مجازات سنگین برای سگ دزدی

به گزارش خبرنگار جام‌جم، آبان سال ۹۹ مرد جوانی  در تماس با پلیس ۱۱۰ گفت در محدوده خیابان رسالت سه پسر جوان با تهدید چاقو، سگ گرانقیمت او را دزدیده‌اند. او به پلیس‌گفت همراه سگش منتظر تاکسی بوده که یک پراید مقابلش ایستاده و سپس دو پسر جوان با قمه سگش را که از نژاد اصیلی بوده، دزدیده‌اند و او فقط شماره پلاک خودرو را به خاطر سپرده است. درحالی‌که پلیس با استعلام پلاک خودرو صاحب آن را شناسایی‌کرده بود، مشخص شد همان شب دو سرنشین همین خودرو در منطقه پونک، گردنبند طلای ۱۰۰ گرمی یک عابر را با تهدید قمه سرقت ‌کرده‌اند. با این اطلاعات، صاحب پراید نقره‌ای ‌که پسر ۲۳ ساله‌ای به نام سعید بود، شناسایی شد و در بازجویی‌ها گفت: «باور کنید در سرقت‌ها نقش نداشتم و تنها رانندگی می‌کردم. آن شب دو نفر از دوستانم به نام‌های حامد و وحید را در خیابان دیدم و سوار ماشینم شدند تا در خیابان دور بزنیم. وقتی به خیابان رسالت رسیدیم، پیاده شدند و یک دقیقه بعد با خنده و سگی که در آغوش داشتند، برگشتند و گفتند این حیوان را خریده‌ایم. بعد گفتند به سمت پونک برویم. نفهمیدم سگ را دزدیده‌اند. در پونک هم چند ثانیه از ماشینم پیدا شدند و وقتی برگشتند، فهمیدم گردنبند یک رهگذر را سرقت کرده‌اند. با این کار آنها از ترسم از محل فرار کردم.»
این متهم در بازجویی‌های بعدی‌ گفت: «وقتی ماجرای سرقت دوستانم را فهمیدم، به حامد گفتم سهمم را از سرقت‌ها بدهد و او هم قول داد بعد از فروش سگ و گردنبند سهمم را بدهد اما قبل از پرداخت، وحید فرار کرد و من هم دستگیر شدم. با اطلاعات صاحب خودرو، حامد دستگیر شد و به هر دو سرقت اعتراف‌کرد اما پلیس ردی از وحید پیدا نکرد.»
به این ترتیب، دو متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع‌ کردند و با اظهار پشیمانی مدعی شدند اولین باری است که دست به سرقت می‌زنند.
در پایان جلسه قضات دادگاه حامد را به ۱۱ سال زندان و ۷۴‌ضربه شلاق و سعید را به سه سال زندان و ۳۱ ضربه شلاق محکوم کردند. همچنین قرار شد تا سه متهم هرکدام یک‌سوم اموال سرقت‌شده را به مالباختگان پرداخت‌ کنند. این حکم در دیوان‌عالی کشور تایید شد اما حامد درخواست اعسار را مطرح‌ کرد و مدعی شد توان پرداخت یک‌سوم از مال سرقتی را ندارد. با این درخواست، حامد دوباره در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.در دادگاه با آغاز جلسه، حامد گفت اولین باری بوده که سرقت می‌کرده، بعد از سرقت‌ها هم وحید همراه سگ و گردنبند فرار‌کرده و هیچ پولی به او و سعید نداده است: «خانواده فقیری دارم و در مدت دو سالی‌که زندان هستم، نتوانستند هیچ پولی برایم بفرستند. من توان پرداخت غرامت گردنبند ۱۰۰ گرمی را ندارم. اشتباه کردم و در مدتی‌ که زندان بودم، تنبیه شده‌ام. از قضات دادگاه تقاضا دارم درخواست اعسارم را بپذیرند. اگر از زندان آزاد شوم با کار کردن غرامت سگ و گردنبد را می‌پردازم.» در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.