شفافیت حتی برای خودمان

قضیه از چه قرار بوده؟! عرض می‌کنیم. اگر خواننده پر و پا قرص این ستون باشید حتما دو زاری‌تان افتاده که در ستون پشت صحنه دیروز، ناخنکی داشتیم به گزارش جسورانه آذر مهاجر و نشانی داده بودیم که گزارش کاغذی‎‌اش در صفحه 10 قابل دسترسی است.
در ادامه اگر تورق فرموده باشید، بعد از دیدن گزارش صفحه 10 که مربوط به مهاجر و کاغذ نبوده، در ذهن‌تان کلی بد و بیراه حواله ما کرده‌اید که چرا شما را فرستاده‌ایم دنبال نخود سیاه. اجمالا خدمت‌تان عارضیم که گزارش تحقیقی و جسورانه مهاجر که بر مبنای بعضی اسناد وزارت ارشاد نوشته شده بود، برای تکمیل اطلاعات از صفحه بیرون آمد تا بعد از تکمیل گزارش در روز دیگری توی صفحه بیاید.
خب بقیه موضوع که مشخص است دیگر! مطلب صفحه مزبور تغییر کرد اما ستون پشت صحنه اصلاح نشده باقی ماند و آنچنان شد که افتاد و دانید. خلاصه که اینگونه بود.
و اما بعد... همین الان که سطور این گزارش در حال نگارش است، امید رحمانی گوشی به دست نصف شماره‌های تلفن‌های آبادان را شخم زده و توانسته چند نفری را پیدا کند که ارتباطی با حادثه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در سال 57 پیدا کند و بعدش هم یک گزارش جذاب و خواندنی برای امروز ردیف کند که از قضا سالروز آن حادثه هم هست. این شما و این مطلب خواندنیِ سینمایی - انقلابی.
آن طرف قضیه هم بچه‌های صفحه 10 که سند تام‌الاختیار ادبیات و حومه را به نام خودشان زده‌اند، لابلای چرخیدن در فضای مجازی خورده‌اند به یک کتاب گلستان سعدی که به تعبیر مصحح یا مولفش، پاکیزه از واژه‌های تازی است.
مولفه به زعم خودش تلاش کرده گلستان سعدی را عربی‌زدایی کند و این صحبت‌ها.
صابر خان محمدی هم که بعد از برگشتن از مرخصی، حسابی با انگیزه پشت رایانه‌اش نشسته در حالی که خونش به جوش آمده و خودخوری می‌کرد، رفت و ته وتوی قضیه را در آورد و متن مبسوطی نوشت درباره این سوژه جدید که ول کنید این پان‌ایرانیست بازی‌‍ و این
حرف‌ها!
در نهایت هم در همین صفحه گزارشی منتشر کرده‌ایم درباره یک فراخوان و جشنواره شعر و ادبی که قرار است ناظر به اربعین حسینی برگزار شود. موکب کلمات قرار است شاعران را دعوت کند تا اشعاری با موضوع اربعین بسرایند. با توجه به فراخوان این جشنواره، ما هم رفتیم سراغش تا از جرئیاتش سر در بیاوریم.