دنیای عجیب جورج کنجکاو

داستان‌های جورج کنجکاو برای اولین بار در سال 1941 توسط هاگ تون ـ میفلین منتشر شد و تاکنون بارها و بارها تجدید چاپ شده است. این زن و شوهر 7 داستان اولیه جورج را خلق کردند. کتاب‌های جورج کنجکاو تاکنون بیش از 30 میلیون نسخه در سراسر دنیا به فروش رسیده و به بیش از 17 زبان دنیا ترجمه شده و این میمون شیطان و مرد کلاه به سر از شخصیت‌های محبوب ادبیات کودکان هستند.

مارگارت ری می‌گوید: «جورج می‌تواند کارهایی را انجام دهد که بچه‌ها نمی‌توانند مثلا دیوارهای یک اتاق را نقاشی کند، با یک بادبادک به آسمان برود، در لانه حیوانات مزرعه را باز کند و تمام این شیطنت‌ها را بچه‌ها دوست دارند، اما نمی‌توانند انجام دهند.»

خلاصه داستان

در جورج کنجکاو ما با تد آشنا می‌شویم که راهنمای موزه است بچه‌های یک مدرسه و معلمشان را در بازدید از موزه راهنمایی می‌کند. مگی معلم آنها دوست خوب تِد است. وقتی که صاحب موزه آقای بلومز بری به تد می‌گوید که موزه مورد علاقه او به علت کمبود بازدیدکننده به ناچار باید تعطیل شود، آنها تصمیم می‌گیرند که تغییرات بنیادی به وجود آورند و با نمایش یک مورد خیلی جالب و جدید که کسی تا به حال مثل آن را ندیده باشد موزه را نجات دهند.

این فیلم در نظرسنجی سایت روتن تومیتو امتیاز 69 درصد مطلوب را به دست آورده است. راجر ابرت منتقد شیکاگوسان تایمز می‌گوید با وجود این که خودش فیلم را نپسندیده، اما طراحی فیلم و وفاداری آن به ذات داستان‌ها و معصومیت آن را تحسین می‌کند. منتقد اینترتینمنت ویکلی هم می‌گوید از تم آرام فیلم که برخلاف فیلم‌های امروزی است متعجب شده، ولی به نظر او جورج زیاد از حد دوست‌داشتنی تصویر شده و از جنبه خرابکاری آن کم شده است.

این فیلم از زمان اکران آن در 2006 تاکنون چند بار به صورت دی‌وی‌دی در شبکه محصولات ویدیویی خانگی عرضه شده است.

در سال 2006 پس از پخش فیلم سینمایی، سری تلویزیونی جورج کنجکاو نیز براساس ماجراهای کتاب‌های جورج در 9 فصل ساخته شد و برای اولین باردر سپتامبر 2006 پخش شد و پخش آن تا آوریل 2015 ادامه داشت. در مارس 2016 اعلام شد که قرار است فصل دهم آن نیز ساخته شود، ولی تاکنون خبر جدیدی از آن در دست نیست. این مجموعه تاکنون دو بار در سال‌های 2008 و 2010 برنده جایزه انیمیشن برگزیده کودکان شده است.

یک ویدئو گیم نیز در سال 2006 براساس ماجراهای فیلم ساخته شده که قابل اجرا در ایکس‌باکس، کامپیوتر شخصی، پلی‌استیشن 2 و نینتندو است.

به دنبال محبوبیت این فیلم، دو دنباله دیگر نیز برای آن ساخته شد که هر دو روی دی‌وی‌دی در شبکه محصولات ویدئوی خانگی عرضه شدند. دنباله اول به نام جورج کنجکاو 2: به دنبال میمون نام داشت که در 81 دقیقه به شیوه سنتی در سال 2009 به بازار عرضه شد. در این فیلم جورج با فیل کوچکی به نام کایلا دوست می‌شود و سعی می‌کند او را به خانواده‌اش برساند.

دنباله دوم جورج کنجکاو 3: بازگشت به جنگل نام دارد، در سال 2015 عرضه شد نیز به همین شیوه سنتی و در 81 دقیقه ساخته شده است که اولین پخش آن در شبکه کودک پی‌بی‌اس کیدز بود. در این کار جورج برای پژوهش‌های فضایی با موشک به فضا پرتاب می‌شود و در بازگشت سفینه دچار مشکل شده و در جنگل‌های آفریقا سقوط می‌کند.

تولید نسخه انیمیشن جورج کنجکاو

فکر ساختن یک فیلم بلند از کتاب‌های جورج کنجکاو اولین بار در اوایل دهه 90 به ذهن جوان شاپیرو خطور کرد و برای این که دوست داشت این شادی و لذتی را که در بچگی از خواندن این کتاب‌ها برده بود با دیگران سهیم شود. این فکر را با مارگارت ری در میان گذاشت و درباره ساخت فیلم از این داستان‌های ساده مشورت کرد. پس از مدتی او همراه دیگری به نام دیوید کریشنر پیدا کرد.

چند سال بعد آنها یک همفکر دیگر که او هم طرفدار جورج کنجکاو بود، یعنی تهیه‌کننده موفق ران هاوارد بود.

ابتدا فکر رئال و سپس CGI بررسی شد و جای خود را به روش سنتی و طراحی دستی دادند.

هاوارد می‌گوید: «ما این کار را به شیوه‌های مختلف فیلم زنده ـ انیمیشن سه بعدی امتحان کردیم و نهایتا به انیمیشن دوبعدی رسیدیم. در نهایت تصمیم گرفتیم به جای خلق مجدد جورج، همان تصویر را استفاده کنیم و خط داستانی را کنار هم بگذاریم که خوب از کار درآمد و با جورج و مرد کلاه زرد بیشتر آشنا شدیم و توانستیم روابط بین آنها را پیدا کنیم و بیش از همه بگذاریم که جورج به شیوه سرگرم کننده‌ای کلی دردسر درست کند.»

کریشنر می‌گوید: «اگر یک پروژه برای انیمیشن 2D وجود داشته باشد آن پروژه جورج کنجکاو است. برای کمپانی مهم بود که فیلم زبان ساده قابل فهم و بدون شوخی‌های ناجور و حرف‌هایی که پدر و مادرها را نگران می‌کند، باشد. در نهایت کن کافمن بود که داستان به صورت یک داستان ماجرایی کمدی جورج کنجکاو درآورد. تهیه‌کنندگان به دنبال کارگردانی بودند که دیدگاه آنها را درک کند و در ضمن تجربه او در انیمیشن به حدی باشد که بتواند عناصر خلاقانه در صورت نیاز به داستان اضافه کند که ماتیو اُکالاگان را فردی مناسب برای این کار یافتند.

ماتیو اُکالاگان می‌گوید: «لازم است که گرافیک کار و رنگ‌آمیزی کار شبیه کتاب باشد. باید به تصاویر دهه 40 کتاب برگردیم که شیوه رنگ‌آمیزی ساده و از رنگ‌های اصلی استفاده کرده است.»

در طول کار مشخص شد که جورج حرف نمی‌زند. او صداهای یک میمون باهوش را از خودش در می‌آورد. پس مقدار زیادی از بار دیالوگ‌ها برعهده صداپیشه مرد کلاه زرد می‌باشد.

طراحی جورج کنجکاو

یونیورسال یک تیم از بهترین انیماتورهای آزاد تشکیل داد. هاوارد می‌گوید: «میزان دقت و شوقی که این دپارتمان هنری در حمایت از این فیلم نشان دادند چیزی فراتر از انتظار من بود. آنها می‌خواستند احساس خوبی که شما در هنگام خواندن کتاب جورج کنجکاو داشتید را زنده کنند.»

کریشنر می‌گوید: «حس می‌کنم که کار هنری فیلم از صفحات کتاب جورج کنجکاو حفظ زیبایی داستان را خلق می‌کند. کار ساده‌ای به نظر می‌رسید، اما ثبات این خط کاری به مدت 80 دقیقه اندکی غیرممکن بود. همه ما می‌خواستیم همان دنیای «ری» را خلق کنیم.»

اُکالاگان می‌گوید: «این رویای یک انیماتور است که شخصیتی خلق کند که با پانتومیم صحبت می‌کند یعنی این که هیچ احتیاجی به کمک دیالوگ نداشته باشد. در همان زمان بود که ما تغییراتی در فیلمنامه دادیم، ما فیلم را در تصاویر تکی تصویر کردیم چون مجبور بودیم هر فریم را طراحی کنیم. برای طراحی کلوزآپ و وایدشات، خیلی انتخابی عمل کردیم.»

همزمان یک تیم دیگر روی شخصیت‌های فیلم کار می‌کرد. روی هر شخصیت تعداد کمی انیماتور کار می‌کرد. این کار باعث شد که رفتارها و تأثیرات شخصیت‌ها ثابت بماند.

غیر از چند کار کوتاه تلویزیونی (شامل یکسری ماجراهای استاپ موشن که با عروسک‌های انگشتی که توسط انیماتور جان کلارک ماتیوز در 1982 تهیه شده بود) تا آن موقع یک فیلم بلند انیمیشن از جورج ساخته نشده بود.

اکالاگان برای اولین کار بلند سینمایی خود پروژه سختی که یک سال و نیم در حال تولید بود و همان مقدار زمان برای پایان آن، به طوری که برای تبلیغات آن برنامه‌ریزی شده بود در دست داشت. یعنی کار باید تا 10 فوریه 2006 انجام می‌شد درست زمانی که قرار بود تصویر جورج روی 100 میلیون برچسب موز دُل و تمبر پستی آمریکا چاپ شود.

اکالاگان می‌گوید: «یکی از مشکلات این بود که یک کتاب 15 دقیقه‌ای را باید به یک فیلم بلند تبدیل می‌کردیم، ماجراهای جورج در کتاب ساده بود. ما آن را با پررنگ کردن شخصیت تد به یک کمدی دوستانه تبدیل کردیم که دو شخصیت کاملا متضاد با هم در نهایت دوست می‌شوند. ما مفهوم کلی فیلم را تغییر ندادیم. ایده همان بود و ما با هم از سِت شهر و جنگل که قبلا تهیه شده بود استفاده کردیم.»

در نتیجه کن کافمن و اُکالاگان دوباره داستان را بازنویسی کردند و شخصیت‌ها را ساده کردند. اُکالاگان مایل بود تا آنجا که ممکن است به کتاب وفادار باشد، اما طراحی مجدد جورج برای پرده بزرگ کاملا غیرقابل اجتناب بود. او می‌گوید: «ما جورج را از یک تصویر کوچک نقاشی باید به یک تصویر بزرگ 20 فوتی روی پرده تبدیل می‌کردیم. این کار سختی بود چون شخصیت اصلی فیلم حرف نمی‌زد و ما باید سعی می‌کردیم بفهمیم که او چه فکری دارد، بنابراین برای او چشم‌هایی طراحی می‌کردیم که احساسات او را بیان کند و تد و جورج بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و احساساتشان نسبت به هم نمایان شود.»

معرفی شخصیت‌ها

جورج کنجکاو: تا آنجا که می‌دانیم جورج کنجکاو عملا یک شامپانزه است (چون دم ندارد)، ولی در داستان‌های اصلی نویسندگان اشاره کرده‌اند که جورج یک میمون است. پس با احترام به خالقین جورج، ما هم جورج را یک میمون آن هم بسیار بازیگوش فرض می‌کنیم! جورج هر جا می‌رود ردپایی از خود به جا می‌گذارد، دوست پیدا می‌کند و خودش را در قلب همه جا می‌کند.

تد: او از دید اغلب افراد با عنوان مرد کلاه زرد شناخته می‌شود، او یک راهنمای تور در موزه «بلومزبری» است که تا کنون جایی خارج از کافه تریای موزه را تجربه نکرده است. دنیای ساده جورج به طرز وحشتناکی با سفر ناگهانی او به آفریقا برای یافتن یک مقبره گمشده زادگاوا آفریقا دگرگون می‌شود و چیزی بیش از حد انتظارش به دست می‌آورد که آن چیز یک میمون کوچولوی کنجکاو به نام جورج است.

مگی: یک معلم مدرسه مهربان و باهوش است. او هر هفته شاگردان کلاسش را به دیدن موزه می‌برد تا خودش نیز با راهنمای تور دیدار کند. مگی همراه جورج و کنجکاوی مهارنشدنی‌اش به تد کمک می‌کند تا از لاک خودش بیرون بیاید و با همه دوست شود.

آقای بلومزبری: متصدی پیر و مهربان موزه‌ای است که جورج در آنجا کار می‌کند. بلومزبری یک جهانگرد پیر است که مجبور است موزه را بفروشد. در نهایت در آخرین تلاش برای یافتن مقبره گمشده زاگاوا سفری به آفریقا داشته باشد.

جونیور: پسر حقه‌باز و بدجنس آقای بلومزبری است که تصمیم دارد موزه را به یک پارکینگ تبدیل کند تا پول دربیاورد. وقتی جونیور می‌فهمد که تد سعی می‌کند موزه را با آوردن مقبره گمشده نجات دهد، تلاشش را برای خراب کردن نقشه پدرش و تد بیشتر می‌کند.