اسپانیا با پول اضافه‌

مثلا همین تیم ملی و علی دایی یا نه بهتر است از رقم قرارداد مسعود شجایی شروع کنیم و بعد برسیم به جناب بیل گیتس خودمان که هوس کرده عطای ریاست را به لقایش ببخشد و برود دنبال کار‌های دیگر. یورو 2008 هم البته بد نیست، اما... .

تهدید به افشاگری‌

این روز‌ها تا دلتان بخواهد بحث تهدید به افشاگری داغ است، مثلا نمونه‌اش همین اظهارنظر‌هایی که از قول کاویانپور در مطبوعات ورزشی نوشته شد. کاویانپور سلطان را تهدید به افشاگری کرده است.

سلطان که این روز‌ها دل و دماغی ندارد، این خبر را هم که می‌شنود معلوم است خواسته یا ناخواسته اعصابش به هم می‌ریزد. آخه حامد جان تو دیگر چرا؟ اصلا چرا افشاگری؟ نمی‌شد کمی روی رگ بی‌خیالی‌ات کار می‌کردی تا این طوری حال سلطان را نگیری، پروین خودش کم مشکل دارد. استیل‌آذین که فقط یک سال عمر کرد و اصلا آن تیمی که پروین می‌خواست، نشد. نه از لیگ دسته یک به جام باشگاه‌های آسیا راه یافت و نه توانست از لیگ یک به لیگ دسته اول بیاید. حالا این وسط سلطان هم باید بنشیند و افشاگری‌ها را تماشا کند، بابا انصاف هم خوب چیزی است.

هوا با طعم خاک‌

از وقتی سر و کله گرد و غبار‌ها در هوای برخی از نقاط ایران پیدا شده است، بازار دود و چیز‌های آلاینده دیگر حسابی کساد شده. این گرد و غبار‌ها تا به حال در برخی از نقاط ایران مشاهده شده‌اند و تا اطراف همین تهران هم به شکل کاملا جلبی (منظور همان تکیه کلام یوسف تیموری است) آمده‌اند و برگشته‌اند. لابد می‌پرسید خب که چی؟

اتفاقا همین که چی؟ قضیه جالب است. خانم جوادی که رئیس سازمان محیط زیست ایران هستند، در اکثر مواقع تصمیم‌های جالب توجهی می‌گیرند و گاهی اوقات حرف‌های جالب توجه‌تری هم می‌زنند، مثلا ایشان در مورد ماجرای گرد و غبار گفته‌اند که نیازی نیست ما اعلام کنیم مردم خودشان گرد و غبار را می‌بینند و از خانه بیرون نمی‌آیند.

البته ما در همین راستا پیشنهاد می‌کنیم که مردم کلا گرد و غبار را بی‌خیال شوند و از خیر اطلاع‌رسانی در این زمینه هم بگذرند. اتفاقی که نمی‌افتد، می‌افتد؟