پیروزی آسان

بیش از 30 هزار نیروی دولتی پاکستان روز 17 اکتبر (25 مهر)‌ عملیاتی فراگیر را برای پاکسازی این منطقه از وجود گروه‌های افراطی که امنیت کشور را تهدید می‌کنند، آغاز کرده‌اند. این گروه‌ها که تاب مقاومت در برابر توان برتر ارتش از لحاظ قدرت آتش و تجهیزات بویژه قدرت هوایی را ندارند یک به یک پایگاه‌ها و مخفیگاه‌های خود را ترک می‌کنند.

اواخر هفته گذشته بود که ارتش پس از جنگ‌های تن به تن و به قتل رساندن 21 افراطی موفق به فتح سارارغا، از پایگاه‌های اصلی طالبان شد. این عملیات در حالی در جریان بود که سربازان دولتی بر کانیگرام، از پایگاه‌های اصلی القاعده و متحدان ازبک‌شان تسلط یافته بودند.

نزدیک به 600 جنگجوی خارجی طالبان در کانیگرام دفاع جانانه‌ای به عمل آوردند لیکن عاقبت در برابر بمباران‌های سنگین هوایی فرار را برقرار ترجیح دادند.

ارتش پاکستان لطمات وارد آمده به افراطیون را بیش از 500 کشته و حداقل 780 زخمی برآورد کرده، در حالی که در درگیری‌‌های اخیر 40 سرباز دولتی هم جان باخته‌اند. هیچ راهی برای حصول اطمینان از صحت و درستی این آمار وجود ندارد چرا که نیروهای دولتی مانع از ورود خبرنگاران به مناطق درگیری می‌شوند. تحریک طالبان پاکستان یا همان شاخه پاکستانی طالبان به طور طبیعی صحت آمارهای ارائه شده پیرامون تلفات و تضعیف توان نظامی این گروه را رد می‌کند. یکی از سخنگوهای طالبان پاکستان اخیرا ادعا کرده بود نیروهای این گروه در حال عقب‌نشینی تاکتیکی به سمت مناطق کوهستانی و صعب‌العبور وزیرستان‌جنوبی هستند تا ارتش را هرچه عمیق‌تر در دام خود گرفتار کنند.

با این حال ارتش مقادیر قابل توجهی جنگ‌افزار برجای مانده از طالبان را به غنیمت گرفته که موید دروغین بودن ادعاهای این گروه است. نیرویی که به شکل هدفمند عقب‌نشینی می‌کند تجهیزات خود را رها نمی‌کند تا به دست دشمن بیفتد.

به‌رغم اختلاف نظرهای زیادی که در مورد عملیات پاکسازی وزیرستان جنوبی وجود دارد همه طرف‌ها پیرامون یک مساله اتفاق نظر دارند و آن عملکرد قابل قبول ارتش در نبردهای اخیر است. تحلیلگران نظامی خارجی در ابتدا اطمینان نداشتند واکنش سربازان و افسران به صف‌آرایی در برابر نیرویی که اکثر از هموطنان‌شان هستند، چه خواهد بود. لیکن ارتش توانسته بر احساسات قومی و قبیله‌ای به نفع منافع کشور فائق آید.

نیروهای ارتش پس از موفقیت‌های به دست آمده در عملیات آوریل گذشته علیه طالبان در دره سوات در موقعیت رزمی خوبی به سر می‌برند. افسران ارتش با توجه به تجربیات به دست آمده از عملیات سوات توان خود را روی قطع ارتباط مناطق مجاور با وزیرستان‌جنوبی متمرکز کرده‌اند. 7 تیپ نظامی مسوولیت محاصره منطقه را برعهده گرفته‌اند و 7 تیپ دیگر عهده‌دار سرکوب طالبان شد‌ه‌اند.

با سقوط سارارغا فاز اول عملیات که مشتمل بر فتح همه شهرک‌های بزرگ و اعاده کنترل دولت بر منطقه بود، به پایان رسید. مرحله دوم عملیات مشتمل بر تلاش ارتش برای پاکسازی روستاها و قصبات از حضور طالبان خواهد بود.

پس از مقاومت‌های سرسختانه مراحل اولیه هواداران طالبان در قبایل منطقه که از دادن تلفات سنگین هراسان هستند دست از حمایت از این گروه برداشتند و درعمل شورشی‌ها را تنها گذاشتند. در وزیرستان‌جنوبی 2 قبیله اصلی میان محسود و وزیر وجود دارد. در غیاب حمایت این 2 قبیله از طالبان مقاومت ناچیز واحدهای این گروه فرماندهان ارتش را شگفت‌زده کرده است.

سرلشکر پرویز مشفق کیانی، رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان هفته گذشته در مصاحبه با روزنامه جنگ، پرطرفدارترین روزنامه پاکستان تصریح کرد «عملیات اخیر ارتش افسانه شکست‌ناپذیر طالبان و غیرقابل نفوذ بودن وزیرستان‌جنوبی را در هم شکست و نشان داد دولت با اتکا به قدرت ارتش قادر به اعاده کنترل خود بر نواحی قبایلی‌نشین کشور است.»

واکنش طالبان به پیشروی ارتش در مناطق قبایلی‌نشین وزیرستان‌جنوبی انجام حملات تروریستی پراکنده در نقاط مختلف کشور بوده است اما این حملات خونبار و دلهره‌آور که تاکنون صدها نفر را به کام مرگ کشانده صرفا به از دست رفتن محبوبیت طالبان و خشک شدن بستر حمایت از این گروه در جامعه منجر شده است.

این تغییر در نظرسنجی‌ها جایی که حمایت از طالبان به پایین‌ترین سطح سقوط کرده، انعکاس یافته است. موفقیت‌های اخیر ارتش پاکستان در نواحی قبایل‌نشین در تناقض کامل با عملکرد نیروهای صلح پاکستان در همین مناطق طی دوران زمامداری پرویز مشرف، رئیس‌جمهور پیشین قرار دارد.

در دوره مشرف سه عملیات در مناطق قبایلی‌نشین انجام شد که هر سه با ناکامی ارتش به پایان رسید.تا این مقطع بزرگ‌ترین ناکامی ثبت شده در کارنامه ارتش عدم حمایت آن دسته از قبایل وزیرستان‌ جنوبی بوده که متحد طالبان تلقی نمی‌شوند. شناخت آنها نسبت به منطقه، تجربیات‌شان در جنگ‌های چریکی و حملات غافلگیرانه و به اشتراک گذاشتن اطلاعات‌شان می‌تواند منبع ارزشمندی برای ارتش باشد.

اهمیت این همکاری به حدی است که کیانی در همان آغاز عملیات برای سران قبایل محلی نامه نوشت و آنها را به حمایت از نیروهای دولتی در جنگ علیه طالبان ترغیب کرد.

تردید قبایل در اجابت این خواست قابل درک است. عملکرد ضعیف ارتش در دوران مشرف به القاعده و طالبان فرصت جبران در منطقه داد و سرکوب خشونت‌آمیز رهبران قبایلی که از همکاری با آنان سر باز می‌زدند را فراهم آورد. طالبان در این سال‌ها صدها تن از ریش‌سفیدهای قبایل محلی را قلع و قمع کرد.

آنچه به بی‌میلی‌سران قبایل محلی برای همکاری با ارتش دامن می‌زند ترس از حکیم‌الله محسود، رهبر 29 ساله جدید طالبان است که به بی‌رحمی و قصاوت شهرت دارد.

مترجم: رضا سادات 
منبع : فرانت پیج