پروژه ضدایرانی از وین تا تهران

به گزارش جام جم آنلاین، هفته قبل بود که با فشار اتاق فکر تل‌آویو، تروئیکای اروپایی زمینه‌ساز صدور قطعنامه ضدایرانی آژانس شد و به موازات آن یک جریان رادیکال داخلی نیز در راستای بُعدبخشی و ملموس‌سازی این قطعنامه به میدان آمد تا با اجرای یک عملیات رسانه‌ای ــ سیاسی چندوجهی و به عنوان بازوی داخلی طراحان ضدایرانی، به ایفای نقش بپردازد. یعنی ما جدای از قطعنامه با یک روایت‌سازی از آن به شکل نرم هم مواجه بودیم که کانون عملیاتش هدف گرفتن افکار عمومی ایرانیان است تا به موجب آن تولید هراس کرده و مماس با روایت‌های سیاه خود از آینده جامعه، پازل‌های بازی توافق‌شده را تکمیل نماید.

این، اما همه ماجرا نیست. اگر آغاز عملیات ضدایرانی با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بود، اما ادامه آن با خبر تاکید کشور‌های آمریکا، انگلیس، فرانسه، کانادا و سوئد مبنی بر خودداری شهروندان‌شان برای سفر به ایران همراه شد تا پروژه خود را با این خبر تکمیل نموده و این گزاره دروغ را القاء نمایند که ایران هسته‌ای به خطری برای منطقه و جهان تبدیل شده است!

این کشور‌ها که در حوزه تحریم تاکنون از هیچ اقدامی فروگذار نکرده‌اند، برای پیشبرد اهداف ضدایرانی خود عملیات رسانه‌ای در ایران را نیز به کمک نیرو‌های پوششی خود دنبال می‌کنند تا هجمه به افکارعمومی و به زعم خود تولید هراس و نگرانی را در جامعه پیاده‌سازی نمایند.

این تلاش‌ها که در ادامه با حمله به سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی در برخی شبکه‌های اجتماعی قرین و همنشین شده، نشان می‌دهد هدف تمامی این محور‌ها تاثیر گذاری بر سامانه تصمیم‌سازی نظام بوده و شکست مقاومت ایران و ایرانیان را و پذیرش خواست‌های طرفی غربی در احیای برجام را نشانه رفته است. هدفی که همزمان عقب‌نشینی ایران از خواسته‌های مشروع خود را نیز مورد تاکید قرار می‌دهد؛ خواسته‌های مشروعی که در همان چارچوب توافق ۲۰۱۵ است و مطالبه فراتری مطرح نکرده است، اما آمریکا از ۲۰اسفند تمایلی ندارد که باب مذاکره باز شود و هنوز به‌دنبال سیاست فشار است بلکه گشایشی برای دولت بایدن حاصل شود.

البته نکته جالب اینجاست در شرایطی که اقدامات غیرقانونی آمریکا در قبال برجام ادامه دارد، شبکه سی‌ان‌ان در مطلبی به جو بایدن درباره پایان گزینه‌های تحریم این کشور در قبال ایران هشدار داده بود، اما ظاهرا در وضعیت قحطی تحریم جدید، گویا بازو‌های رسانه‌ای - سیاسی آنان در داخل فعال شده‌اند؛ به این معنا که در بزنگاه‌هایی از‌جمله صدور قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس، عملیات روانی دشمن با همراهی و ضریب‌دهی آنان همراه می‌شود.

به‌طور مثال خبری که شاید به‌دلیل وقایع این روز‌ها بیشتر در ذهن‌تان باشد، بیانیه ۶۱ اقتصاددان بود که با کلیدواژه‌های اصلی یعنی «تورم سه‌رقمی قریب‌الوقوع» شروع به بن‌بست‌نمایی از وضعیت کشور کردند، در فاز عملیات قرار گرفت و با اخبار دیگری همچون «بیانیه جبهه اصلاحات ایران در حمایت از اعتراض‌های معلمان و فرهنگیان»، «ضریب دادن به تجمع کاسبان و فروشندگان لوازم خانگی در خیابان امین‌حضور تهران» و... تکمیل و تبدیل به منظومه سیاه نمایی از شرایط کشور شد.

جانمایه تلاش‌های رادیکال‌های اصلاح‌طلب را، اما اگر مطلب اولیه القای پرهزینه و بی‌فایده بودن صنعت هسته‌ای و تکرار دوگانه دروغین «معیشت ــ هسته‌ای» در نظر بگیریم کاملا مبرهن است که این جریان خلاف سیاست‌های کلی نظام حرکت کرده و تلاش دارد به منظور پیشبرد اهداف خود، هر سرمایه و هر تصمیم حاکمیتی‌ای را فدای پروژه‌های سیاسی خود نماید. پروژه‌ای که با جعل و تحریف خط‌دهی و القای این گزاره است که مردم نیازی به صنعت هسته‌ای نداشته و ندارند. این در‌حالی است که ایران از فناوری هسته‌ای در تمام زمینه‌ها از‌جمله کشاورزی، پزشکی، رادیودارو‌ها و تولید الکتریسیته استفاده می‌کند و در حال حاضر فقط ۳۲کشور توانسته‌اند از این انرژی برخوردار باشند که یکی از آن‌ها هم جمهوری اسلامی ایران است. حتی به صورت دقیق‌تر اکنون فرانسه ۷۵درصد انرژی خود و آمریکا ۲۳درصد انرژی خود را از صنعت هسته‌ای می‌گیرد اما در ایران برخی از تئوریسین‌های سیاسی کشور ما معتقدند ایران نیاز به این انرژی ندارد.

در این میان بازی نگارش نامه نویسی و بیانیه نویسی اصلاح‌طلبان که همنشین با قطعنامه ضد ایرانی بوده و نمود اصلی آن در بیانیه ۶۱اقتصاددان اصلاح‌طلب مشاهده می‌شود نشان می‌دهد که رادیکال‌های اصلاحات چه سابقه و چه کارنامه‌ای دارند. به‌طور مثال شاید آشنایی با این ۶۱ اقتصاددان برای شما هم جالب باشد اگر بدانید اکثر آن‌ها یعنی بیش از ۴۰نفرشان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ از حسن روحانی حمایت کرده بودند و حالا در بیانیه‌ای با پوشش اقتصاددان با انتقاد از شرایط اقتصادی کشور، نسخه شکست‌خورده برجام را راه‌حل عبور از مشکلات فعلی می‌دانند.

نکته عجیب این‌که این اقتصاددان‌ها در نامه حمایتی سال ۹۶، ادامه دولت تدبیر را به‌عنوان برگ برنده گذر از فقر و مشکلات اقتصادی عنوان می‌کردند که نهایتا همه ما به چشم دیدیم پیش‌بینی آن‌ها چقدر غیرواقعی بود و وضعیت قیمت‌ها در هر حوزه‌ای از ارز تا کالا‌های اساسی به چه روزی افتاد. تورم چندبرابر شد و رکورد ۸۰ ساله زد، نرخ ارز به هشت برابر رسید، بعد از برجام تحریم‌ها تشدید و حتی تراز تجاری کشور هم منفی شد و دردناک‌تر از همه آن‌ها پرحاشیه‌ترین مفاسد اقتصادی تاریخ با رانت ۴۲۰۰ تومانی ایجاد شد، اما این دوستان عقل متصل دولت قبل نه‌تن‌ها به‌دلیل این پیش‌بینی اشتباه عذرخواهی نکردند که حالا دوباره مدعی هم هستند و یک مدیریت ۱۰ماهه را در مقابل مدیریت هشت‌ساله می‌گذارند.

منبع: روزنامه جام جم