این موضوع با واکنشهای زیادی در فضای مجازی مواجه شد و یکی از کاربران در پاسخ به این مطلب نوشت در پارادایم فکری که به ارث بردهاید، نفت بوی تعفن میدهد؛ بحرین دختر خودتان است، دیگر مروارید ندارد و بهتر که شوهرش دادید، هرات سرزمین دوردستی است که سرکشی به آن دشوار است و باکو را دادید تا تبریز بماند، اروند را هم میخواستید بدهید که خمینی کبیر نگذاشت.
پاسخ دیگری که یکی از کاربران به حجاریان داد، این بود که واقعیت دقیقا برعکس است، هیچ پروژه هستهای در جهان به این اندازه تحت نظارت، دوربین و بازرسی نبوده است، یک به یک سانتریفیوژها و گرم به گرم اورانیوم ما مورد توافق قرار گرفته اما بایدن حاضر به توافق نیست. از این سد عاطفی بگذرید و باور کنید دموکراتها شما را دوست ندارند.
اما واقعیت مساله این است پروژه هستهای وقتی هزینهزا شد که دولت وقت در اواخر دهه ۷۰ در برابر دشمن کوتاه آمد و همین اصل که هزینه سازش بیشتر از مقاومت است، باعث شد هزینههای زیادی به این صنعت در کشور تحمیل شود، درنتیجه دولت خاتمی مجبور شد اواخر دوره دوم دولتش، صنعت تعطیلشده هستهای را از سر بگیرد.
آغاز ساخت تاسیسات اصفهان، نطنز و اراک به اواخر سال ۱۳۷۸ بازمیگردد، وقتی که «شورایعالی فناوریهای نوین» با پیشبینی بحران انرژی در دهههای آینده، بر لزوم میدان وسیع کاربرد دانش هستهای در تمام علوم روز تاکید کرد. ایران همزمان با آغاز این فعالیتها به خاطر عدم پذیرش پروتکل الحاقی تنها باید تاسیسات اصفهان را به آژانس اطلاع میداد که این کار را هم انجام داد اما فشارها باعث شد که محمد البرادعی، دبیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اسفند ۱۳۸۱ راهی تهران شود و تحت فشار واشنگتن برنامه هستهای ایران را در دستور شورای حکام قرار دهد.
در تهران نگرانیها نسبت به اتخاذ تصمیم صحیح در قبال قطعنامه شورای حکام، در بین مسؤولان بالا میگیرد تا درنهایت ۱۴ مهر سال ۸۲ با پیشنهاد سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور وقت، حسن روحانی مسؤول ارشد مذاکرهکننده هستهای میشود.
از این دوره به بعد، چندین دوره مذاکره طرف ایرانی و طرف غربی انجام میشود اما پیش از مذاکرات تهران، چند اقدام اشتباه از سوی ایران صورت گرفت؛ نخست آنکه تعدادی از نمایندگان اصلاحطلب طرح سهفوریتی را برای الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی امضا کردند و خاتمی هم در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که تعلیق را میپذیریم.
این مسائل قدرت چانهزنی ایران با غرب و توانایی بدهبستانهای دیپلماتهای کشورمان را بهشدت کاهش داد.
بههرحال ماحصل مذاکرات تهران، توافقنامه بروکسل، پاریس، اجرای پروتکل الحاقی و تعلیق داوطلبانه همه فعالیتهای هستهای بود تا جایی که در روزهای پایان عمر دولت هشتم، رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان نظام تاکید کردند: «بایستى روند عقبنشینى متوقف و تبدیل به روند پیشروى شود، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود».
درنهایت در روزهای آخر دولت خاتمی، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته میشود و تصمیم بر این میشود که کارخانه یو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود. اما شاید بهترین پاسخ به این ادعا را بتوانیم در سخنان رهبر انقلاب در سال ۹۴ مرور کنیم؛ «اتفاقا آمریکاییها هم همین را گفتند! آمریکاییها هم میگفتند ایران اینهمه نفت دارد، میخواهد چه کار کند انرژی هستهای را؟ بنده گفتم خب ما امروز دست به سیاهوسفید انرژی هستهای نزنیم، پسفردا که نفتمان تمام شد، آنوقت [باید] برویم انرژی هستهای را گدایی کنیم از این و آن. خب بله دیگر؛ وقتی آنها داشته باشند، ما نداشته باشیم و احتیاج داشته باشیم، پدر ما را درمیآورند. دیدید سر این ۲۰ درصد چه کردند؟ ما به اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد احتیاج داشتیم برای این رآکتور تهران - همین رآکتور کوچکی که در تهران هست که داروهای هسته ای تولید میکند، داشت تمام میشد و گفتند چند ماه دیگر تمام میشود؛ یک ژستی گرفتند غربیها، یک قیافهای گرفتند، یک شروطی گذاشتند که واقعا خفتآور بود. البته آخرش به نفع ما تمام شد؛ یعنی جوانهای ما وقتی دیدند که راجعبه فروش ۲۰ درصد که بفروشند و پولش را بگیرند، ناز میکردند، وقتی دیدند اینها اینجور دارند اذیت میکنند، درصدد برآمدند خودشان ۲۰ درصد را تولید کنند و تولید هم کردند.»
گروه سیاسی روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد