
روایتی از یک عادت عام در شهر مقدس مشهد برای عرض ارادت به ساحت امام رضا(ع)
خوشگلیهای یک ارادت
همیشه یک سر شوخی با خوشگلی عمه به آقا رسول ختم میشد! آقا رسول، بقال پیر محل بود که چشمهایش درست نمیدید! نه اینکه فکر کنید آقا رسول خواستگاری چیزی بود! نه... بنده خدا سن و سالی ازش گذشته بود و خودش زن و بچه داشت و نوه و نتیجههایش چند سالی از عمه بزرگتر بودند.