نقدی بر زیر آسمان شهر 3

با این که 9سال از تاسیس و راه اندازی شبکه سوم سیما می گذرد؛ اما این شبکه تلویزیونی جوان تاکنون توانسته با ارائه مجموعه داستان های گیرایی همچون ؛ پس از باران ، همسایه ها، جوانی و...

کد خبر: ۱۸۶۴۶

نشان بدهد که راه ورود به دل و جان مخاطبانش را بلد است و می شناسد. شبکه سوم سیما که در میان طرفدارانش به شبکه جوان و شبکه ورزش نیز شهرت دارد، در کنار ساخت مجموعه داستانی های نسبتا موفق و پربیننده و پخش مسابقه های رشته های گوناگون ورزشی به صورت مستقیم و یا آرشیوی ، براحتی توانسته در این مدت کم علاقه مندان زیادی از پیگیران برنامه های ورزشی را نیز از طرفداران پر و پا قرص خود سازد. یکی از شاخصه های منحصر به فرد دیگر این شبکه ، ساخت و پخش مجموعه های طنز است که چند سالی است پیش یا پس از اخبار ساعت 22به معرض دید عموم می گذارد. مثل طنزهایی با اجرای مهران مدیری و گروهش ، زیر آسمان شهر (1) و (2) و مجموعه ماندگار بدون شرح که همگان از دیدن آن لذت بردند... با توجه به نمونه هایی که ذکر شد، باید اظهار داشت ؛ شبکه سوم سیما در تولید جنگهای قابل تامل و گوناگون دیگری که مخاطبان اصلی آنها جوانان هستند، مانند؛ جنگ جوان ، پنجره ، تلنگر، آب و آینه ، روی خط جوانی و... سعی کرده است تا در حد و میزان توانش نسبت به وظیفه حساسی که در قبال قشر جوان کشور دارد، صادقانه برنامه سازی کند و... همه این نکته های مورد توجه از سوی شبکه سوم قابل احترام و تشکر هستند؛ اما چندی است که این شبکه سراسری با تهیه و پخش مجموعه بی حال و کسالت آوری با نام زیر آسمان شهر (3) پیگیران و مخاطبان برنامه هایش را دچار سردرگمی و رخوت کرده است . با این که 3تن از بازیگران ثابت و گذشته این مجموعه مثل : مهران غفوریان ، کیومرث ملک مطیعی و ملکه رنجبر در کنار تعدادی از بازیگران حرفه ای و سرشناسی مانند؛ اکبر عبدی (هنرپیشه موفق تئاتر، تلویزیون و سینمای کمدی )، اکرم محمدی (بازیگر خوش سابقه فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی )، غزل صارمی (بازیگری که با «عروس آتش » خوش درخشید)، حسن پورشیرازی (بازیگر توانای تئاتر و سازنده مجموعه «ماجراهای تقی جان») و بالاخره یکی از قدیمی ترین و باتجربه ترین بازیگران عرصه تئاتر و تلویزیون ، «رضا ژیان » که با مجموعه هایی چون ، مثل آباد، زیر بازارچه ، محله برو بیا و... همیشه در یادها مانده است ؛ همچنین حمید لولایی (خشایار مستوفی معروف ) و... با پخش بیش از 20قسمت هنوز نتوانسته آنچنان که باید خود را به عنوان عضوی از مجموعه های پیشین زیر آسمان شهر (1) و (2) و از جنس مجموعه برنامه های طنز شبکه سوم سیما به شکل جذابی بشناساند. شاید یکی از دلایلی که در به وجود آمدن این مساله نقش مهمی داشته ، نوع قاب بندی های دوربین باشد و فقط به روی غفوریان و همسرش به عنوان شخصیت های اصلی مجموعه است و دیگر این که دوربین هر از گاهی به صورت «الله بختکی » و بدون هدف و گاهی به طور اتفاقی به سراغ سایر بازیگران می رود و با ضبط و پخش یکی دو نما و دست آخر فصلی با حضور آنها باز در کنار غفوریان اکتفا می کند... و یا عاقبت آن طور که باید تماشاگران نمی توانند حضور بازیگران حرفه ای را به عنوان شخصیت های اصلی در به وجود آوردن ماجراها، با ریتم کند بپذیرند و آن را جدی بگیرند تا بلکه رویدادهای آن را باور نمایند. مجموعه زیر آسمان شهر (3) با این که نسبت به 2سری گذشته خود صاحب بازیگران صاحب نام و حرفه ای تری است ، که در نظر بینندگان شناخته شده هستند اما به نوعی ایفاگران نقش های کلیدی مجموعه به نظر نمی رسند. زیرا غفوریان در مقام کارگردان هنری و تهیه کننده مجموعه به اشتباه اندیشیده است که حضور پی درپی اش در نماها و فصلهای گوناگون بر جذابیت کار بیشتر و بیشتر خواهد افزود. وی با توجه به این که تجربه هایی خوب از زیر آسمان شهر (1) و (2) اندوخته است ، می بایست با دعوت از بازیگران دیگر فکری به حال و هوای آنها و کارهایی که قرار بوده در سری جدید انجام دهند، می کرد. او حتی از ابتدایی ترین قاعده و بناهای مجموعه سازی نیز پیروی نکرده است و تنها خواسته سایر بازیگران در مجموعه زیر آسمان شهر (3) حضور داشته باشند. بی آن که هویت داشته باشند و به وجود آورندگان ماجراهای اصلی قسمتهای گوناگون آن باشند. غفوریان تا این لحظه آن طور که انتظار می رفت ، نتوانسته از توانایی های سایر بازیگران صاحب نام و پر تجربه در عرصه طنز که در این مجموعه تبدیل به سیاهی لشکر شده اند، به نفع مجموعه استفاده بهینه بکند و آنها را به خدمت بگیرد. یکی دیگر از دلایل ضعف این مجموعه جدا از نوع قاب بندی ، بازی ضعیف و تا حدودی تقلیدی مهران غفوریان تا اینجای کار است . غفوریان با فرو رفتن به اعمالی که «اولیور هاردی » در فیلمهایش انجام می داد و با تقلیدی از بازیهای - بعضی از بازیگران کمیک فیلمفارسی - بی دلیل می پندارد در ارائه شخصیت بامزه و بازیگری توانا، موفق عمل می کند. «بهروز خالی بند» حتی پس از این که دریافت مجموعه جدید از جذابیت هایی که باید داشته باشد، تهی است عاقبت با دعوت از خشایار مستوفی ، اندیشید که حضور وی می تواند زیر آسمان شهر (3) را از فلاکتی که در آن افتاده نجات بدهد... این معادله تا قدری درست و منطقی به نظر می رسد، اما به شرط آن که خشایار مستوفی نیز مثل سایر بازیگران تبدیل به سیاهی لشکر نمی شد. غفوریان از همان آغاز بنا را کج نهاد و با کنار گذاشتن شخصیت های دیگر مجموعه و به عهده گرفتن نقش تنها فرد و پیشتاز تقریبا همه قصه هایی را که قرار است ببینیم و بخندیم و ساعاتی را در کنار خانواده به خوشی و فراغت بگذرانیم ، صادقانه با ادا و اطوارهایش به طور مجرد اعلام می کند قرار است ایفاکننده نقش اصلی و یگانه سوار و یکه تاز زیر آسمان شهر(3) به مدت 3ماه با خالی بندی های بی مزه اش باشد. بعید است کمتر کسی زیر آسمان شهر(3) و به این شهر بیاید. خوب است مسوولان با توجه به نتیجه زیر آسمان شهر(3) و استقبال نکردن مخاطبان از این مجموعه ، از این پس ترتیبی اتخاذ نمایند تا برنامه هایی که قرار است به صورت روزانه پخش شود، به صورت روزانه تهیه شود تا علاوه بر دیدن بازخورد تماشاگران ، درصورت لزوم بتوان در آن تمهیداتی خاص را برای هر چه بهتر شدن آن اعمال کرد. اتفاقی که برای مجموعه زیر آسمان شهر(3) افتاده است و مخاطب ناگزیر به تحمل ادامه روند این داستان بی اوج و شور و فرود است.