مشاور در امور زیربنایی

سوای این حقیر، تمام بزرگان فلسفه و حکمت اعم از مشائی و اشراقی برای هر پدیده‌ای دو ساحت قائلند ؛ یکی زیرساخت و دو دیگر روساخت. در همین راستا بود که مرحوم میرفندرسکی در خصوص عالم خلقت می‌فرمود: «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.»

ریزبینی:

تو مو می‌بینی و من پیچش مو
تو ابرو، من ولیکن زیرابرو

مراتب قدردانی: در همین راستا جای تبریک و تشکر دارد که در عرصه مشاوره در عالی‌ترین سطوح مدیریتی و اجرایی کشور هم امور زیربنایی از چشم تیزبین مسوولان ما که گاهی مو را نیز از داخل ماست بیرون می‌کشند، مخفی و مستتر نمانده و جایگاهی مشخص و معتبر برای آن در نظر گرفته شده است. تا باشد، از این دقت نظرها باشد. هم مشاوره خیلی مهم است، هم امور زیربنایی چنان که گفتیم. فلذا ادغام این دو مقوله و تعریف جایگاهی به نام «مشاور رئیس جمهور درامور زیربنایی»، کار و ابتکار بسیار خوب و معنی داری است که بنده به سهم خود، دوربین قلمم را روی آن زوم کردم.

در همین راستاتر (!)، بسیار مشعوف‌تر شدیم که شنیدیم برای تصدی این سمت، جناب دکتر علی آبادی در نظر گرفته شده اند که ریاست محترم سابق سازمان تربیت بدنی را برعهده داشتند و در ادامه کار برای پست وزارت نیرو هم در نظر گرفته شدند که متاسفانه نتوانستند از سرپیچ بهارستانبه سلامت عبور کنند و اصطلاحا خرشان از پل نگذشت. امیدواریم ایشان همچنان که ترتیب زیربنای ورزش و به خصوص فوتبال را دادند و زیرساخت‌های آن را مستحکم کردند؛ در زمینه سایر امور نیز در مقام مشاور امور زیربنایی همین گونه عمل کنند و تمام زیرساخت‌های اصلی و اساسی کشور در عرصه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، هنری.... وغیره را چنان قرص و محکم کنند که مو لای درز آنها نرود.

مشاوران پیشنهادی: حالا که به طور فشرده پی به اهمیت استراتژیک مشاوره در امور زیربنایی بردید، فی البداهه پیشنهاد می‌کنیم که در راستای زمینه‌های زیر نیز جایگاه مشاوره‌ای در نظر گرفته شود. آدم از مشورت بیشتر ضرر نمی‌کند. مگر به آن عمل نکند در عمل. این چند فقره مشاور را داشته باشید تا بعد:

1- مشاور در امور روبنایی: برای مشورت دادن در زمینه کارهای سطحی و ظاهری که صورت بیرونی امور بوده و ناظر به طرح‌های مقطعی و موقتی برای پاسخگویی به اذهان عمومی می‌باشد و غالبا نیز مثل نخود مشکل گشا راهگشاست.

2- مشاور در امور رونمایی: گاهی تعدد طرح‌ها و پروژه‌های اقتصادی و علمی و فرهنگی و امثال ذالک به قدری زیاد است که لابه لای طرح‌ها جای سوزن انداختن نیست. در این حالت حتما نیاز به مشاور کاردرست و کارکشته‌ای هست که متخصص رونمایی از پروژه‌های دولتی باشد و به این کار برسد. همین مشاور است که می‌تواند پیشنهاد بدهد که مثلا در زمان پرده‌برداری از یک پروژه و رونمایی آن، گروهی به صورت کر بخوانند که: باز شود، دیده شود، بلکه پسندیده شود...... و الی آخر.

3- مشاور در امور روکم نمایی: بالاخره هیچ دولتی نیست که بی منتقد و بدخواه باشد. حساب آدم منتقد البته جداست، اما حساب آدم بدخواه را باید کف دستش گذاشت. حساب حساب است، کاکا برادر. فلذا وجود کسانی لازم است که خبره این امر باشند و دشمن خنثی کن. کسانی که بتوانند توطئه‌های دشمن را در هوا خنثی نمایند و کنفش کنند. به خصوص که این مغرض بدخواه از درصد روی غنی شده بالایی هم برخوردار باشد که کم کردن رویش از واجبات و الزامات است. مشاور در امور روکم نمایی باید در این خصوص صاحب فکر و برنامه باشد.

4- مشاور در امور کذایی: بعضی چیزها هست که خیلی واضح و روشن نیستند و آدم نمی‌داند که درباره آنها باید با چه کسی مشورت نماید. مثل بعضی مقولات فضایی که به برخی فضاسازی‌های نامربوط در اطراف دولت برمی گردد که ناشی از افکار مسموم و مقاصد شوم کسانی است که خیال می‌کنند با بعضی فضاسازی‌های کذایی می‌توانند مانع پیشرفت برنامه‌ها شوند. به کسی گفتند که پسرت اکس زده رفته فضا. طرف رفت پیش بچه اش به او گفت: خاک بر سرت...! حالا اکس می‌زنی واسه ما؟... پسرش گفت: بابا، من اکس نزدم. پدرش گفت: الکی حرف نزن؛ بچه‌ها توی فضا دیدنت...!

رضا رفیع