روایت قاتل شیشه‌ای از سرقت مرگبار

خودت را معرفی کن.
شیرزاد ۳۲ ساله هستم. 

سابقه‌داری؟
بله. به‌خاطر سرقت و اعتیاد چند بار دستگیر شدم. 

چه موادی مصرف می‌کنی؟
شیشه می‌کشم. 

چرا دست به قتل زدی؟
من فقط می‌خواستم دزدی کنم و نمی‌خواستم مرتکب جنایت شوم. 

از روز جنایت بگو.
ساعت ۲ بامداد بود که برای سرقت وارد یک خانه شدم. مشغول گشتن و جمع‌کردن لوازم باارزش بودم که یکدفعه مرد صاحبخانه بیدار شد و من را حین دزدی دید. ترسیدم و تحت تاثیر شیشه بودم. با او درگیر شدم که پسر ۱۵ساله‌اش هم به کمک پدرش آمد. نمی‌خواستم باز هم گرفتار یا شناسایی شوم. 

چه کردی؟
با چاقو چند ضربه به پدر و پسر زدم که غرق خون روی زمین افتادند. بعد هم با برداشتن چند تکه طلا و پول نقد فرار کردم. 

بعد از سرقت مرگبار چه کجا رفتی؟
ترس تمام وجودم راگرفته بود. تا صبح درخیابان بودم که فهمیدم مرد۴۶ساله کشته شده است.برای این‌که دستگیرنشوم سریعافرار کردم. 

چگونه شناسایی و دستگیر شدی؟
سه روز بعد پلیس به جایی که مخفی شده بودم آمد و من را دستگیر کرد. 

چقدر مواد مصرف می‌کنی؟
روزی یکی دو گرم. 

می‌دانی چه مجازاتی در انتظارت هست؟
من ناخواسته مرتکب قتل شدم. در زمان جنایت تحت تاثیر مواد بودم. فقط می‌خواستم دستگیر نشوم و فرار کنم، ولی الان به‌عنوان قاتل باید محاکمه و قصاص شوم.زمانی که  او را کشتم به عواقب کاری که انجام دادم فکر نکرده‌ بودم.