گردشگری فرهنگی در بانکوک

جام جم: توصیه راهگشا برای خرید مسکن

واقعا اگر برخی از این توصیه‌های راهگشا و کاربردی مدیریتی در بسیاری از امور روزمره نبود، ماها چطوری باید حرکت می‌کردیم تا به خوشبختی برسیم.

وصف الحال:

ای که از کوچه مسکونی ما می‌گذری

باخبر باش که سر می‌شکند قیمت‌هاش!

فلذا بیخود نیست که با این هوای سرد و راکد بازار مسکن که قیمت‌ها یک درجه هم کاهش نمی‌یابد، به‌قول زنده یاد اخوان ثالث، هیچ‌یک از متقاضیان خرید مسکن:«سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت‌/ ‌سرها در گریبان است‌/‌ کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را....» و هرچه داد بزنیم که بدو مسکن بخر که کار و کاسبی بنگاه‌های مشاور املاک کسادی نیابد، فایده‌ای ندارد و آب در هاون کوبیدن است.

خبر وارده: «رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران، خطاب به متقاضیان بازار مسکن تأکید کرده است که خرید از بازار مسکن را به ماه‌های آینده موکول نکنند؛ زیرا گرچه چشم اندازی برای افزایش قیمت مسکن در کوتاه‌مدت وجود ندارد،اما خریدهای شب عید و رونق حاصل از معاملات در آن زمان،امکان چانه‌زنی با فروشنده‌ها و در نتیجه خرید با قیمت مسکن را دشوار خواهد کرد.»ـ به نقل از جراید همیشه در صحنه

بسته پیشنهادی: نظر به عرایض رئیس اتحادیه مشاوران املاک و نیز (منظور شهر «ونیز» در ایتالیا نیست) عرایض فوق‌الذکر ما که مشاور زمین و زمان می‌باشیم؛ نکات زیر قابل گوشزد باشد:

1ـ زمان مناسب خرید: به نظر ما که ـ به اندازه‌ای که عقل و تجربه‌مان قد می‌دهد ـ بهترین زمان مناسب برای خرید مسکن، زمانی است که احساس جیب آدم از پول، سرشار باشد. لهذا به متقاضیان مسکن توصیه می‌کنیم که این زمان پیشنهادی ما را ملاک عمل قرار دهند. وگرنه ما هم می‌دانیم که «آنچه در جوی می‌رود آب است‌/‌ وآنچه در چشم می‌رود، خواب است» و زمان خرید را نباید از امروز به فردا انداخت. شاید فردا، هفشده صنار و سی شی رفت روی قیمت‌ها؛ گرچه چشم‌اندازی در این خصوص در پیش روی خود نداریم.

2ـ دقت در توصیه‌ها: اگرچه بسیاری از توصیه‌های مسئولان و مدیران از سر دلسوزی و خیرخواهی و به نفع ملت است؛ اما مدیران ما دقت نمایند که هر توصیه‌ای باید از سوی چه مدیری صادر شود که پذیرش عمومی آن بیشتر باشد.

مثلا اگر یک مدیر دیگری این سفارش به خرید مسکن را می‌کرد، شاید مردم راحت‌تر قبول می‌کردند؛ اما الان تک و توکی ممکن است همچین دچار شک و شبهه شوند که مبادا کار و کاسبی بنگاه‌های مشاور املاک به خاطر رکود بازار مسکن، کمی کساد است و رئیس اتحادیه‌شان گفته که غمتان نباشد، من یک توصیه راهگشا از خودم صادر می‌کنم که ملت متقاضی بریزند داخل بنگاه‌ها. در صورتی که متقاضیان مسکن، وقتی در جریان قیمت‌ها قرار می‌گیرند، کلهم اجمعین، می‌ریزند خارج بنگاه‌ها...!

3ـ حرکت متقابل: اتحادیه مشاوران املاک اگر می‌خواهد ملت متقاضی مسکن، چند قدم به سمت خرید مسکن بردارد و نترسد؛ خب در یک حرکت متقابل، یک قدم در جهت کاهش قیمت‌ها بردارد. بهترین زمان مناسب برای این حرکت هم همین روزهای نرسیده به آخر سال است. از قدیم گفتند: «عزیزان، مهربانی از دوسر بی». نگفتند؟

کیهان: نمی‌فهمه! (گفت و شنود)

گفت: یکی از فتنه‌گران فراری در وبلاگ شخصی خود نوشته است «هر وقت به بلایی که رهبران جنبش سبز(!) بر سر من و امثال من آورده‌اند فکر می‌کنم از ته دل به آنها لعنت می‌فرستم.»
گفتم: بالاخره سر غیرت اومده.

گفت: نوشته «خاتمی و موسوی و کروبی من و یک عده دیگر را به خیابان کشیدند و نهایتا باعث فرار ما از کشور شده‌اند و حالا فقط به خودشان و زندگی بچه‌هایشان فکر می‌کنند.»
گفتم: خب! دیگه چی؟!

گفت: نوشته است «حالا که به فکر ما نیستند و ما را به حساب نمی‌آورند انگار منتظرند بمیریم تا از مرده ما برای کسب قدرت خود استفاده کنند.»
گفتم: یارو می‌گفت؛ بچه‌ که بودیم می‌گفتند بچه است نمی‌فهمه، بعد می‌گفتند نوجوونه نمی‌فهمه، بعد می‌گفتند جوونه خامه نمی‌فهمه، بعد می‌گفتند، پیره نمی‌فهمه، اما بعد از مرگمون میگن؛ عجب آدم فهمیده‌ای بود!

شرق:  مثل پروانه خبرنگاری در مشت

توضیح: آقای معاونت مطبوعاتی، ما چندتا خط قرمز داریم، خیلی بد است که شما هم خط قرمز باشی و نتوانیم بگوییم بالای چشمتان ابرو است. از همین‌رو، اگر از یادداشت امروز خوشتان نیامد صدایش را درنیاورید تا ملت خیال کنند دولت نقدپذیر است. بعد هم اگر واقعا از این ستون خوشتان نیامد از من خوشتان نیاید. پس مدیرمسوول گرامی مسوولیت این ستون با من. قبول؟

پروانه درمشت

دانشمندان بعضی از جانوران را پروانه‌دار می‌کنند تا بتوانند در طول زمان مسیر آنان را پیگیری کنند و ببینند این جانوران با کدام جانوران حشر و نشر دارند و کجا زادوولد می‌کنند و کجا می‌روند و با کی می‌روند و چی می‌خورند و چند کیلو بودند و چند کیلو شدند. این یک کار علمی و پژوهشی است.

بر همین منوال معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد، حسین انتظامی، قرار است خبرنگاران را شماره‌گذاری کند و به آنان پروانه خبرنگاری بدهد.

انتظامی گفته: «نظام صنفی رسانه‌ای» مثل 9نظام دیگر یعنی پزشکی، پرستاری، مهندسی ساختمان، کشاورزی، روانشناسی و... است. او به این موضوع اشاره نکرد که پلمب انجمن صنفی روزنامه‌نگاران مثل چی است اما مشخص است که پروانه خبرنگاری از دو بخش پروانه و خبرنگار تشکیل شده.

پروانه هم موجودی نحیف و ظریف و ضعیف است البته نه بدبخت‌تر از خبرنگار. برای نگهداری پروانه باید او را با سوزن ته‌گرد (حتما باید ته‌گرد باشد نه جوال‌دوز تا ظرافت‌های کار رعایت شود) به دیوار انتصاب شایسته کرد.

آگاهان می‌گویند آیا پروانه خبرنگاری یک امر انتظامی است؟ بله خب. چون معاون مطبوعاتی ارشاد، انتظامی است. پس طبیعی است که کار انتظامی، کاری انتظامی باشد. برخلاف شما موافق کار انتظامی حسین انتظامی هستیم.

چون اینطوری کار یکسره می‌شود و ما مثل لاک‌پشت‌ها از خطر انقراض خارج می‌شویم اما ممکن است زندگی‌مان از حالت حیاتی به حالت نباتی تغییر کند. به قول یکی از کارشناسان رسانه «چه عیبی دارد؟ مثل پروانه خبرنگاری در مشت، چه آسون میشه ما را شمرد.»

سیاست روز: گردشگری فرهنگی در بانکوک

یک نماینده مجلس: من از همین جا اعلام می کنم که آلودگی در شهر اهواز واقعی بوده است.

با توجه به این اظهار نظر علمی کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟
الف) ایشان در آینده نزدیک جایزه نوبل در رشته زیست شناسی را دریافت خواهد کرد.
ب) مجلس به زودی لایحه ای مبنی بر توقف فرار مغزها را تصویب خواهد کرد.
ج) این برادر در ماه های آینده به عنوان رییس کمیته کاهش آلودگی هوا منصوب می شود.
د) ایشان به زودی یک چیز مهم دیگر را هم کشف می‌کنند که قطعا دنیا را تکان می دهد.

رییس سازمان گردشگری: گردشگران خارجی که می خواهند به ایران بیایند، گردشگران فرهنگی هستند که تمایلی به فساد و لهو و لعب ندارند.

با توجه به اظهارنظر آقای رییس کدام یک از مقاصد زیر برای گردشگری فرهنگی توصیه نمی‌شود؟
الف) بانکوک
ب) پاتایا
ج) پوکت
د) سواحل خلیج همیشه فارس

آقای (ف.ه) فردی مذهبی بود و هر عید برای کارکنانش خودکار گران قیمت برای عیدی می‌فرستاد که آقای (ف.ه) کادوها را نگاه می کرد تا سکه ای در جعبه آن نباشد.

متن فوق مربوط به کدام یک از گزینه های زیر است؟
الف) کتاب فارسی سوم دبستان
ب) دفتر خاطرات مارکوپولو
ج) دوست خوبمون «اشکان جون» هفت ساله از رشت
د) یکی از متهمان دادگاه اختلاس بیمه ایران

مدیرعامل باشگاه استقلال: جمشید مشایخی را برای دلجویی از لیونل مسی به اسپانیا می‌فرستیم.

به نظر شما این هنرمند بزرگ سینمای کشور ما چه جمله‌ای می تواند از مسی دلجویی کند؟
الف) مسی جون! غصه نخور تا بوده دنیا همین بوده! میگی نه؟ یه نیگا به عمه‌ رهبر کره شمالی بنداز!
ب) مسی جون! مگر ما خواهر نداریم؟ مگر خود ما مادر نداریم؟ مگر خودمان خاله نداریم؟ اصلا مگر رهبر کره شمالی «عمه» نداشت؟!
ج) مسی جون! حالا یک سری بی‌فرهنگ توی فیسبوک چند تا فحش بارت کردیم ، تیربارانت که نکردیم. یک کم دلت رو بذار پیش دل «عمه» رهبر کره شمالی که داغ شوهر دیده!
د) مسی جون! سعی کن زود از دلت دربیاد عزیزم.کار و زندگی دارم.قرار شده بعد از اسپانیا برم کره شمالی از «عمه» رهبرشون دلجویی کنم.

تهران امروز: شعری در مدح هدیه!

بر تن خسته و دلمرده من جان،هدیه!

شام تاریک مرا چون مه تابان،هدیه!

همچو بلبل به نوا آمدم از عشق رخش

باغ آمال مرا سنبل و ریحان،هدیه!

«پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت»

روز مادر بدهد تا که به مامان،هدیه!

هدیه خوب است که همسایه به همسایه دهد

من به همسایه دهم «شاعر» و «چوگان» ،هدیه!

مُهره مارش اگر نیست چسان ظرف سه‌سوت

مِهر خود را فکنَد در دل انسان،هدیه!

من به کارایی او یکسره ایمان دارم

چه کسی گفته که غارتگر ایمان،هدیه!

به یکی «کارت» که آزار کسش در پی نیست

زحمتی می‌کشد از مردم نادان،«هدیه»!

«کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت»

مگر آن‌وقت که دادیم به ایشان،هدیه!

پول چایی که ندادیم ولیکن دادیم

استکان-نعلبکی،قوری و فنجان،هدیه!

آشنا چون به قوانین اداری باشد

در ادارات کند مشکلم آسان،هدیه!

نه فقط بهر مدیران و معاون‌هاشان

گاه دادم به نظافتچی و دربان،هدیه!

آنچه اصل است بدانید فقط قانون است

لیک تکمیل‌گرش-در حد امکان- هدیه!

هم از اینسو به همه هدیه، فراوان دادیم

هم از آنسوی گرفتیم فراوان ،هدیه!

ظاهرِ ساده ولی باطنِ خاصی دارد

داخل «کارت» چه زیبا شده پنهان،«هدیه»!

ناگهان خنده‌زنان می‌پرد از «کارت» برون

سورپریزی شود از بهر مدیران،«هدیه»!

ردّ احسان نتوان کرد زمانی که کسی

بدهد بهر تو از بابت احسان،هدیه!

چونکه با رشوه ملعون کَمکی همشکل است

گاه در محکمه کلا شده کتمان،هدیه!

تو به اشخاص، بُن البسه دادی هدیه

داده قاضی به تو پیژامه زندان،هدیه(!)

بس عجب نیست گر امشب سخنم شیرین است

که در این شعر و غزل شد شکرافشان،هدیه!