وقتی منوچ آمپر می‌چسباند

دِ نکن فدات شم! حذف نکن قربونت برم! بذار با این چارواداریا آتیش جیگرمون خنک شه! آخه این مردک توت به تون شده مَرده که جلوی زِبون ما رو می‌گیری نمی‍ذاری از خجالتش در بیاییم؟! اصن این وحشی چموش، آدمه که نمی‌ذارید حق لامروتشو بذاریم کف دستش! این مرام لوطی‌گری که هیچ، مردونگی که هیچ، انسانیت و داش مشتی‌گری که هیچ، در افتادن با مامورا و دولتی‌ها هم که هیچ... اصن تو نمیری مرام هیچ حیوونی و جونوری هم روی این کره خاکی نیست! هاااااااای ممد قرشمال کجایی که ببینی که این مردک گور به گور شده عبدالمالک چه زنگی مستی بوده و من و تو سر پامنار و میدون شوش از همه جا بی‌خبر سرمون به برق انداختن رینگ و لاستیک خوش رکاب‌مون بند بوده!
بلانسبت شوما روزنومه‌خونای جام‌جم نباشه از وقتی که فیلم این آبجی‌مون نرگس خانوم آبیار رو دیدیم و فهمیدیم که نعل به نعلش واقعی بوده و از رو شلتاق‌های عبدالمالک تون به تون شده ساخته شده همین‌جور داره خون، خون‌مونو می‌خوره! اگه این مردک عوضی الان زنده بود، داش منوچ‌تون پاشنه گیوه رو ورکشیده بود بالا و یه راست میدون شوش و اف هاش عروسکی رو برداشته و تخت‌گاز می‌کوبید سمت مرز پاکستان که گیرش بیاره و زنده زنده خرخره‌شو بجوه و ذره ذره خون‌شو بکنه تو شیشه و بعدش هم جنازه‌شو خشک کنه و از پودر استخوناش غذای سگ و گربه بار بذاره!
مرد بودی یه توک پا راهی پامنار و شوش می‌شدی تا با همین تایرلورِ کج و معوج و چاقوی زنگ زده دسته زنجان چنان حسابی ازت صاف می‌کردیم که شیری که از مادر خوردی از دماغت بزنه بیرون و ریق رحمت رو فی‌المجلس سر بکشی! ای تف به ذات خبیث و هیولاصفتت عوضی ضعیف‌کش! ای ... [بووووق]، ای ... [بوووق] دِ نکن داداش من! حذف نکن! یارو که گور به گور شده حداقل بذار ما با چار تا لیچار دلمونو خنک کنیم!