برق طلا ، چشم قاتل را کور کرد

به گزارش «جام‌جم»، روز 23 اسفند سال گذشته کارآگاهان جنایی آگاهی کهگیلویه و بویراحمد با اطلاع از وقوع جنایتی در مجتمع مسکونی شهرک جهادشهر یاسوج، عازم محل شدند و مشاهده کردند زنی جوان به طرز دلخراشی با ضربات چاقو کشته شده و صحنه جنایت نیز نشان می‌داد او قربانی سرقت شده است.با هماهنگی قضایی جسد زن جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند 68 ضربه چاقو به زن جوان اصابت کرده و وی باردار بوده و جنین نیز فوت کرده است.

در پی این حادثه و تشکیل پرونده قضایی، شوهر مقتول به عنوان تنها مظنون پرونده به مرکز پلیس احضار شد.

شوهر مقتول در بازجویی به پلیس گفت: همسر باردارم دانشجو بود. روز حادثه من به محل کارم رفتم و او نیز قرار بود به دانشگاه برود. بعد از ظهر با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم که خاموش بود. به خانه زنگ زدم ولی کسی جواب نمی‌داد. وی افزود: دلواپس او شده و به خانه آمدم که با جسد او روبه‌رو شدم. در بررسی وسایل همسرم متوجه سرقت یک گردن‌بند و 25 عدد النگوی طلایش شدم. گمان می‌برم او قربانی سرقت شده است. در پی این اظهارات تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت ادامه یافت و کارآگاهان جنایی 160 زن و مرد را که با مقتول آشنایی داشتند، به پلیس آگاهی احضار و از آنها تحقیق کردند.

در حالی که جستجوها در این زمینه ادامه داشت، روز دوم فروردین امسال ماموران از طریق تماس یکی از اقوام مقتول متوجه شدند شوهر وی اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستان بستری است.ماموران در تحقیق از خانواده مرد جوان پی بردند او از دوری همسرش بشدت رنج می‌برده و به همین دلیل تصمیم گرفته به زندگی‌اش پایان دهد که بعد از چند روز مرد جوان تسلیم مرگ شد.

به دنبال مرگ مرد جوان، ماموران که احتمال می‌دادند وی عامل حادثه بوده و در پی عذاب وجدان خودکشی کرده است، تحقیقات خود را در این ارتباط متمرکز کردند که در نتیجه معلوم شد مرد جوان به همسرش بسیار علاقه‌مند بوده و روز حادثه در محل کارش حضور داشته است.

در حالی که کارآگاهان جنایی در ارتباط با پرونده مرگ زن جوان با بن‌بست روبه‌رو شده بودند، در بررسی مکالمات مقتول پی بردند او 29 هزار و 704 تماس و پیامک با خانواده، اقوام و دوستانش داشته است.

در ادامه 25 نفر که بیش‌ترین تماس را با او داشتند، شناسایی و تحقیق شدند که معلوم شد آنها طی چند روز اخیر فقط با مقتول تلفنی صحبت کرده و به ملاقاتش نرفته‌اند.

به این ترتیب ماموران در مرحله دیگری از تحقیقات متوجه شدند گوشی تلفن همراه مقتول روز حادثه سرقت شده و 2 ساعت بعد از آن در روستای نورآباد (کوپن) شهرستان رستم فعال و سپس خاموش شده است. با به دست آمدن این سرنخ، مشخص شد در این محل اقوام مقتول و نیز فامیل‌های شوهرش زندگی می‌کنند. با حضور ماموران در روستا و تحقیق از اقوام مقتول معلوم شد شوهر دختردایی وی که دچار مشکل مالی بوده، یکباره وضعیت مالی‌اش بهتر شده است. او که فردی سابقه‌دار است، یک هفته بعد از حادثه نیز به طرز مرموزی ناپدید شده و فقط ماهانه برای خانواده‌اش پول می‌فرستاده است. با مشخص شدن این موضوع، وی تحت تعقیب قرار گرفت و 2 روز پیش وقتی به ملاقات خانواده‌اش آمده بود، شناسایی و دستگیر شد.متهم با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی به قتل زن باردار و سرقت طلاهایش اعتراف کرد.متهم به قتل در اظهاراتش به پلیس گفت: شاگرد راننده اتوبوس بودم. وقتی پول‌هایش را دزدیدم، اخراجم کرد. بیکار شده بودم و پولی برای تامین هزینه زندگی‌ام نداشتم. وسوسه شدم تا طلاهای دختر عمه همسرم را سرقت و با فروش آن بدهی‌هایم را پرداخت کنم.

متهم به قتل اضافه کرد: روز حادثه به خانه مقتول رفتم که او تنها بود و می‌خواست به دانشگاه برود. برای آوردن چای به آشپزخانه رفت که من نیز پشت سرش به راه افتادم، با دیدن من شوکه شد و خواست از خانه‌اش بیرون بروم. در همین موقع با برداشتن چاقویی از آشپزخانه، به وی حمله‌ور شدم.

مرد متهم به قتل با اشاره به زدن 68 ضربه چاقو به مقتول گفت: اولین چاقو را که به او زدم، کف اتاق افتاد و فریاد زد بعد دیوانه‌وار ضربه‌های بعدی را زدم تا عاقبت مرد و سپس با سرقت طلاها و گوشی تلفن همراه زن صاحبخانه فرار کردم.

متهم به قتل اضافه کرد: 3 هفته بعد از حادثه طلاها را فروختم و با آن یک خودروی وانت خریدم و با آن خرما می‌فروختم تا پلیس به من شک نکند.