پاشو! کار عار نیست...

تا اینجا طرح موضوع کردیم و گفتیم دولت باید برای حل بحران کار کند، حرفی که خیلی‌‌ها می‌گویند و بیراه هم نمی‌گویند، اما بعد از این نسخه‌پیچی کلی شاید بد نباشد از خودمان هم یک سوال بپرسیم؛ خودمان برای رهایی از بند بیکاری چه کرده‌ایم یا چه باید بکنیم؟

به سمت گرما و تابستان می‌رویم و این روزها شما هم حتما مثل ما یک آدم کار بلد و متخصص امورات کولر را آورده‌اید که کولر آبی‌ روی پشت‌بام را راه بیندازد. حتی اگر کولر خانه شما وسیله‌ای هم نیاز نداشته باشد و پوشال‌هایش کفاف تابستان امسال را هم بدهد به آقای کولری حداقل باید 30 هزار تومان بدهید، آن هم برای مثلا 10 تا 15 دقیقه کار. وقتی هم که پول را می‌گیرد و می‌رود با خودتان یک حساب سرانگشتی می‌کنید و ناباورانه این سوال برایتان پیش می‌آید، مگر چه‌کار کرد؟ کاری نکرد، وسیله‌ای هم استفاده نکرد، پول تخصص‌اش را گرفت! به همین سادگی. آقای کولری، شاید تحصیلکرده و دانشگاه هم رفته باشد، اما یاد گرفته برای ادامه بقای آبرومندانه باید یک یا چند فن و حرفه را بیاموزد و فقط متکی به تحصیلات آکادمیک و تئوری مدرسه و دانشگاه نباشد.

شما هم حتما شنیده‌اید، تاسیساتی‌ها هیچ وقت بیکار نمی‌مانند. آنها تابستان در کار کولر هستند و زمستان نان خود را از بخاری، شومینه و موتورخانه شوفاژ و... درمی‌آورند. چند تا پیچ گوشتی و انبردست هم کارشان را راه می‌اندازد و وسیله تخصصی خاصی نیاز ندارند. آنها تکنیک بلدند.

جای دوری نروید وقتی آقای کولری مثلا 30‌هزار تومان می‌گیرد و می‌رود شما درباره مرد یا مردانی که در خانه دارید، فکر می‌کنید که ببین، همین کار ساده‌ هم از دستش برنمی‌آید!

نه! چپ چپ نگاه پسر 17، 18 ‌ساله خود نکنید، اما او را تشویق کنید در کنار درس خواندن فن و حرفه‌ای را هم یاد بگیرد.

اوه اوه امان از این درآمد آرایشگرها

باز هم صحبت بر سر مهارت است؛ شما هم حتما شنیده‌اید: یک ربع با قیچی، بند و موچین کار کرد، 30 ‌هزار تومان گرفت. به همین سادگی. مگر چه‌کار کرد؟

کاری نکرد؛ همت به خرج داد، الکی دچار غرور نشد، تنبلی و تکبر را کنار گذاشت، رفت و حرفه‌ای را یاد گرفت که همه مردم زن، مرد، کودک، جوان و پیر به آن نیاز دارند. او پول مهارتی را که بلد است از ما می‌گیرد. کمتر پیش می‌آید بیکار باشد و دستش برای مقدار کمی پول پیش این و آن دراز شود یا شرمند سر و همسر و بچه شود.

زنان زیادی این روزها از بیکاری همسران خود نالان هستند. حق هم دارند، وقتی مرد به خواستگاری‌اش آمد، وظیفه تامین مخارج زندگی او را هم پذیرفت، اما شاید مرد یا مردانی پیدا شوند که به دلایل مختلف بیکارند، موقتی هم بیکارند و به امید خدا بزودی سرکار می‌روند و وظیفه خود را انجام خواهند داد، اما بهتر نیست زنان هم در این شرایط مردان خود را تنها نگذارند.

شما هم تاکنون حتما گذرتان به دکان یا برشور غذاهای خانگی افتاده است. زنانی هستند که در آشپزخانه خود با امکانات بسیار محدود غذا می‌پزند و می‌فروشند؛ بعضا خیلی هم خوشمزه است و به مرور مشتری‌های زیادی پیدا می‌کنند و آشپزخانه خود را گسترش می‌دهند. وقتی این غذاها را می‌خورید از این که مثلا برای یک کاسه آش 5000 تومان پول داده‌اید تعجب نکنید؛ چون این زنان پول تلاش خود را از شما می‌گیرند!

همت، همت و باز هم همت

هیچ چیز در دنیا، آزاردهنده‌تر از دیدن پیرزنان و پیرمردانی که در کوچه و خیابان تکدی‌گری می‌کنند، نیست. دیدن آنها همان‌قدر آدم را رنجور و محزون می‌کند که دیدن بچه‌هایی که یا گدایی می‌کنند یا کار!

اما در اطراف همه ما پیرزنان دوست‌داشتنی هستند که برای کمک به مخارج خانواده یا تامین هزینه زندگی خود به کارهای ساده‌ای روی می‌آورند که در جوانی آنها را یاد گرفته‌اند. عروسک‌های بافتنی مادربزرگ‌ها را دیده‌اید یا حتی لیف‌هایی که می‌بافند یا خودشان می‌فروشند یا به مغازه‌ها می‌دهند تا برایشان بفروشند. بعضی از مادربزرگ‌ها را دیده‌اید چقدر خوش‌سلیقه هستند و برای بافتنی‌های خود از چه رنگ‌های شادی استفاده می‌کنند. آنها همت دارند، برای دوری از افسردگی و بیماری سالمندی دست به کار شده و خیلی زود به یک کاسب خوب تبدیل می‌شوند.

کمی همت می‌خواهد، کمی اعتماد به نفس که اگر پشت کنکور ماندی یا در رشته مورد علاقه‌ات قبول نشدی، دست به کار شوی. اگر پسر هستی مهارتی یاد بگیری و اگر دختر هستی از خوش‌سلیقگی و خلاقیتت استفاده کرده و برای خود یا خانواده‌ات کسب درآمد کنی.

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: کار، عار نیست! حالا ما می‌گوییم: یاد گرفتن مهارت و فنی که در هر زمان و مکانی مردم به آن نیاز دارند، عار نیست! دست به کار شو! از همین امروز.

باران باستانی - روزنامه‌نگار