ترامپ دست به دامن پوتین 

این درس‌ها نشان می‌دهد مسأله ابهام‌سازی در برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و همه اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی و جنایتکارانه تحریم و فشار اقتصادی با بهانه‌های مختلف، علیه جمهوری اسلامی پوششی در حقد و کینه‌ورزی و دشمنی با اساس نظام و کشورمان است. همه چیز از نگاه و رفتار این جبهه شرارت_ چه در قبال ایران و چه در نظام جهانی_ ابزاری برای تحقق مرحله‌ای رویاهای سیطره و هژمونی و براندازی و غارت دیگران است. از نظر غرب سازمان‌های بین‌المللی فقط زمانی اصالت دارند که بتوانند در خدمت رویکرد و راهبردهای سلطه آمریکا و اروپا بر دیگران باشند و مذاکره، روش تاکتیکی است برای استمزاج شرایط طرف مقابل و قانون بین‌المللی زمانی باید اجرا شود که منافع این جبهه شرارت را تأمین کند. از نگاه این تبهکاران و آتش‌افروزان، اراده آزاد انسان‌ها، دستجات، گروه‌ها و حتی کشورها و دولت‌ها تا جایی قابل تحمل هستند که تسلیم اراده و سیاست واشنگتن و تل‌آویو باشند. این مجرمین جهانی، سعادت دیگران را در پذیرش نوکری و ذلت و تحقیر و تقدیم دارایی‌های‌شان به آنها می‌دانند. ادبیات ترامپ و همه پیشینیان او، بی‌رودربایستی خواستار نابودی توانمندی‌ها و غصب ثروت‌های ما و دیگر ملل جهان هستند. آنچنان که زلنسکی را تحقیر کردند و سران عربستان را گاو شیرده نامیدند و حتی دوستان اروپایی خود را پیرهای تحقیر‌شده توصیف کردند. غربی‌ها می‌دانند توان و دارایی‌های ما و دیگر ملل آزاده، تولید قدرت و رفاه می‌کند و مانع اندیشه‌ها و اطماع شیطانی آنهاست. امنیت فقط برای آنها اهمیت دارد و حق دفاع مشروع، پوششی برای عداوت و تجاوزهای آنها به دیگران است. 

به‌خوبی می‌دانند جمهوری اسلامی بمب هسته‌ای ندارد و نساخته و دنبال آن نیست ولی ابراز نگرانی از داشتن بمب هسته‌ای احتمالی ایران و دیگر اتهامات تروریستی، حقوق بشری و شعارهای مضحک، ابزارهای استمرار دشمنی با ما و همه کشورهای مستقل یا متفاوت با آنهاست.  

درس‌های این‌روزها و در دهه‌های گذشته، چقدر زیبا و همه‌جانبه، از شعارها و ژست‌های تمدنی و روش‌های آنها نقاب برداشت و چهره تروریستی، ضدبشری، طمع‌ورز و جنگ‌افروز را در داخل آمریکا و غرب و رژیم نسل‌کش صهیونی و در عرصه جهانی بیش از پیش هویدا کرد. کار به‌جایی رسیده که ابزارهای پیش‌روی آنها و حتی خودشان هم از رسوایی‌های خودساخته به تنگنا افتاده‌اند. رژیم صهیونی که نفس‌های آخر حکمرانی را تجربه می‌کند، با چراغ سبز و اراده و نقش عملی، دست به تجاوز علیه ایران می‌زند و ترامپ از تروریسم دولتی و تجاوزگری نتانیاهو خشنود می‌شود و فراموش می‌کند که همه‌چیز را آشکار نکند و خواستار تسلیم ایران در مذاکرات می‌شود. پاسخ آغازین ایران، خانه عنکبوت صهیونی را آنچنان منهدم و ویران کرده است که تا یک هفته دیگر، با تصویری که در غرب از تل‌آویو و سواحل آن ساخته شده بود، بسیار متفاوت خواهد بود و در همین شرایط است که ترامپ با عقب‌نشینی از اشتهای تسلیم ایران، برای توقف جنگ ‌دنبال رابطه و دست به دامان پوتین و چند کشور دیگر شده است.  

این نفاق ترامپ را در جنگ غزه و مذاکرات با اوکراینی‌ها و روس‌ها و اروپایی‌ها هم شاهد بودیم و حس استکباری آنها نه‌تنها با چینی‌ها و روس‌ها بلکه با دوستان و دست‌آموزان خود در اروپا و آمریکای شمالی و کشورهای عربی با اعتماد به نفس شروع و سپس فروکش کرده است. پاسخ به ترامپ که واقعی‌ترین چهره از آمریکا در فساد و نفاق، فریبکاری، طمع‌ورزی و جنگ‌افروزی است، در کنار نتانیاهو که همان چهره واقعی صهیونیسم و غرب وحشی و تبهکار است، یک مسیر و رفتار را از سوی ایران در پی دارد، این پاسخ که در همبستگی، اتحاد، مقاومت و اقدام مستحکم خلاصه می‌شود تنها راه پشیمان کردن آنهاست. این غرور ملی و عزت و کرامت انسانی و پایبندی به ارزش‌ها و جایگاه شهدایی که برای سرافرازی کشورمان تقدیم شده است، پایه و اساس رویکردهای سیاست‌ورزی و واکنش به متجاوزان خواهد بود.