چشم در برابر چشم

به گزارش جام‌جم، هفدهم تیر سال 88 دختر چهار ساله‌ای به نام فاطمه همراه والدینش خانه روستایی‌شان در اسدآباد همدان را ترک کرده و برای دیدن خانواده عمه‌اش به روستایی در شهرستان قروه سنندج رفتند. صبح روز بعد وقتی والدین فاطمه از خواب بیدار شدند، متوجه غیبت او شده و به جست وجویش پرداختند. سرانجام او را در حالی که به سختی نفس می‌کشید و مقداری آهک روی لباسش ریخته بود، در گوشه حیاط یافتند.

صورت فاطمه بر اثر تماس با آهک سوخته و کبود بود و شوهرعمه‌‌اش که در حیاط خانه بود، ادعا می‌کرد فاطمه از بلندی روی آهک‌ها سقوط کرده و به این روز افتاده است. دختر مصدوم به بیمارستان منتقل شد، اما با توجه به تلاش پزشکان او بینایی‌اش را از دست داد.

با گزارش ماجرا به پلیس، ماموران شوهر عمه او را بازداشت کردند. متهم با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان سنندج در بازجویی‌ به ریختن آهک به چشمان دختربچه اعتراف کرد و گفت: آن شب برادرزنم همراه خانواده‌‌اش مهمان ما بودند. بعد از صرف شام تا دیر وقت بیدار بودیم و هنگام خواب، من و پدر فاطمه در راهرو خوابیدیم و فاطمه هم اصرار داشت نزد پدرش بخوابد که من مانع او شدم، چون می‌خواستم در راهرو تریاک مصرف کنم.

متهم ادامه داد: صبح وقتی بیدار شدم، بجز فاطمه بقیه ‌خواب بودند. او به من فحاشی کرد و حرف‌های بدی زد. من هم عصبانی شده و کنترلم را از دست دادم و تصمیم گرفتم وی را تنبیه کنم. او را به حیاط بردم و از شدت عصبانیت، به‌صورتش آهک پاشیدم. من فقط قصد تنبیه او را داشتم که این حادثه رخ داد. پرونده او به دادگاه کیفری استان کردستان فرستاده شد. قضات دادگاه، شوهرعمه را به قصاص هر دو چشم محکوم کردند و چندی بعد این حکم به تائید قضات دیوان عالی کشور رسید. سپس پرونده به واحد اجرای احکام دادگستری ارسال شد. با گذشت پنج سال از وقوع حادثه مسئولان قضایی دادگستری کردستان روزهای پایانی اسفند سال 93 با ارسال نیابت قضایی به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران از مسئولان قضایی آنجا خواست این حکم را اجرا کنند. سرانجام دو سال بعد از این درخواست، با فراهم شدن مقدمات اجرای این حکم، دیروز در زندان رجایی‌شهر کرج حکم قصاص دو چشم شوهر عمه فاطمه به مرحله اجرا درآمد.

قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در این باره گفت: این حکم با حضور سرپرست دادسرای جنایی تهران و متخصصان اجرا شد.