دستگیری پدرخوانده

در یکی از پنت هاوس‌های شمال تهران زندگی می‌کند و دیگر خودش وارد دعوا نمی‌شود و عربده کشی نمی‌کند. برای خود نوچه‌هایی استخدام کرده که آنها به جای او دعوا می‌کنند. کافی است با کسی لج کند. کاری می‌کند که به قول خودش، طرف لانه موشی پیدا کند و در آنجا مخفی شود. آخرین بار هم بعد از اختلاف با مردی، شبانه نوچه‌هایش را مقابل مغازه او در غرب تهران فرستاد. نوچه هایش دعوا راه انداختند، شیشه و وسایل داخل مغازه را شکستند و بعد از تیراندازی فرار کردند. وقتی فهمید پلیس رد او را زده، برای فرار به مرز بازرگان رفت که در آنجا دستگیر شد. به گفته افسر پرونده اش، می‌خواست به ترکیه فرار کند. البته متهم دیروز منکر این اتهام شد و گفت: من خیلی وقت است جرمی مرتکب نشده‌ام و ماجرای حمله به مغازه‌ای در غرب تهران هیچ ربطی به من ندارد.