توطئه خانوادگی

اپراتور آدرس را گرفت و دقایقی بعد اولین گشت کلانتری مقابل خانه سه طبقه توقف کرد. مامور کلانتری به طبقه دوم رفت. همسایه‌ها مضطرب مقابل در ایستاده بودند. جسد مرد میانسال غرق در خون وسط پذیرایی افتاده بود.

سروان میری بعد از نماز صبح در حال جمع کردن سجاده بود که زنگ تلفن کشیک قتل به صدا درآمد. افسر کلانتری از آن‌سوی خط، خبر از قتل داد. کارآگاه سریع آماده شد و خیلی زود به محل جنایت در شرق تهران رسید. با راهنمایی سرباز کلانتری به طبقه دوم رفت. تیم بررسی صحنه جرم در حال اثربرداری از محل بودند. جسد مقتول غرق در خون بود و کنارش چاقوی آشپزخانه‌ای قرار داشت. رد خون روی چاقو نشان می‌داد، قتل با آن انجام شده است. آثار درگیری و به‌ هم ریختگی وسایل در خانه دیده می‌شد.

افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و گزارش قتل را داد.

«مقتول مرد 54 سال‌های به نام مهدی است. او صاحب یک مغازه لوازم خانگی بود. با چهار ضربه چاقو به قتل رسیده است. نکته مبهم ادعای همسر و دو فرزند اوست. هر کدام مدعی هستند قتل را او انجام داده و دو نفر دیگر بی‌گناه هستند. فکر می‌کنم تبانی کرده‌اند.»

انگیزه قتل چه بوده؟

مقتول مرد بداخلاقی بوده و همیشه با اعضای خانواده‌‌اش درگیری داشته است. همسایه‌ها هم این موضوع را تائید کرده‌اند. صدای درگیری او و اعضای خانواده‌‌اش اغلب شب‌ها به گوش می‌رسیده. سحرگاه امروز هم صدای درگیری بوده که با صدای ناله‌های مهدی خاموش شده است.

کارآگاه برای کشف سرنخ سراغ دکتر رفت. او هنوز در حال معاینه جسد بود. می‌دانست سروان گزارش اولیه می‌خواهد. به همین دلیل دست از معاینه کشید و گفت: چهار ضربه چاقو به سمت راست شکم باعث مرگ شده. ضربه‌ها عمیق و کشنده بوده، زمان زیادی از قتل نگذشته و مقتول با قاتل درگیری داشته است.

سروان به داخل یکی از اتاق‌ها رفت و از افسر کلانتری خواست همسر و فرزندان مقتول را برای بازجویی به اتاق بیاورد.

همسر مقتول نخستین فردی بود که وارد اتاق شد. روی صورتش آثار درگیری دیده می‌شد. زن حالتی آشفته داشت.

چه کسی همسرتان را کشت؟

معلوم است من کشتم. خیلی آزارم می‌داد. سال‌ها رفتارش را تحمل کردم. امشب دیر به خانه آمد و دوباره بهانه‌گیری کرد .بعد هم عصبانی به طرفم حمله کرد و در دفاع از خودم او را با چاقو کشتم.

پس چرا فرزندانت گفتند آنها کشته‌اند؟

خواستند به من کمک کنند.

شاید سه نفری قتل را انجام داده‌اید؟

نه من تنها بودم.

پسر مقتول دومین مظنونی بود که وارد اتاق شد. دست راستش در گچ بود.

چرا پدرت را کشتی؟

حقش بود. در زندگی فقط ظلم می‌کرد. از کارهایش خسته شده بودم. امشب شروع به کتک زدن مادرم کرد، من هم در دفاع از مادرم او را کشتم.

دستت چرا شکسته؟

با موتور تصادف کردم.

مادرت قتل را قبول کرده .

دروغ می‌گوید. می‌خواهد مادری کند.

دختر مقتول آخرین مظنون قتل بود. دختر جوان آرام اشک می‌ریخت و قبل از این‌که سروان سوالی بپرسد، گفت: من قاتلم. مادر و برادرم بی‌گناه هستند. از قتل پشیمانم، اما پدرم مقصر بود. او خیلی بداخلاق بود.

کارآگاه پس از تحقیق از اعضای این خانواده و بررسی صحنه قتل دستور بازداشت قاتل را صادر کرد.

پاسخ معمای پلیسی جسدی درمیان آتـش

سروان با اشاره به این دو دلیل زیر قاتل را همسر و دوست مقتول معرفی کرد:

1ـ براساس گزارش پزشکی قانونی قتل ساعت 1بامداد رخ داده است در حالیکه همسر مقتول مدعی بود ساعت5/1 با او صحبت کرده است2ـ سامان ادعا کرد تازه ساعت 1 مغازه را تعطیل کرده است.

در مسابقه شماره گذشته 1018 نفر شرکت کرده بودند که 537 نفر پاسخ صحیح داده‌اند. از میان پاسخ‌های صحیحزهرا نعیمی از شیراز و حسین موحد از کرج به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان با اشاره به2 دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت ‌و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری - ضمیمه تپش