ویژگی قابل‌توجهی‌که این اثرتألیفی‌دارداین است‌که به گفته خودنویسنده،اولین کتابی است که به ابعادمختلف عملیات طوفان‌الاقصی با رویکردی داستانی پرداخته است. بعد از گذشت بیش از یک سال از رویداد تاریخ‌ساز عملیات طوفان‌الاقصی که چهره منطقه و جهان را دگرگون کرد، حالا نوبت نویسندگان است که این رویداد را با رویکردی داستانی و با استفاده از نگاه هنرمندانه ثبت کنند. این نویسنده جوان که از‌قبل در‌فکر نوشتن داستانی در زمینه مقاومت اسلامی در فلسطین بوده است، به گفته خود طرح‌هایی را در این‌باره، آماده کرده بوده. او به جوان گفته که ایده‌هایی از جمله طرح داستان‌هایی در‌خصوص مسائل مختلف از جمله وضعیت دلخراش زندگی اسرای فلسطینی در زندان‌های رژیم صهیونیستی، تونل‌های غزه و شرایط و اوضاع زندگی مردم فلسطین تحت محاصره رژیم صهیونیستی داشته ولی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی، وقتی در یکی از پاتک‌های سایبری علیه رژیم صهیونیستی، اطلاعات دقیقی از داخل شبکه امنیت اسرائیل افشا و اطلاعات ۲۸ نفر از سر‌شبکه‌های مرتبط با اسرائیل در کشور‌های‌مختلف منتشرشد،تصمیم گرفته داستانی بااین مضمون بنویسد.این رمان که دارای درون‌مایه‌ای امنیتی است، ناگفته‌هایی را هم برای علاقه‌مندان به کسب اطلاعات بیشتر درباره عملیات طوفان‌الاقصی نیز دارد و به‌این دلیل که این مباحث را در لابه‌لای یک روایت داستانی پیچیده، برای مخاطب جذاب است.با خواندن این رمان، مخاطب ضمن این‌که از نخستین بهره داستان، یعنی سرگرمی بهره‌مند می‌شود، درمی‌یابد که جبهه مقاومت چه ضربات امنیتی و رزمی مهمی به رژیم کودک‌کش وارد کرده و زاویه نگاه تازه‌ای درباره عملیات طوفان‌الاقصی پیدا می‌کند.
داستان این کتاب درباره دو نفر است؛ یکی از آنها زنی روزنامه‌نگار و ایرانی‌الاصل است که در فرانسه زندگی می‌کند و یک برادر دوقلو دارد که با او اختلافات عقیدتی دارد. برادر این زن، ربوده می‌شود و او برای پیدا‌کردن نشانی از برادرش، دست به جست‌و‌جو می‌زند. در سمت دیگر ماجرا یک فرد یهودی که ساکن کشور مغرب است سعی می‌کند که به او در این جست‌و‌جو کمک کند. این رمان به‌دلیل تعلیق‌های متعدد و بسیار‌زیادی که دارد مخاطب را با قهرمان‌های خودش همراه می‌کند تا بتواند به یکسری کشفیات دست پیدا کند. البته به‌دلیل منتشر‌نشدن کتاب نمی‌توانم به جزئیات بیشتری اشاره کنم، فقط خواستم در مورد قهرمان‌های اصلی این رمان یک چشم‌اندازی ارائه کنم.طبیعی است که در این مورد هم مثل هر متنی با رویکردهای امنیتی، نویسنده محذوریت‌هایی داشته ولی بخشی از رمان که در رابطه با عملیات سایبری نیرو‌های فلسطینی علیه اشغالگران است، به گفته خود نویسنده وجوه مستندنگاری بیشتری دارد، چون اطلاعاتی در‌مورد آن منتشر شده ولی در مورد عملیات نیرو‌های امنیتی ایرانی، نویسنده مجبور شده به کلیات اشاره کند. با این حال هنوز هم خواندنی‌های زیادی در داستان وجود دارد. نباید در این زمینه از پژوهش و مطالعه وسیعی که نویسنده برای به‌دست‌آوردن اسناد و اطلاعات کرده، غافل بود.
نویسنده کتاب را به شهید سیدحسن نصرا...تقدیم کرده. خود در این زمینه می‌گوید: «ما داشتیم کار‌های چاپ و انتشار این رمان را خیلی‌سریع انجام می‌دادیم که در سالگرد طوفان الاقصی منتشر بشود، اما متأسفانه به‌دلیل جابه‌جایی مدیران و تغییر دولت این اتفاق نیفتاد. وقتی که خبر شهادت سید مقاومت را شنیدم به ناشر گفتم اگر هنوز دیر نشده و امکان دارد مایلم که این رمان را به روح این شهید و دیگر شهدای مقاومت تقدیم کنم. فکر می‌کنم این اولین رمانی باشد که به این شهید عزیز تقدیم می‌شود و البته برای من هم افتخارآمیز است. امیدوارم که این کتاب به‌درد مخاطبان بخورد. البته من همیشه سعی می‌کنم رمان‌هایم را به‌گونه‌ای عفیفانه بنویسم که به درد همه گروه‌های سنی بخورد.»
