قتل عام شیشه ای

بعد از مدت‌ها بالاخره یک نفر پیدا شد که داروی جادویی کاهش وزن و جذابیت اندام را توی دستش گذاشت. آن‌قدر رسیدن به وزن ایده‌آل برایش مهم بود که خیلی راحت خام حرف‌های فروشنده شیشه شد، این‌که اعتیادی در کار نیست، ظرف مدت کوتاهی به وزن دلخواهت می‌رسی و هر چه در مورد توهم‌زایی شیشه شنیده‌ای، دروغ است.

حمید مصرف شیشه را دور از چشم اعضای خانواده شروع کرد و خیلی زود فرآیند کاهش وزن ناگهانی ناشی از مصرف شیشه خودش را نشان داد. اعتماد به‌نفس جای شرمندگی دیروز را گرفت. حالا دیگر با میل و علاقه راهی دانشگاه می‌شد و احساس می‌کرد حس تائید و پذیرشی که از نگاه دیگران می‌گیرد ارزش هر کاری را دارد حتی صدمه زدن به خود!

اما عوارض این داروی جادویی فقط به کاهش وزن ختم نشد و بالاخره عوارض اصلی شیشه بر ذهن و سلول‌های مغزی حمید آشکار شد و اعتماد به‌نفس و سرخوشی جای خود را به اوهام و خیالات داد. حس بدبینی و سوءظن شدید به اعضای خانواده، دیدن موجوداتی که مقابل چشم او ظاهر می‌شدند، کنترل رفتار و حرکات او با دوربین و شنود مکالمات تلفنی‌اش توسط موجودات ناشناخته، خیلی زود دنیای امن و زندگی آرام‌اش را به محیطی پر از دشمن و بدخواه مبدل ساخت؛ انسان‌هایی که همه در پی آزار و صدمه زدن به او بودند. بر سر کوچک‌ترین موضوعی با اعضای خانواده‌اش درگیر می‌شد.

از ترس به قتل رسیدن توسط اعضای خانواده حتی جرات خوردن غذایی را که مادرش می‌پخت هم نداشت. ساعت‌ها خودش را در اتاق حبس می‌کرد و تمام وقتش را صرف پیدا کردن دوربین و دستگاه شنود مخفی شده در اتاقش می‌کرد.

دیگر وسیله‌ای نبود که توی اتاقش نشکسته یا پاره نشده باشد. کم‌کم کار به جایی رسید که توی راهرو می‌ایستاد و با چاقو همسایه‌ها را تهدید می‌کرد و تا مطمئن نمی‌شد فرد مورد نظر از ساکنان همان ساختمان است اجازه عبور نمی‌داد. خانواده‌اش سردرگم و پریشان به‌دنبال چاره‌ای برای درمانش بودند اما شاید خیلی دیر متوجه مشکل پسرشان شدند. شاید خیلی زودتر از اینها با مشاهده اولین نشانه‌های کاهش وزن ناگهانی و رفتارهای غیرمنطقی حمید باید با متخصصان مشورت و نسبت به ترک اعتیاد وی اقدام می‌کردند، اما درگیری با روزمرگی‌های زندگی و بی‌توجهی به تغییرات روحی و جسمی ‌فرزند باعث شد تا فرصت‌ها برای درمان و بازگشت دوباره حمید به زندگی یکی یکی از دست برود و سرانجام ماجرای اعتماد به‌نفس کاذب پسر دانشجو با تماس تلفنی همسایگان با پلیس 110 مبنی بر قتل دلخراش اعضای یک خانواده توسط پسر شیشه‌ای در گوش پایتخت‌نشینان پیچید تا شاید این سرانجام تلخ زنگ هشداری باشد برای افرادی که
بی‌توجه به عوارض مرگبار مصرف شیشه همچنان لذت لحظه‌ای استعمال این زهر شیشه‌ای را به سلامت خود و خانواده‌اشان ترجیح می‌دهند.

نظریه کارشناس:

باعث تعجب و شگفتی است که افراد اخبار منتشر شده از رسانه‌ها در مورد عوارض مرگبار شیشه را نادیده گرفته اما به‌راحتی تبلیغات دروغین فروشندگان مواد مخدر را در مورد فواید معجزه‌گر شیشه می‌پذیرند و باور می‌کنند؛ تبلیغاتی که در هر زمان و مکان از آرایشگاه‌های زنانه گرفته تا دانشگاه و خوابگاه و مدرسه ذهن‌های ساده و زود باور را نشانه گرفته‌ است. از لاغری گرفته تا انرژی مضاعف برای کار روزانه و بیداری شب‌های امتحان و توانمندی در روابط زناشویی! اما نکته‌ای که این فروشندگان در تبلیغات خود به آن اشاره نمی‌کنند تحلیل رفتن بدن به‌دلیل بی‌خوابی و فعالیت بیشتر از توان فرد و صدمات برگشت‌ناپذیر به سلول‌های مغزی و گرفتاری در دام اوهام و خیالات و توهمات است که متاسفانه در نهایت به قتل و جنایات دلخراش خانوادگی می‌انجامد.

این دوران، دوران ناآگاهی نیست و وظیفه هر فردی است تا برای محافظت از خود و اعضای خانواده‌اش بر دانش و آگاهی خود در مورد آسیب‌ها و خطراتی که امروزه جامعه با آن دست به گریبان است، بیفزاید و با نشانه‌ها و عوارض مصرف انواع مواد مخدرآشنایی کامل پیدا کند.

سمانه مهربانی