موطلایی ستیزه‌جو

نارضایتی از سیاست‌های اعلامی ترامپ نسبت به غیر آمریکایی‌ها، زنان، همسایگان، مسلمانان و قدرت‌های رقیب نه‌تنها در زمان کارزار انتخاباتی وی با هیلاری کلینتون ادامه داشت که حتی پس از اعلام نتایج انتخابات که ترامپ با ارای الکترال به پیروزی رسید، استمرار یافت که این اعتراضات با شروع به کار رسمی وی نیز خاموش نشده و ابعاد گسترده‌تری یافته است.

تظاهرات زنان و مخالفان سیاست‌های ترامپ در بیش از 300 شهر آمریکا و همین طور شهرهای اروپا، ژاپن و استرالیا مبین این واقعیت است که نگرانی مخالفان ترامپ بیشتر شده است، چرا که اکنون با ساکن شدن وی در کاخ سفید نوبت به سیاست‌های عملی وی رسیده است و این از نگاه معترضانی نظیر مایکل مور، کارگردان مشهور فیلم یازده سپتامبر (ناین الون) وحشتناک است.

از نگاه مخالفان و منتقدان ترامپ وی برخلاف بوش پسر که به یکجانبه‌گرایی شهره بود، فردی ستیزه‌گراست.

شرکت نکردن تعدادی از نمایندگان کنگره در مراسم تحلیف وی و همین‌طور تظاهرات گسترده مخالفان نشان می‌دهد آنها از اینکه نوبت به سیاست‌های عملی موطلایی ستیزه‌جو فرارسیده نگرانند.

به نظر می‌رسد دو سناریو درباره سیاست‌های ترامپ قابل توجه است: نخست این‌که ترامپ هم مانند بوش پسر رئیس‌جمهور الکترالی محسوب می‌شود، با این تفاوت که بوش با کمتر از 2000 رای از ال گور با آرای الکترال به کاخ سفید راه یافت، اما ترامپ با بیش از دو میلیون رای کمتر ازهیلاری، کاخ سفید را فتح کرده است! از این منظر هردو روسای جمهور محبوبی نزد آمریکاییان محسوب نمی شوند، اما بوش پسر بلافاصله با سوار شدن بر موج مبارزه با تروریسم پس از یازده سپتامبر سعی کرد به قهرمان آمریکایی‌ها تبدیل شود که در ابتدا موفق هم بود، هرچند با افتضاحاتی که در افغانستان و عراق به بار آورد که گوانتانامو و ابوغریب کمترین آنهاست به چهره‌ای منفور تبدیل شد. حال در مورد ترامپ هرچند فعلا یازده سپتامبری در کارنیست، اما بیم آن
می‌رود ترامپ که خیلی متزلزل‌تر از بوش پسر به کاخ سفید راه یافته به ماجراجویی‌هایی دست بزند تا خود را محبوب جلوه دهد.

سناریوی دوم به سوابق اجرایی ترامپ بازمی‌گردد و آن سابقه موفق وی در عرصه تجارت و بازرگانی است. از این منظر بعید نیست، ترامپ به‌عنوان فردی بیزینس‌مَن برخلاف چهره‌ای که دموکرات‌ها و بنگاه خبری سی ان ان از او ترسیم کرده‌اند فردی اهل تعامل و معامله باشد. البته هردو این سناریوها در حالی متصور است که ترامپ ازسوی محافل پشت پرده در ساختار سیاسی، امینتی و اقتصادی امریکا و لابی‌های قدرت محور از جمله لابی صهیونیستی، مدیریت نشود چرا که در آن صورت نقشه راه سیاست‌های عملی ترامپ به رغم همه جاروجنجال‌ها از قبل چیده شده و او می‌بایست در چنین میدانی فقط بازی کند.

دکتر مراد عنادی - مدیرمسئول