نکند سید را بکشند!

همه حیرت می‌کنند که آن وقت شب چه اتفاق مهمی پیش آمده که آیت‌ا... خویی آمده‌اند؟ مرحوم سیدمحمد شیرازی در آن زمان طرفدار نهضت امام بود. به او خبر رسیده بود که در قم امام خمینی(ره) دستگیر شده‌اند و احتمال دارد برای ایشان محاکمه صحرایی انجام و در نهایت اعدام شوند. او بلند می‌شود و می‌آید نجف خدمت آیت‌ا... خویی. آیت‌ا... خویی در آن زمان طرفدار نهضت امام بودند و به اعتقاد من، تا آخر هم طرفدار نهضت باقی ماندند که البته این موضوع بحث دیگری می‌طلبد. به هر حال آن دو همراه با آیت‌ا... العظمی سید محمود شاهرودی و مرحوم والد، به منزل آیت‌ا... العظمی حکیم در کوفه در کنار شط می‌روند. آقای حکیم در آن وقت شب، قرص خورده و خوابیده بودند. به هر حال خبر را به ایشان می‌دهند و یک جلسه پنج نفری تشکیل می‌شود. آن روزها بعثی‌ها نبودند و رابطه مراجع با حکومت عراق، نسبتا‌خوب بود.
تصمیم گرفته می‌شود که از طریق مراجعه به ریاست جمهوری عراق در بغداد، تلاش کنند قضیه را از طریق دولتی و حکومتی حل کنند. مرحوم والد جزئیات بحث‌هایی را که صورت گرفته بود نقل نکردند، ولی گفتند: آقای حکیم اطمینان داده بود آیت‌ا... خمینی را نخواهند کشت! در آن جلسه جد ما مرحوم آیت‌ا...‌العظمی سید محمود شاهرودی فرموده بودند: «ما دیر جنبیدیم، نواب را کشتند، نکند سید را هم بکشند!» منظورشان شهید سید‌مجتبی نواب صفوی، بنیانگذار فداییان اسلام بود که داستان ارتباطش با مرحوم جد را برایتان خواهم گفت.
به هر حال آقای حکیم این اطمینان را می‌دهند. با این همه مرحوم جد قانع نمی‌شوند و می‌گویند: نکند دولت ایران، سید را به شهادت برساند، لذا خودشان مستقلا تصمیم می‌گیرند و تلگراف بلندبالایی به شاه زدند. یادم هست آن زمان که این تلگراف را در یک کاغذ A4 چاپ کرده بودند، یعنی بیشتر از دو‌سوم کاغذ پر شده بود. بخشی از این تلگراف به‌دست آمده و در زندگینامه آیت‌ا... شاهرودی به روایت ساواک چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده است. در این تلگراف آیت‌ا... شاهرودی روی مرجعیت امام خمینی تأکید کردند، چون طبق قانون اساسی ایران، مراجع مصونیت داشتند.
دو سه ماه بعد از این جریان در خدمت مرحوم والد، خانوادگی به ایران آمدیم. پدرم حدود 70 تا از تلگراف مرحوم جدمان را که چاپ شده بود، با خود آورده بودند که نمی‌دانم به چه کسانی دادند. فقط می‌دانم که یکی از آنها را به حجت‌الاسلام شیخ محمد معین القربایی‌خراسانی‌نیشابوری ـ که از مقلدان جد ما بود و سابقه‌اش به فداییان اسلام و همراهی با نواب صفوی برمی‌گشت، دادند. بخش زیادی از کسانی که با نواب صفوی همراهی می‌کردند، مقلد آیت‌ا... شاهرودی بودند. خود او هم همین‌طور. ایشان این نسخه از تلگراف را با خودش به تهران می‌برد. امام در آن مقطع در خانه‌ای در قیطریه در حصر بودند. ایشان می‌رود و به نگهبان‌ها می‌گوید که از آیت‌ا... شاهرودی نامه دارد و باید به امام بدهد. آنها می‌پذیرند. ایشان می‌رود خدمت امام و نسخه‌ای از تلگراف می‌دهد و می‌گوید که این تلگراف برای شاه فرستاده شده است. امام هم متقابلا به آیت‌ا... شاهرودی بزرگ سلام می‌رسانند و از ایشان تشکر می‌کنند.