این حرف‌، تازگی دارد

 به دلیل شوخی‌هایی که با قهرمانان اکشنی مثل آرنولد، استالونه و حتی تام کروز می‌کند، مشهور می‌شود. اولین فیلم سینمایی‌اش «قلعه»  را سال 1997 بازی می‌کند، که در آن نقش کمدی و مکمل داشت. در «هالک» (2003) نقش یک ابر قهرمانان افسانه‌ای سبز رنگ را بازی کرد. «تروا» (2004) و «مونیخ» (2005) از دیگر کارهای بانا هستند.

بعد از «تروا» دوباره در فیلمی تاریخی بازی کرده‌اید. به تاریخ علاقه خاصی دارید؟

بازی در فیلم‌های تاریخی برای هر بازیگری جذاب است. شما در مقام هنرپیشنه امکان آن را پیدا می‌کنید که به گذشته سفر کنید و از زمان حال جدا شدید. در عین حال تاریخ درس‌های خوب و زیادی به آدم می‌دهد. با‌ آن که قصه فیلم چند قرن قبل رخ می‌دهد، ولی می‌توان آن را تا به امروز هم گسترش داد. خیانت، طمع و دورویی چیزهایی نیستند که اختصاص به یک دوره خاص در تاریخ گذشته داشته باشند. حرفی که قصه فیلم مطرح می‌کند، حتی امروز هم تازگی دارند.

برای بازی در نقش هنری پنجم، تحقیق و مطالعه زیادی کردید؟

چند کتاب قدیمی را خواندم و نقاشی‌های آن دوران را بررسی کردم. به کمک این تحقیقات، موفق شدم نکات خوب و ریزی را از‌ آن دوران و خود هنری پنجم پیدا کنم. این مساله کمک کرد تا بتوانم شخصیت هنری را برای خودم خلق کنم و جلوی دوربین آن را به نمایش بگذارم.

برای مثال، «هنری پنجم» سر لاورس اولیویه را تماشا کردید؟

این فیلم را خیلی وقت پیش دیده بودم. برای نقش هنری به دنبال یک الگو نبودم. می‌خواستم او را به آن شکلی که خودم درک کرده‌ام به تصویر بکشم.

چطور شد شما که یک استرالیایی هستید، برای بازی در نقش یک کاراکتر تاریخی انگلیسی انتخاب شدید؟

آخر خود انگلیسی‌ها خیلی زیاد در این نوع نقش‌ها ظاهر شده‌اند! اما از شوخی گذشته، نقش‌ها همیشه به بازیگران پیشنهاد می‌شوند و آنها هم بازی در آنها را رد یا قبول می‌کنند. دلیل اصلی انتخاب خودم را از جانب سازندگان فیلم نمی‌دانم. اما وقتی نقش به من پیشنهاد شد، تمام تلاشم را به خرج دادم که آن را به شکلی منطقی و معقول بازی کنم.

جالب است که شما در قسمت دوم «هالک»‌حضور ندارید؟

با تغییر کارگردان فیلم، بازیگر نقش هالک هم عوض شد. من قرارداد بازی در سه قسمت فیلم را داشتم، که بعدا این قرارداد به هم خورد. نمی‌دانم چرا تهیه‌کنندگان فیلم یک باره تغییر عقیده دادند، برایم خیلی هم مهم نیست، خود آنها به من پیشنهاد همکاری دادند و من از بین چندین قصه مختلف کمیک استریپی شرکت مارول، قصه «هالک» را انتخاب کردم. اما بعد از نمایش عمومی فیلم، لحن آنها تغییر کرد.

بعد از هیوجکمن در فیلم «مردان آیکس» شما دومین بازیگر استرالیایی هستید که در نقش یک ابرقهرمان قصه‌های کمیک استریپی مارول بازی می‌کنید؟

هیو از دوستان خوب من و بازیگری تواناست. قرار بود من هم در «مردان ایکس» بازی کنم،‌ ولی قراردادم برای بازی در یک فیلم دیگر باعث شد تا نتوانم در این فیلم حضور داشته باشم. اما قرار است در یکی از قسمت‌های آینده این مجموعه فیلم به عنوان بازیگر مهمان ظاهر شوم.

چندی قبل مخالفت خود با جنگ عراق را اعلام کردید؟

از اسلحه متنفرم و فکر می‌کنم آدم‌ها باید مسائل و مشکلات خود را با گفتگو حل کنند. جنگ چیز وحشتناکی است و فقط ویرانی به بار می‌آورد. من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها برای اثبات حرف‌های خود دوست دارند از زبان زور استفاده کنند.

خیلی ورزش می‌کنید؟

بله. به اندازه بازیگری ورزش را دوست دارم. موتور سواری و اتومبیل‌رانی دو ورزش مورد علاقه‌ام هستند.

در «تروا» و «یک خانم بولونیایی دیگر» اسب سواری هم می‌کنید؟

اسب سواری را هنگام بازی در «تروا» یاد گرفتم. آن زمان چند بار از اسب به زمین افتادم و زخمی شدم. ولی بالاخره سواری با اسب را یادگرفتم.

اگر بازیگر نمی‌شدید، چه شغلی را انتخاب می‌کردید؟

در نوجوانی می‌خواستم مکانیک شوم. دلیلش هم علاقه زیادم به اتومبیل است. در 14 سالگی می‌خواستم مدرسه را رها و به یک مکانیکی بروم. اما پدرم به من گفت: «پسرم، تو نباید این کار را بکنی، اول باید تحصیلت را تمام کنی و پس از آن وارد بازار کار شوی.» نصیحت او باعث شد تا تحصیل را رها نکنم. در همان دوران بود که جادوی بازیگری را کشف کردم و مسیر زندگی‌ام به کلی عوض شد.

کوتاه شده از: movie.com
ترجمه: کیکاوس زیاری‌