گذر از جوانی و درافتادن با بحران میانسالی

خسته‌ام، بیحالم، منزوی شده‌ام... یکی به دادم برسد

جوانم، اما پر از استرس و اضطراب... از آینده‌ام می‌ترسم

جام جم سرا: ‌ پسری ۲۶ ساله‌ام. تا زمانی که دانشجو بودم اصلا نمی‌دانستم غم و غصه و استرس چیست ولی الان که دو سال است درسم و یک هفته است خدمت سربازی‌ام تمام شده، از غم و دلتنگی دارم دیوانه می‌شوم و همیشه استرس آینده را دارم.
کد خبر: ۷۶۵۷۸۹
جوانم، اما پر از استرس و اضطراب... از آینده‌ام می‌ترسم

پاسخ مشاور: آنچه برای شما اتفاق افتاده، ترس از آینده است. اگرچه این ترس در بین انسان‌ها مشترک است و نمی‌توان آن را به صورت کلی از زندگی حذف کرد، اما شناخت علل این پدیده و راهکارهای کنترل و کاهش آن، به شما کمک خواهد کرد از تبدیل این ترس طبیعی به افسردگی و اضطراب مزمن جلوگیری کنید و حتی از آن به عنوان فرصتی برای معنا بخشیدن بیشتر به زندگیتان بهره ببرید.


چرا از آینده می‌ترسید؟

با توجه به اینکه شما هم درس و هم سربازیتان را تمام کرده‌اید و ظاهرا برنامه‌ای برای آینده‌تان دارید، بهتر است با دلایل ترس از آینده و احساس درماندگی و غصه زیاد آشنا شوید.

ترس از ناشناخته‌ها:
همیشه از آنچه نمی‌شناسیم، می‌ترسیم و چون آینده سرشار از ناشناخته‌ها و اتفاقات غیرقابل پیش بینی است بنابراین از آن می‌ترسیم.

ترس از تنهایی:
این موضوع یکی از عمیق‌ترین نگرانی‌های مشترک همه انسان هاست حتی در زمانی که خانواده‌ای مستحکم و جمع‌های صمیمی از دوستان در کنار ما هستند، نگرانی از دست دادن آن ها‌گاه و بی‌گاه آزارمان می‌دهد.

ترس از شکست:
در هر مقطعی از زندگی، موفقیت در عواملی مشخص رضایت فردی از خود و زندگیمان را در پی دارد و گاهی هم باعث ترس از شکست در آینده می‌شود.

ناتوانی در یافتن معنای زندگی:
زندگی بدون هدف، فلسفه و معنای تعریف شده، پر از نگرانی است. اگر ندانیم از زندگی چه می‌خواهیم و خوشبختیمان را در چه چیز خواهیم یافت، آینده در دید ما چیزی جز یک تصویر مبهم و تار نخواهد بود و نتیجه این بلاتکلیفی و نداشتن چشم انداز، نگرانی‌هایی است که در درازمدت به اضطراب فراگیر و عمیق تبدیل خواهد شد.


چگونه ترس از آینده را کاهش دهیم؟

ترس‌هایتان را بشناسید و باور کنید:
گام اول در غلبه بر هر مشکلی در محدوده روان آدمی، خود‌شناسی است. شما اگر بتوانید به علت اصلی هراستان از آینده، پی ببرید نیمی از راه را برای کنترل این ترس پیموده‌اید.

فلسفه زندگی را کشف کنید:
در هر مرحله و هر یک از اتفاقات زندگی، معنا و فلسفه‌ای برای خود بیابید. زندگی همواره جاری و بسیاری از حوادث زندگی اجتناب ناپذیر است. منابع سازنده معنا در هر دوره از زندگی و در هر شخص متفاوت است، اما این منابع باید به کلیت زندگی ما جهت دهند و دلیلی برای زیستن و فرا‌تر از آن، برای بهزیستی ما فراهم آورند.

برنامه‌ریزی کنید:
برنامه‌های کوتاه مدتتان را در راستای اهداف و معنای زندگیتان تنظیم کنید؛ اگر چه بیشتر مردم اهداف بلندمدتی را در ذهن خود دارند، اما شما باید برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت هم برنامه ریزی کنید. هنگامی که هر روز و هر ساعت بدانید برای چه تلاش می‌کنید و قرار است که به کجا برسید، آینده برایتان روشن خواهد بود و معنای زندگیتان پر رنگ خواهد شد و هر شکست را دست اندازی گذرا در مسیر رسیدن به اهداف بلندمدتتان خواهید دانست.

واقع‌بین باشید:
در عین واقع گرایی، مثبت اندیش باشید و بدانید که دو چیز ترس از آینده را شدت می‌بخشد. انکار وضعیت فعلی و ناامیدی از بهبود شرایط در آینده. داشتن برآوردی واقع بینانه از جایگاهی که امروز در آن قرار گرفته‌اید، توقعات شما را از آینده تغییر و ترس از شکست را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر نگاهی امیدوارانه و نگرش مثبت، راه را بر اضطراب‌های بی‌بنیانی که هر روز شما را درگیر خود می‌کند، می‌بندد.

فراموش نکنید این شما هستید که باید نگرش‌هایتان را در زیبا‌ترین حالتی که می‌توانید تصور کنید، ایجاد کنید تا ترس از آینده را به زانو درآورید. (نسیم احمدی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
شاكی شیرازی
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
۰
۲
بزرگترین ترس از بی ثباتی ست

نیازمندی ها