موضوع فیلم و پرداختن به نسل Z بدون شناخت و درک این نسل ممکن نیست که نشان از پیش‌تولید دقیق و خوب دارد زیرا باید چنین نسلی را عمیق درک کرد تابتوان به شخصیت‌ها نزدیک شد وآنها رانگارش کردکه امینی بسیار موفق ظاهرشده وفیلمش همخوانی بسیاری با نسل موجود و مشکلات‌شان از‌جمله فاصله بسیار با نسل‌های دیگر و مهم‌نبودن چیزی برایشان را خیلی‌خوب تصویر کرده است. فیملنامه کار‌شده سه‌پرده‌ای این فیلم، بسیار دقیق ساخته شده است ودردقایق مطلوب استاندارد عمل می‌کند و قلاب‌های بسیاری را در‌خود جا داده است که مخاطب را هرطور شده همراه خود می‌کند.کوچک‌ترین بخش‌های فیلم، چه تیتراژ وچه حتی انتخاب موسیقی‌هاو صحنه‌های پخش‌شده ازفیلم‌های آمریکایی وکره‌ای به درست‌ترین شکل انجام شده وواقعا از تیتراژ ابتدایی می‌شودفهمیدکه با فیلمی جاندار طرف هستیم. بازی‌ها بسیارمطلوب است وفقط نقش پدر کمی به ساره بیات نمی‌خوردکه با درنظرگرفتن عزیزان شیرازی که معمولا به دل نگاه می‌کنند منطقی می‌شود، ولی همه این نکته را نمی‌دانند و می‌شد همسر ساره بیات، شخصی جوان‌تر و با صلابت‌تر می‌بود که دیگر فیلم روان‌ترین حالت ممکن را به خود می‌گرفت. شخصیت مائده نقشی بسیار روان دارد که با سن کم، بسیار جاندار است که نشان از کستینگ درست دارد؛ حتی برادر کوچک‌تر خانواده نیز به‌اندازه و خوب است که برای کارگردان فیلم‌اولی، فیلم بسیار خوشایند در آمده است. چشم بادومی با فیلم‌هایی مانند گاو و فایت‌کلاب یا پرسونا ارجاعاتی دارد که همگی درست و زیبا به چشم می‌خوردند، حتی اگر نیت این نبود تمام برداشت‌ها باور‌پذیر بودند. معمولا می‌گویند در فیلم نریشن‌دار داستان کار نمی‌کند که در چشم‌بادومی کاملا نریشن مهدی هاشمی کار می‌کند و چه خود و چه صدایش، حسابی به فیلم نشسته‌اند و تجربه شیرینی را برای مخاطب و خود بازیگر رقم می‌زند و گره‌گشای اصلی فیلم هم همین مهدی هاشمی است که بسیار در جای خود درست کار می‌کند. من نور‌پردازی و دوربین این فیلم را نیز می‌پسندم؛ مخصوصا که لحظه فرار از آسایشگاه که در آینه تصویر پدر را می‌بینیم و دوربین در مجموع فیلم بسیار درست کار می‌کند که لذتبخش است و پی‌او‌وی‌های دوربین نیز خوب و لذتبخش است. من تنها روایت فیلم برایم کامل دلچسب نبود و میلم به رفتن خانواده به کره بود که طبیعتا فیلمنامه برنامه دیگری برای‌مان داشت که البته از آن هم راضی‌ام ولی تصاویر در کره قطعا حس‌و‌حال دیگری داشت. به‌طور کل، چشم‌بادومی جزو پنج فیلم خوب جشنواره است که متاسفانه آن‌طور که باید از آن تقدیر نشد. عضو هیات انتخاب در برنامه هفت گفت این فیلم آخرین فیلم و بی‌ارزش‌ترین اثری بود که بالااجبار به فهرست فیلم‌ها اضافه شد که چیزی خلاف واقعیت است و وقتی فیلم را ببینیم به‌راحتی به این موضوع پی می‌بریم. واقعیت این است که امینی کارگردان فیلم، دیگر پیرِ این کار است و اصلا فیلم‌اولی نیست و آثار بسیاری مدیون بودن او هستند و در اینجا هم نشان داد به‌عنوان کارگردان اول، دود از کنده تجربه او بلند می‌شود.
