موفقیت به سبک ترامپ

هرچند به‌نظر نمی‌رسد نویسنده این کتاب، شخص ترامپ باشد، اما واقعیت این است که می‌شود ایده‌های بازاری ترامپ را در این کتاب بخوبی فهمید. ایده‌هایی مانند حفظ اعتماد به نفس، بلندپروازی و شکست‌ناپذیری.

ترامپ نه فقط در این کتاب، بلکه در چندین کتاب دیگر، درباره ایده‌هایش پیرامون موفقیت در کسب و کار مطالبی را به رشته تحریر درآورده و حتی در برنامه تلویزیونی «کارآموز» نیز پیرامون چگونه پولدار شدن، تجاربش را منتقل کرده است. او احتمالا باید پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش، از تجارب سیاسی برای مخاطبانش بنویسد. ترامپ البته این کار را حتی پیش از پیروزی در انتخابات شروع کرده و در کتاب «آمریکای فلج شده» یا «آمریکای درمانده»، از تئوری‌های سیاسی‌اش پرده برداشته است.

آمریکا علیه آمریکا

نمی‌شود رمز و راز شکاف‌های گسترده اجتماعی در آمریکا که در جریان کارزار انتخاباتی اخیر در این کشور جلوه کرد را بخوبی فهمید، مگر آن‌که پیش از آن نگاهی به کتاب «آمریکا در جنگ با خود» انداخته باشید. کتابی اثر هنری ژیرو، نظریه‌پرداز منتقد آمریکایی.

او بتازگی درباره ایده نهفته در کتابش توضیح داده است: فرانکلین روزولت زمانی گفته بود «ملتی که سرزمین خود را از بین می‌برد، خود را از بین می‌برد». این اتفاقی است که به واقعی‌ترین معنای کلمه در حال وقوع است. نظام سیاسی و اقتصادی آمریکا بی‌چون‌وچرا دلبسته نظام بازارمحوری است که سیاره را تخریب می‌کند و بی‌وقفه در حال تضعیف نهادهایی است که دموکراسی را ممکن می‌سازند. آنچه از این اتفاق برمی‌آید و کتاب من نیز از زوایای مختلف به‌آن می‌پردازد این است که ایالات متحده در جنگ با خود است؛ در جنگ با آرمان‌گرایی‌اش، نهادهای دموکراتیکش، طبقات کارگر و متوسطش، جوانان اقلیتش، مسلمانانش، مهاجرانش و همه آنها که به حساب نمی‌آیند.

آمریکا، خسته از فساد سیاسی

دونالد ترامپ با انتقاد صریح از فساد سیستمی در ساختار سیاسی ایالات متحده توانست به پیروزی برسد. هرچند انتقادات او از فساد رایج در واشنگتن بی‌نظیر بود، اما پیش از این «ظفیر تیچ اوت»، استاد حقوق «دانشگاه فوردهام» آمریکا در کتاب «فساد در آمریکا»، به مقوله فساد در این کشور پرداخته بود.

همان‌طور که از نام کتاب پیداست، مقصود اصلی نویسنده، در حقیقت شرح مفهوم فساد و رشوه‌خواری در آمریکا و اشتباهات تاریخی انجام شده در سیستم قضایی این کشور در باب ارائه تعاریف جدید و کاملا اشتباه از این دو مفهوم و تاثیرات سوء این کار بر سیاست داخلی آمریکا بحث می‌کند. در سال 2010، یکی از موثرترین تصمیمات دادگاه عالی آمریکا در تاریخ سیاسی این کشور گرفته شد و آن، اعطای حق هزینه بی حد و مرز برای نفوذ در انتخابات بود. نظر قاضی «آنتونی کندی» درباره فساد این بود که هیچ امری به جز رشوه خواری مستقیم و واضح، فساد محسوب نمی‌شود. نظر وی بعدها به عنوان مبنای نظر قاضی عالی، «رابرتز»، در تصمیم گیری راجع به پرونده مک کاچئون در سال 2014 قرار گرفت. نویسنده در این کتاب، پیامدهای سیاسی این تصمیم را بررسی می‌کند.