

اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. در این شرایط بازیگر دیگر فرصت ندارد ‌ روی نقش تمرکز کند یا حتی تمرینی داشته باشد و این مساله نه‌تنها روی بازی‌ها که روی کار هم اثر می‌گذارد و ما در نهایت با یک کار شتابزده روبه‌رو می‌شویم مگر این که همه چیز درست در کنار هم قرار بگیرد بخصوص قصه و روایت آن توسط کارگردان.

اکثر کارهایم را دوست دارم، اما تولدی دیگر و پهلوانان نمی‌میرند را جور دیگری دوست دارم.

من از همه جوان‌ها یاد می‌گیرم. یک بازیگر مدام در حال تجربه‌کردن و آموختن است. فرقی هم نمی‌کند که طرف مقابلش جوان باشد یا میانسال.

در تله‌فیلم «پس از غروب» بازی می‌کنم که کارگردانی آن هم به عهده آقای جعفری است و بیشتر کار هم در جزیره کیش تصویربرداری می‌شود.