گاهی تلخ گاهی شیرین‌

 در 12 تیر حدود 60 نفر از سینماگران اعم از کارگردان، بازیگر و نویسنده در بندرعباس جمع شدند تا یاد مسافران بی‌گناهی را که بی‌دلیل به دست آمریکایی‌ها کشته شدند زنده نگه دارند. پرستویی هفته گذشته اعلام کرد که این گردهمایی به پیشنهاد حبیب احمدزاده انجام شده است. از سینماگرانی که در این گردهمایی حضور داشتند می‌توان به علی نصیریان، مینو فرشچی، سیروس الوند، رویا تیموریان، پوران درخشنده، همایون اسعدیان، بهمن قبادی و... اشاره کرد.

این حرکت خودجوش سینماگران ایرانی را می‌توان یکی از حرکت‌های به‌یادماندنی سینمای ایران دانست. حرکتی که نشان می‌دهد سینماگران ایرانی نسبت به اتفاقات کشور خود بی‌تفاوت نیستند و می‌توانند در تحولات اجتماعی و به ثبت رساندن اتفاقات تاریخی نقش مهمی داشته باشند. هر روز در خبرگزاری‌های مختلف می‌خوانیم که فیلمسازان هالیوودی و یا اروپایی از فلان حرکت اجتماعی و یا سیاسی کشورشان حمایت کردند و توانستند در به نتیجه رساندن آن نقش مهمی داشته باشند. سینماگران و بخصوص بازیگران از محبوبیت خاصی در بین مردم بهره‌مند هستند، بنابراین آنها می‌توانند از این محبوبیت در جریان‌سازی‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استفاده کنند و به قولی پیشقراول باشند. این حرکتی است که استاد آواز ایران محمدرضا شجریان در ساخت باغ هنر بم آغاز کرد و اکنون بازیگران سینما با پاسداشت روز 12 تیر می‌توانند این روز را برای جهانیان برجسته کنند و پیام صلح‌طلبی مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند.

کیارستمی فیلمساز یا خبرساز

از عباس کیارستمی چند سالی است که فیلمی اکران نشده است و دوستداران کیارستمی هنوز هم با خاطره دیدن فیلم طعم گیلاس در سینماها روزگار می‌گذرانند. کیارستمی اما در 8 7 سال گذشته چند فیلم مطرح به شیوه ویدئویی در ایران و خارج از ایران ساخته است، فیلم‌هایی چون 10، ای.بی.سی آفریقا، بلیت، شیرین و... که علاقه‌مندان به کیارستمی این فیلم‌ها را به شکل دی‌وی‌دی دست به دست چرخانده‌اند و آن را دیده‌اند و گاهی نقدهایی بر آنها هم نوشته‌اند. اما در کنار این فیلم‌ها نام کیارستمی معمولا همه‌روزه در نشریات دیده می‌شود و یا خبری از او روی تلکس خبرگزاری‌ها گذاشته می‌شود.

 یکی از داغ‌ترین این خبرها حضور ژولیت بینوش به عنوان بازیگر در فیلمی به کارگردانی کیارستمی بود که این خبر حدود 2 سال است خبرنگاران کنجکاو را به سمت خود می‌کشاند.

فیلم شیرین هم ماجراهای خاص خود را داشت. کیارستمی برای این فیلم 30 تن از بازیگران زن سینمای ایران را مقابل دوربین نشاند و به روش‌های مختلف گریه آنها را درآورد. برپایی نمایشگاه عکس، طراحی تیتراژ فیلم به همین سادگی، انتشار کتاب اشعار سعدی و ده‌ها خبر دیگر همیشه در اطراف کیارستمی می‌چرخند و از او چهره‌ای فرهنگی و هنری که به شاخه‌های مختلف هنری احاطه دارد، می‌سازند. هفته گذشته در ادامه کارگردانی اپرایی از موتزارت در جشنواره هنرهای شاعرانه فرانسه که مدتی است منتشر شده است، این خبر در اکثر سایت‌های مجازی و غیرمجازی منتشر شد که عباس کیارستمی اعلام کرده است که چون با تمامی هنرها آشناست، شعر را می‌شناسد و شعر هم می‌گوید از کارگردانی اپرا واهمه ندارد. البته در کنار این خبر هفته گذشته خبر نمایش فیلم مشق شب از برنامه صد فیلم (شبکه 3) علاقه‌مندان به آثار کیارستمی را ذوق‌زده کرد، اما این فیلم به دلایلی نامعلوم پخش نشد و این علاقه‌مندان را مغموم کرد و خبرنگاران را به صرافت انداخت پیگیری کنند که مشق شب چرا پخش نشده است؟

مرد هزار خبر

یکی دیگر از چهره‌های خبرساز هفته گذشته مهران مدیری بود که با اعتراض خود درصدر اخبار سایت‌ها و فضای مجازی قرار گرفت. ماجرا از روزی آغاز شد که یک شرکت موادشوینده بدون کسب اجازه از مدیری در تبلیغات تلویزیونی خود از چهره مدیری در مرد هزار چهره استفاده کرد. پخش این آگهی خیلی سریع دهان به دهان گشت و برخی از حاشیه دوستان را وادار کرد که بگویند مهران مدیری برای این تبلیغ چقدر پول گرفته است. اما پخش این تبلیغ خیلی زود به دلیل اعتراض مدیری متوقف شد و مشخص شد که شرکت شوینده مذکور بدون اجازه از مدیری این تبلیغ را ساخته و پخش کرده است.

 هفته گذشته چند سایت خبری و تحلیلی گفتگویی که با دختر و پسر مدیری انجام شده بود را منتشر کردند. در این گفتگو مشخص شده بود که نام پسر مدیری فرهاد است و چندان هم به بازیگری علاقه‌مند نیست و بیشتر دوست دارد فیلمساز شود؛ البته او ساز هم می‌زند و وقتی پدرش حال و حوصله داشته باشد با ساز او همنوا می‌شود و می‌خواند. فرهاد از این که پدرش در برخی از کارهایش نام خود را فرهاد می‌گذارد خشنود است. دختر مدیری شهرزاد نام دارد و اهل موسیقی و نقاشی است و 11 سال دارد و جالب اینجاست که به دقت کارهای پدرش را پیگیری می‌کند و در مواقعی که لازم باشد به او هشدار هم می‌دهد و البته پدر گوشزدهای دخترش را به جان دل می‌خرد و آن را در کارهایش اعمال می‌کند. تاکنون کنجکاوی‌های زیادی درباره زندگی خصوصی مدیری وجود داشت، اما با انتشار این گفتگوها بر بسیاری آشکار شد که مدیری مرد خانواده‌دوستی است و فرزندان او هم مثل بقیه بچه‌ها عادی زندگی می‌کنند؛ هر چند چون پدرشان مرد معروفی است مثل تمام افراد مشهور مشکلاتی در محیط بیرون از خانه دارند و نمی‌توانند مثل دیگران راحت رفت و آمد کنند و از تفریحات عمومی که مردم از آنها استفاده می‌کنند همراه پدرشان لذت ببرند.

فیلمساز زن تلویزیونی‌

تهمینه میلانی زنی پرانرژی است؛ او با همین انرژی فیلم می‌سازد و با همین توانایی عقایدش را در رسانه‌های مکتوب، دیداری و شنیداری عنوان می‌کند و از آنها دفاع هم می‌کند.

 میلانی از معدود کارگردانانی است که در برنامه شب شیشه‌ای حاضر شد و خیلی صریح عقایدش را درباره سینما و مسائل روز فرهنگی و هنری کشور بازگو کرد. این گفتگو در بسیاری از سایت‌ها منعکس شد.

رشیدپور وقتی سری اول مثلث شیشه‌ای را روی آنتن فرستاد با میلانی گفتگو کرد و زمانی که این برنامه پس از پخش این قسمت ادامه نیافت برخی دلیل آن را بیان صریح میلانی ذکر کردند. اما انگار برنامه‌سازان تلویزیون هم از این بیان بدون ممیزی بدشان نمی‌آید؛ چون  هفته گذشته برنامه صبح بخیر ایران از میلانی دعوت کرد که در این برنامه صبحگاهی شرکت کند.

 میلانی در این برنامه از سینما سخن نگفت، اما چون معمار است، شهرسازی و معماری شهری ایران را بشدت زیرسوال برد و با قاطعیت و با همان نگاه فمینیستی که در سینما برخی می‌گویند دارد، گفت که شهرهای ما را مردها می‌سازند به همین دلیل این شهرها بشدت مردانه هستند و زنان در آن احساس راحتی نمی‌کنند.

 میلانی در این برنامه از ایجاد پارک مخصوص زنان هم انتقاد کرد و گفت ایجاد محیط‌های اینچنینی، مسکن موقت هستند و دردی از عدم امنیت زنان دوا نمی‌کنند. میلانی فیلم‌های سوپراستار و تسویه حساب را آماده نمایش دارد. میلانی متولد تبریز است و کارش را در سینما با همکاری با مسعود کیمیایی به عنوان دستیار آغاز کرده است.

رشیدپور رفت‌

رشیدپور مدتی است به چهره خبرساز تبدیل شده است. او از مجریانی است که حواشی که به وجود می‌آورد جذاب‌تر از خود برنامه‌هایش هستند؛ البته نباید وقتی سخن از حاشیه به میان می‌آید همیشه طرف منفی آن را دید. حواشی را شخص رشیدپور به وجود نمی‌آورد، بلکه معمولا سوالاتی که از مهمانان می‌کند این حواشی را شکل می‌دهند.

 سوالاتی که پاسخ‌هایی شفاف می‌طلبند و در این میان گروهی با این شفاف‌سازی همکاری می‌کنند و به سوالات رشیدپور پاسخ مناسب همراه با لبخند می‌دهند و گروهی برنمی‌تابند و این‌جوری می‌شود که حاشیه به وجود می‌آید.

هفته گذشته پخش برنامه مثلث شیشه‌ای به پایان رسید و خبر این پایان مثل توپ ترکید. هر کس دلیلی برای این پایان ذکر کرد. البته ناگفته نماند که این گفتگو آن‌قدرجذاب بود توانست بیننده‌هایی حتی خارج از مرزهای جغرافیایی‌مان را به خود جذب کند.

اما در این میان یکی از روزنامه‌ها خیلی پیشروی کرد به گونه‌ای که از این‌ور بام افتاد. نویسنده این روزنامه دکور برنامه مثلث شیشه‌ای را را زیر سوال برد و حرفهایی غیر متعارفی وبی پایه‌ای در این مورد زد  هر چه بود و به هر دلیلی بود مثلث شیشه‌ای هم به پایان رسید.

بعضی‌ها نوشتند که رشیدپور دیگر به دنیای اجرا باز نخواهد گشت؛ البته خود رشیدپور در این باره خودش چیزی نگفته است، اما دورانی که رشیدپور چند برنامه تاک‌شو را به روی آنتن فرستاد دوران طلایی برای او بود.
او در این مدت علاوه بر اجرا در یک فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی بازی کرد و یک مجله هم منتشر کرد و نشان داد که توانایی فعالیت در بخش‌های مختلف جامعه فرهنگی و هنری را دارد.

سارا بختیاری‌