رمزگشایی از یک نامه

قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران که ساعتی بعد از قتل در محل جنایت حاضر شده و در این مدت بر روند رسیدگی به پرونده در دادسرا نظارت داشت، ساعت 9 و 45 دقیقه به‌عنوان نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و به تشریح کیفرخواست پرداخت؛ کیفرخواستی که قرائت آن یک ساعت به طول انجامید.
شهریاری در ابتدای صحبت‌هایش گفت: در این پرونده محمدعلی نجفی 66 ساله بازنشسته و اهل و ساکن تهران بازداشت شده و با قرار بازداشت از 8 خرداد امسال در زندان اوین است. وی متهم به مباشرت در قتل عمدی میترا استاد ۳۶ ساله
- همسر دومش- با سلاح گرم، حمل و نگهداری سلاح و مهمات جنگی غیرمجاز و ایراد صدمه عمدی بدنی غیرمنتهی به فوت است. با این توضیح که ساعت 12 و 30 دقیقه ظهر 7 خرداد امسال، قتلی در برج آرمیتا در سعادت‌آباد به بازپرس ویژه قتل گزارش شد. با حضور تیم جنایی، آنها با جسد مقتول در وان حمام روبه‌رو شدند که آثار خونریزی از ناحیه سینه و پهلو وجود داشت. به‌خاطر این‌که تازه به آنجا اسباب‌کشی شده بود، آثار به هم ریختگی در آپارتمان وجود داشت.
نماینده دادستان تهران با اشاره به پیدا شدن دستنوشته‌ای در آپارتمان خاطرنشان کرد: در آن نوشته شده بود «در طول یک‌سال و اندی گذشته تمام سعی خود را کردم تا بدون خونریزی مشکلات را با میترا استاد حل کنم، اما او هیچ نصیحتی را پذیرا نبود. حتی پیشنهاد دادم که تمام حق و حقوقت را پرداخت می‌کنم؛ اما او به من می‌گفت در وهله اول برای گرفتن انتقام از همسر و دخترت آمده‌ام و تا خیانت نکنم دست برنمی‌دارم. از تهدید و توهین او خسته شده‌ام. او مهدورالدم بود. از دیروز شروع کرد به تماس گرفتن با برخی مردان اجنبی که رابطه داشت و برای توجیه رفتار خود به من تهمت زشت می‌زد.»
شهریاری ادامه داد: با کشف این دستنوشته برای ما متبادر شد که قاتل می‌تواند محمد علی نجفی باشد، به همین خاطر دستگیری وی در دستور کار قرار گرفت.در بررسی محل قتل، آثار پاشیدن خون و شلیک چند گلوله به در و دیوار حمام مشاهده شد. یک عدد بالش سفید رنگ که در آن آثار ورود و خروج گلوله بود، در محل بود.
سرپرست دادسرای جنایی تهران به بررسی دوربین‌های مداربسته اشاره کرد و افزود: براساس فیلم دوربین ها، ساعت 11 و 43 دقیقه همان روز محمدعلی نجفی از ساختمان خارج شد و قبل از خروج او، راننده‌اش با هویت فرهاد آقازاده به در آپارتمان نجفی مراجعه و دو عدد کیف مشکی و قهوه‌ای را خارج می‌کند. از فرهاد آقازاده تحقیق شد که اظهار کرد: ساعت 9 و 26 دقیقه صبح نجفی با من تماس گرفته و به خانه‌اش آمدم. سه بار با دکتر نجفی تماس گرفتم اما جواب نداد. بعد به مقابل آپارتمانش رفتم که دو کیف به من داد تا به دخترش زهرا بدهم. دکتر نجفی شلوارک آبی به تن داشت که لکه‌های خون روی آن و مچ پایش دیده می‌شد. کیف را به دختر آقای نجفی دادم که بعد از بازکردن آن و خواندن نامه‌ای که در آن بود، همراه او و همسرش به مقابل آپارتمان دکتر نجفی آمدیم که پس از ورود با جسد مرحوم استاد در حمام رو به رو شدیم.
سرپرست دادسرای جنایی تهران با اشاره به اظهارات پسر مقتول هم گفت: در ادامه از مهیار سوال کردیم و او گفت برای گرفتن پول آژانس به منزل مادرم رفتم دیدم دو نفر غریبه که یکی دختر نجفی است در محل هستند. بعد دیدم مادرم در حمام و خونی است. فکر کردم مادرم زنده است. هر چه با تلفن آقای نجفی تماس می‌گرفتیم گوشی خاموش بود. او از دیشب در آپارتمان مادرم بود. نجفی با مادرم درگیری لفظی و گاهی بدنی داشت، نجفی گفته بود اسلحه ندارم و در ولنجک نزد همسر اولم هستم.
شهریاری در ادامه قرائت کیفرخواست افزود: با توجه به خروج دو عدد کیف از صحنه به خانه دختر متهم به نام زهرا نجفی رفتیم. کیف‌ها همراه سه برگه کشف شد. داخل یکی از کیف‌ها شش عدد گوشی پیچیده در فویل و متعلق به متهم، مقتول و فرزند میترا استاد بود.
نماینده دادستان سپس به سه برگه نامه کشف‌شده در کیف اشاره کرد و گفت: نجفی در این نامه نوشته بود: «ایشان -میترا استاد- در اردیبهشت ۹۶ با چند نفر به دیدن من آمدند و گفتند که نامزد شورای شهر هستند و من او را به دوستانم معرفی کردم، البته آن زمان او محجبه بود. بعد از آن ملاقات خصوصی داشتیم و علاقه‌ای بین ما به‌وجود آمد. مطالبی را درباره زندگی خود به من گفت که مسلمان و مطلقه است که در شناسنامه نیامده است. او با یک کارگردان سه سال زندگی عاشقانه و جنسی داشته است، بعد از آن با فردی در وزارت خارجه آشنا شده که او در آمریکا بود. بعد به دفتر آیت‌ا... لنکرانی رفته، مسلمان شده و عقد موقت کردند. همسر این فرد متوجه شده و عقدش تمام شد. بعد از آن هم به عقد موقت شخص دیگری در آموزش و پرورش درآمد. در تیرماه به عقد موقت من درآمد که لغزش بزرگی در زندگی‌ام بود. همسر، خواهر و مادر او برگه‌ای را امضا کردند که با همسر سابقش رابطه‌ای ندارد. به خاطر شغل حساسم بعضی‌ها وارد موضوع شده و اردیبهشت سال 97 با مهریه‌ای هنگفت به عقد من درآمد»...
در این هنگام قاضی کشکولی خطاب به نماینده دادستان گفت: برخی از مسائل، مستلزم طرح شدن در جلسه غیرعلنی است.
پس از تذکر رئیس دادگاه، نماینده دادستان افزود: من این نامه را با توجه به این‌که خود آقای نجفی اذعان کرد، می‌خوانم و در ادامه به مواردی که درخصوص جرم مطرح است اشاره خواهم کرد.
1. توهین: در این قسمت متهم اذعان کرده که مقتول دائم به او توهین می‌کرده است.
2. تهمت: متهم در نامه عنوان کرده که مقتول از هیچ تهمتی علیه وی فروگزار نبوده است.
3. تهدید
4. مسائل شرعی
نجفی در پایان نامه نوشته بود، «این مسائل من را به این نتیجه رساند که مهدورالدم است و او را کشتم. از ملت ایران عذرخواهی می‌کنم. از دکتر... که منزل خود را در اختیار من قرار داد تشکر دارم و از باران عزیز به خاطر این‌که این زن مرا شش ماه از دیدن وی محروم کرد عذرخواهی می‌کنم.»
شهریاری ادامه داد: ساعت ۱۹ همان روز متهم خود را به پلیس آگاهی تهران معرفی کرد و به قتل و انگیزه اختلافات خانوادگی اعتراف و اعلام کرد که خشاب از قبل در اسلحه بوده است. متهم روز بعد نزد بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که در مدت هشت ماه عقد موقت و یک سال عقد دائم، جنگ و جدل داشته‌اند. مقتول 4-3 بار بر روی متهم چاقو کشیده و نجفی پیشنهاد طلاق را داده اما میترا گفته قصد انتقام دارد. متهم درباره روز قتل هم اعلام کرد؛ تا ساعت 2 و 30 دقیقه درگیری داشتیم. صبح میترا خواست تا به حمام برود، لباس خود را درآورد و وارد حمام شد اسلحه را که سازمانی و مسلح بود برداشتم و به سمت حمام رفتم - این جمله برخلاف جملات اولیه متهم در مرجع انتظامی است؛ چرا که وی اعلام داشته بود که اسلحه را خودش مسلح کرده است-اسلحه را نشان دادم و مقتول ترسید و گفت علی غلط کردم، درستش می‌کنم. در ادامه چند گلوله شلیک شد و تیر آخر به سینه وی برخورد کرد. یک ساعت با خود کلنجار رفتم که خودم را با خودکشی مجازات کنم یا خیر، دو دستنوشته از خود به جای گذاشتم و به مزار پدرم در قم رفتم و می‌خواستم خودکشی کنم که نتوانستم در ادامه به حرم حضرت معصومه(س) رفتم. چون احساس می‌کردم خانواده‌ام پس از این موضوع تحت فشار قرار می‌گیرند عنوان مهدورالدم را به کار بردم تا خانواده‌ام بتوانند از خود دفاع کنند.
وی با اشاره به انگیزه متهم از قتل میترا استاد اظهار کرد: متهم عدم نصیحت‌پذیری و عدم قبول طلاق در ازای پرداخت مهریه و دروغ گفتن و ارتباط با برخی از افراد را انگیزه خود از قتل اعلام کرده است؛ اما متهم در اظهارات بعدی خود عنوان کرده، چون قصد خودکشی داشته مطالب مذکور را نوشته است و متهم در جای جای پرونده در بیان انگیزه خود از قتل، اختلافات خانوادگی و زناشویی را بیان می‌کند و مهدورالدم بودن مقتول را رد می‌کند. از طرفی وکیل متهم نیز در لایحه‌ای نوشته است که مقتوله مهدورالدم بوده و برای این موضوع به اظهارات متهم اتکا کرده است و متهم برای فرار از اتهام این ادله را استمساک خود قرار داده است؛ گرچه بررسی ادعای مهدورالدم بودن در صلاحیت دادگاه است؛ اما جهت بررسی و جمع آوری ادله مورد ادعای متهم، افراد زیادی شناسایی و بازجویی شدند که تمامی افراد احضار و ضمن مواجهه حضوری با متهم اعلام نمودند که هیچ گونه رابطه نامشروعی با مقتوله نداشته‌اند و بر پاکی وی شهادت دادند.
نماینده دادستان در پایان گفت: پس از قرائت کیفرخواست از دادگاه تقاضا دارم دلایل اینجانب برای اثبات بررسی و از افراد و مطلعین حاضر تحقیق شود.

اولین عکس را از جسد گرفتم

زهرا نجفی -تنها دختر شهردار اسبق تهران-اولین فردی بود که به‌عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت و در تشریح روز حادثه گفت: هفتم خرداد بعد از مراجعه راننده پدرم و دریافت کیف و نامه داخل آن، با همسرم به برج محل سکونت پدرم رفتیم. آقای آقازاده -راننده نجفی -چند بار در زد و بعد با کلیدی که داشت در خانه را باز کرد. از او خواستم پدرم یا خانم استاد را صدا بزند، بعد از آن به سمت اتاق‌ها رفت در اتاق خواب را باز کرد و فریاد زد «یا ابوالفضل». سریع وارد حمام شدم. با میترا استاد روبه‌رو شدم که داخل وان به‌صورت نشسته بود. جا خوردم. شوکه شدم و دیدم بدن او سرد است.
رئیس دادگاه: در صحنه، عکسی از اولین لحظات وجود دارد. شما گرفتید؟
زهرا نجفی: بله. همسرم با اورژانس تماس گرفته بود. اورژانس به او گفت او را بخوابانید من همان لحظه قبل از این‌که خانم استاد را بخوابانیم از او عکس گرفتم تا بگویم میترا در حالت نشسته بود .
رئیس دادگاه: آنچه دیدید را تشریح کنید.
زهرا نجفی: ابتدا متوجه تیر نشدم. بعد از این‌که اورژانس گفت به او ماساژ قلبی بدهید متوجه شدم روی سینه او جای گودی است و بعد از ماساژ خون بیرون زد بعد دو پوکه تیر آنجا بود و دیدم او تیر خورده بود. به همسرم گفتم ماساژ نده او تیر خورده است.
رئیس دادگاه: آیا جسد کاملا برهنه بود؟
زهرا نجفی: بله برهنه بود، اما حوله روی او بود.
رئیس دادگاه: آیا بالش روی جسد بود؟
زهرا نجفی: بالش کف حمام بود و روی جسد نبود.
رئیس دادگاه: مقتوله دوش گرفته بود؟
زهرا نجفی: نه بدن او خشک بود.

دلیل اختلاف میترا با داماد نجفی

پس از دختر محمدعلی نجفی، نوبت به دامادش رسید که به‌عنوان مطلع در جایگاه حاضر شود. مرد جوان پس از تشریح زمان ورود به خانه مرحوم استاد گفت: با دیدن میترا استاد در وان، به اورژانس زنگ زدیم، مشخصات از ما خواست که توضیح دادیم . گفتند او را بخوابانید. با زهرا او را خواباندیم؛ اما صاف نمی‌شد. اورژانس از ما خواست به قلبش ماساژ بدهیم ما شروع کردیم. همسرم گفت از سینه او خون می‌آید او را رها کنیم .
رئیس دادگاه: داخل و کف وان چگونه بود؟
داماد نجفی: کف حمام خونی بود و در وان، خون به سمت فاضلاب جریان داشت و بیرون وان خون زیادی بود.
رئیس دادگاه: شما از اختلاف قاتل و مقتول اطلاع داشتید؟
داماد نجفی: از اختلاف آنها زیاد نمی‌دانستم؛ اما با من و زهرا اختلاف داشت.
رئیس دادگاه: دلیل اختلاف مقتول با شما چه بود؟
داماد نجفی: من بار اول مقتول را در باغ کتاب هنگام نمایش فیلم با پوشش جیغ در ردیف اول دیدم. به فاصله ده روز در برج میلاد دوباره وی را به صورت محجبه دیدم. این اختلاف پوشش برای من سوال شد. از مدیر برج میلاد پرسیدم این خانم چه کسی است که جواب نداد. بعد از آن میترا با من تماس گرفت بین ما صحبت‌های ناپسندی رد و بدل شد، او به من گفت خوب نیست که درباره زن مردم پرس و جو می‌کنی به خاطر همین او با من مشکل داشت.
رئیس دادگاه: آیا تا زمانی که نجفی خود را به پلیس آگاهی معرفی کند با او تماس داشتید؟
داماد نجفی: خیر، ما نگران بودیم او خودکشی کند منزل مادر خانمم بودیم که دکتر با شماره‌ای ناشناس تماس گرفت. مادر خانمم به‌خاطر این‌که تلفن ناآشنا بود، جواب نداد و زهرا جواب داد. دکتر از آن سوی خط گفت که نگران نباشید من خودم را به آگاهی شاپور معرفی می‌کنم.

راز کبودی صورت شهردار

راننده شهردار اسبق تهران هم وقتی در جایگاه قرار گرفت، درباره روز حادثه گفت: حدود یک سال راننده آقای نجفی بودم. روز حادثه دکتر به من زنگ زد، کیف‌ها را به من داد و گفت به دخترش برسانم.
از من خواست ۱۵ دقیقه صبر کنم تا نامه‌ای بنویسد. دوباره بالا رفتم. کیف‌ها را به او دادم و نامه را داخل آن گذاشت و دوباره به من برگرداند.
وی ادامه داد: به منزل زهرا خانم رفتم. او نامه را خواند و از ترس اینکه اتفاقی بیفتد به خانه دکتر رفتیم من کلید خانه را داشتم یکی دو بار صدا کردم پسر مقتوله حدود ساعت ۱۲:۳۰ آمد و به سمت اتاق‌خواب‌ها رفتیم. من در اتاق خواب دکتر را باز کردم و خانم استاد را دیدم شوکه شدم. مهیار می‌خواست آنجا برود نگذاشتیم. او به سمت آشپزخانه رفت چاقویی برداشت. من مانع شدم به زحمت چاقو را از جیب او درآوردیم. بعد به ۱۱۰ زنگ زدم. مقتول در وان حمام نشسته بود گردن به بالای او را دیدم که برهنه بود یک لحظه دیدم بعد برگشتم.
رئیس دادگاه: شما راننده خانوادگی او بودید. آیا خانم استاد را هم جابه‌جا می‌کردید؟
راننده نجفی: برای خرید بله، جابه‌جا می‌کردم.
رئیس دادگاه: از اختلافات آنها خبر داشتید؟
راننده نجفی: یکی دو بار با هم درگیر شده بودند که آثار کبودی را در صورت دکتر دیده بودم.
رئیس دادگاه: دلیلش را می‌پرسیدید؟
راننده نجفی: نه روی آن را نداشتم که بپرسم.

مصاحبه‌ای که قرار نبود انجام شود

پس از قتل میترا استاد، یکی از خبرنگاران انصاف نیوز در توییتر اعلام کرد روز حادثه با مرحوم استاد مصاحبه داشته است. برخی رسانه‌ها نیز گمانه‌زنی کردند که میترا استاد، قربانی قصدش برای افشاگری علیه شهردار اسبق تهران شده است.
در جلسه دیروز خبرنگار انصاف نیوز به‌عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفت و گفت: یک‌سال پیش در بحبوحه استعفای آقای نجفی، سوژه‌ای را کار می‌کردیم درباره پرستوها و تلاش می‌کردم با او مصاحبه کنم که با استعفای دکتر نجفی بی‌نتیجه ماند.
خبرنگار انصاف نیوز ادامه داد: بعد از انتشار عکس دو نفره نجفی و استاد و مصاحبه مقتوله با کانال تلگرامی، اسم دکتر دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و پیرو آن سوژه تلاش کردم با دکتر نجفی یا همسر او مصاحبه کنم که شماره میترا استاد را از آن کانال تلگرامی گرفتم. مصاحبه و سوالات روشن بود. من فقط همان بار اول با خانم استاد تماس گرفتم. تماس‌های بعدی که دو نوبت بود از سوی او بود. اولین مصاحبه آبان ۹۷، تماس بعدی دی و تماس بعدی نیز شب حادثه بود.
روز قبل از قتل، حدود 3 بعد از ظهر تماس گرفت و مسائل شخصی را مطرح کرد. گفتم بیا دفتر قبول کرد. هفت بعد‌از‌ظهر پیامک داد که عازم سفر هستیم و بعد خواهم آمد. نیمه شب دو عکس نوشت در واتس‌اپ ارسال کرد با مفاهیمی مثل سکوت‌کنندگان برابر ظلم، همراه ظلم هستند.
رئیس دادگاه: درباره اختلافاتش با آقای نجفی چه می‌گفت؟
خبرنگار انصاف نیوز: این‌گونه القا می‌کرد که روابط حسنه است. می‌گفت آقای نجفی همسر اولش را طلاق داده و می‌خواهد بگوید همسر دوم نیست.

حاشیه‌های دادگاه

از خانواده مقتول فقط برادرش در جلسه دادگاه حاضر شده بود که در پایان محاکمه با متهم صحبت کردند.
مسعود استاد پس از بیرون آمدن از دادگاه اظهار کرد: خانواده‌اش فقط قصاص قاتل را می‌خواهند.
محمدعلی نجفی در حالی که لباس زندان به تن داشت و دستانش با دستبند به هم دوخته شده بود، ساعت 9 و 15 دقیقه وارد دادگاه شد و ماموران محافظ زندان ساعت12 او را به زندان منتقل کردند.
نجفی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران درباره روند دادگاه گفت: صحبت نمی‌کنم.
نماینده دادستان درباره پرونده شخصیت شهردار اسبق تهران گفت: متهم از بنیانگذاران حزب سازندگی و دارای مشاغل کلیدی همچون وزیر آموزش و پرورش، معاون رئیس‌جمهور و شهردار تهران بوده است. قیافه‌ای آرام و متین دارد و همیشه لبخند به لب است. او پس از ازدواج با همسر دومش در یکی از هتل‌ها با خوردن 20 قرص خواب‌آور قصد خودکشی داشت که به بیمارستان شهید رجایی منتقل شد. حتی یک‌بار هم به پیشنهاد مقتول قصد خودکشی دو نفره داشته‌اند. نجفی پس از قتل هم قصد خودکشی داشت.
قاضی شهریاری با انتقاد از استفاده لفظ پرستو برای مقتول اظهار کرد: لقب پرستو به زنی که پیش ما نیست، بی‌انصافی است. انگیزه قتل اختلاف خانوادگی و زناشویی بوده است.
رئیس دادگاه درباره عدم حضور اولیای‌دم در جلسه دادگاه گفت: به هر حال آنها تصمیم گرفتند که وکیل معرفی کنند؛ البته ضروری است که در جلسه بعدی دادگاه بیایند.

دختر نجفی قاتل نیست

پس از قتل میترا استاد، برخی افراد در فضای مجازی شائباتی درباره این جنایت مطرح کردند که یکی از این شائبه‌ها، وقوع قتل توسط دختر مقتول و گردن گرفتن آن از سوی محمدعلی نجفی بود. حمیدرضا گودرزی، یکی از وکلای نجفی در گفت‌وگو با جام‌جم با رد این موضوع گفت: طرح این ادعاها درست نیست. دختر آقای نجفی بعد از دیدن نامه، نگران شده و به خانه آنها رفته بود. امروز هم در دادگاه شهادت داد و چنین موضوعاتی را به‌طور کلی مردود اعلام می‌کنیم.
وی در ادامه از رسانه‌ها خواست مطالبی از زبان وکلای متهم علیه خانواده مقتول نوشته نشود.
گودرزی درباره جلسه دادگاه هم گفت: دادگاه رسیدگی‌اش را انجام داده و نقایص تا حدودی رفع شده و نقایص دیگری وجود دارد که امیدواریم در جلسات بعدی مطرح کنیم تا رفع و دادرسی در محیطی آرام انجام شود. در نهایت انتقادی به جلسه امروز وارد نیست و اظهارات اولیای‌دم مبسوط نبوده، ولی راه را برای مذاکره باز کرده‌اند و شاید این فرصت ایجاد شود تا مذاکراتی داشته باشیم. البته باید خانواده استاد، تشفی‌خاطری پیدا کنند و صدمه روحی نخورند. خانواده استاد نباید از نظر روحی و فکری در تشویش باشند تا بتوانیم راهی برای مذاکره باز کنیم.
وی در پاسخ به این سؤال که «شما به‌عنوان وکیل قبول دارید آقای نجفی قتل را انجام داده است؟»، گفت: پاسخ این سؤال منفی است، ولی اگر به سؤال شما پاسخ بگویم می‌شود بحث دفاع که باید آن را در جلسه بعد دادگاه مطرح کنم. شاید راه جدیدی برای پرونده گشوده شود.
گودرزی گفت: رسماً مذاکره‌ای با خانواده مقتول نداشتیم، ولی تقاضا کردیم و امیدواریم پاسخ مثبت بدهند.

محمد غمخوار

حوادث