این تازه شروع ماجراست...

دستگیری زم در حوزه اشراف اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، حاوی چه پیام‌ها و واقعیت‌هایی است؟
در ابتدا من این پیروزی جبهه حق بر باطل را به ملت عزیز ایران و کسانی که در سالیان گذشته در معرض کنایه‌ها،‌ ریشخندها و تمسخر این عنصر پلید قرار گرفته بودند تبریک می‌گویم. نیما زم طی سال‌های گذشته به‌واسطه این‌که تصور می‌کرد جبهه استکبار از او محافظت می‌کند، احساس امنیت را داشت و تصور می‌کرد به آنچه در سر می‌پرواند خواهد رسید. اما دیدیم که چگونه تقدیر الهی در مورد او رقم خورد. زم امروز سرنوشت کسانی را پیدا کرده که در طول 40 سال گذشته با ملت ایران به مقابله پرداختند. نیما زم گرچه مهره‌ای در دستان استکبار جهانی و نظام سلطه است اما می‌توان گفت در حوزه رسانه و شبکه ضدانقلاب و معاندین به یک شاه‌مهره تبدیل شده بود، چرا که نظام سلطه روی او به گونه‌ای حساب باز کرده بود تا به صورت یک سرشبکه در حوزه رسانه و عوامل و عناصری در داخل کشور درآید. همچنین زم در خارج از کشور ارتباطات وسیع و گسترده‌ای پیدا کرد و با توجه به سبک عمل و نوع بیان و مطالبی که همراه با خیال‌پردازی‌ و به صورت بی‌محابا از سوی او مطرح می‌شد این تصور را برای برخی به‌وجود آورده بود که زم چیزهایی در چنته دارد اما به نظر می‌رسد که این نظام سلطه بود که با توجه به یک‌سری خصوصیات برای او چنین نقشی را تعریف کرده بود.
چرا نیروهای مرتبط داخلی و برخی از اپوزیسیون‌ خارج از کشور و همچنین سرویس‌های اطلاعاتی سایر کشورها از دستگیری زم نگرانند؟
پشت صحنه زم از یک طرف جریان‌های ضدانقلاب بودند که به‌واسطه نظام سلطه به او نقش داده بودند و از طرف دیگر سرویس‌های جاسوسی در برخی از کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی و آمریکایی‌ها نیما زم را به عنوان یک نقطه کانونی برای جریان‌های ضد انقلاب مورد توجه قرار داده بودند. بر همین اساس در داخل کشور مجموعه‌هایی با او در ارتباط بودند. بدیهی است که وقتی او گرفتار می‌شود و در دستان عدالت قرار می‌گیرد تمامی این مجموعه‌ها در داخل و خارج از کشور احساس شکست بزرگی داشته باشند و از سوی دیگر نگران افشاگری‌هایی باشند که در آینده از سوی او مطرح خواهد شد. بنابراین ممکن است همین افراد و مجموعه‌ها در آینده بخواهند تردیدهایی را در مورد این دستگیری و نقش نیما زم و نوع افشاگری‌های او در ذهن مردم ایجاد کنند.
دستگیری زم آثار و پیامدهایی در پی خواهد داشت. البته مشابه چنین اتفاقی در حوزه اقدامات اطلاعاتی و امنیتی در گذشته هم رخ داده است. به عنوان مثال در بحث عبدالمالک ریگی، رئیس گروهک جیش الظلم که نظام سلطه روی او سرمایه‌گذاری کرده بود دیدیم که او به دست عدالت سپرده شد. سرمایه‌گذاری روی ریگی در حوزه اقدامات تروریستی بود و در مورد زم موضوع عملیات روانی دنبال می‌شد. امروز تمام کسانی که پشت سر زم بودند، شکست خوردند و این برتری سیستم اطلاعاتی سپاه را نشان می‌دهد که چگونه بر دشمنان اشراف دارد. در آینده روشن‌تر خواهد شد که نه تنها زم بلکه بسیاری از کسانی که در جبهه استکبار حضور دارند و به آنها خدمت می‌کنند در تور اطلاعاتی سپاه هستند و باید بدانند صرف حضور در جبهه استکبار برای آنها امنیتی به بار نمی‌آورد و روزی سرنوشت زم را پیدا خواهند کرد. توصیه من به آنها این است که هر چه زودتر توبه کنند و به دامان ملت برگردند و از افراد و مجموعه‌هایی که الان محافظ آنها هستند و از این جهت احساس امنیتی به آنها دست داده قطع امید کنند. به هر حال انقلاب ما 40 ساله شد و پایداری آن به اثبات رسیده و از طرف دیگر جبهه مقابل هم افول موریانه‌واری پیدا کرده است. دلیل آن هم کاملا روشن است. جبهه انقلاب، مردم‌پایه و حرکتی مبتنی بر اصول، عدالت محوری و توحید محوری است. در نقطه مقابل جبهه مقابل قرار دارد که پایه‌های آن براساس ظلم است.
بر این باورم که مهم‌ترین پیام دستگیری زم این است که ایران یک قدرت بین‌المللی و با اشراف بر مسائل گوناگون است. به‌گونه‌ای که می‌تواند در همه حوزه‌ها تهدیدات را خنثی کند و اگر ما امروز در حوزه مقاومت و اقتدار نظامی، توانمندی‌های فراوانی داریم، دستگیری این عناصر هم نشان داد که جمهوری اسلامی ایران واجد اشراف اطلاعاتی و امنیتی است و می‌تواند از منافع جمهوری اسلامی ایران در تمامی حوزه‌ها دفاع و صیانت کند.
با توجه به این‌که دستگیری زم از سوی اطلاعات سپاه صورت گرفته آیا سایر بخش‌های اطلاعاتی و امنیتی هم در این دستگیری نقش داشتند؟
جزئیات و چگونگی دستگیری زم در آینده از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اندازه‌ای که لازم و صلاح باشد منتشر خواهد شد. منتها مهم این است که سپاه پاسداران به عنوان بازوی ملت و جمهوری اسلامی ایران در حوزه مقاومت، وضعیتی پیدا کرده و به اثبات رسانده که این مقاومت می‌تواند در مقیاس جهانی عمل کند. امروز مقاومت موضوعیت دارد. مقاومت در منطقه یک قدرت بلامنازع و بی‌رقیب است و سرشاخه‌ها فراتر از منطقه مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد. وقتی مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان سپاه در دهم مهر سال جاری می‌فرمایند در حوزه مقاومت به جغرافیای منطقه بسنده نکنید و باید به فرامنطقه نگاه کرد، معنایش این است که جمهوری اسلامی امروز برای صیانت از مقاومت در منطقه، باید به فرامنطقه نگاه کند. به این معنا که جمهوری اسلامی یک قدرت فرامنطقه‌ای با کارکردهای تاثیرگذار بین‌المللی است. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی می‌تواند کانون‌های تهدیدزا را در هر نقطه‌ای از جهان مدیریت کند و نمونه آن را در دستگیری نیما زم دیدیم.
بعد از دستگیری زم شاهد برخی تشکیک‌ها از سوی مجموعه‌های ضد انقلاب هستیم، از جمله این‌که او مهره دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی بوده است. نظر شما چیست؟
چنین گمانه‌هایی از سوی مجموعه‌های هدفمند و با هدف توجیه شکست‌هایشان مطرح می‌شود و فقط کسانی ممکن است از آن تاثیر بپذیرند که اشرافی نسبت به مسائل نداشته باشند. اگر ما نحوه برخورد سرویس‌ها و شبکه‌های مختلف نیما زم را در اروپا و غرب، به همراه امکانات و سرمایه‌هایی که برای او در نظر گرفتند، ببینیم و نقش‌آفرینی‌های مخرب او را در برخی از آشوب‌ها در سال‌های 96 و 97 در نظر بگیریم به آسانی بی‌ارزش بودن این تحلیل‌ها را می‌توان دریافت. افرادی که تلاش می‌کنند چنین مساله‌ای را با این مختصات بیان کنند چاره‌ای جز این ندارند که با طرح موضوعاتی از این دست،‌ شکست خود را سبک نشان دهند. جبهه استکبار اگر کوچک‌ترین احتمالی در مورد وابستگی زم به جمهوری اسلامی ایران می‌داد حتی برای یک لحظه هم او را رها نمی‌کرد.

فتاح غلامی

سیاسی