فهمیدی یک میلیارد یعنی چی؟!

به گزارش جام‌جم، غائله دشت ارژن با کتک زدن مامور راهور توسط مردی خشمگین آغاز و با انتشار فیلم درگیری در شبکه‌های اجتماعی وارد مرحله تازه‌ای شد. در این فیلم مرد خشمگینی با حمله به سمت مامور راهور با فحاشی او را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد. سروان ابراهیم رئیسی، ماموری که در این ماجرا مورد حمله قرار گرفت، در تشریح ماجرا می‌گوید: در محدوده دشت ارژن در محور کازرون - شیراز همراه دیگر همکار خود مشغول کنترل سرعت خودروها در جاده بودیم که راننده یک دستگاه خودروی پژو 206 با اعلام این‌که خودروی وی دچار نقص فنی شده، از ما درخواست کمک کرد. بلافاصله خودروی پژو 206 را به شانه خاکی جاده برده و مشغول امدادرسانی بودم که ناگهان گرد و خاک شدیدی در آن قسمت جاده بلند شد که نشان از وقوع حادثه رانندگی داشت.

به رخ کشیدن کفش 3میلیونی

وی ادامه داد: برای بررسی موضوع خود را به محل حادثه رساندم. یک دستگاه خودروی لندکروز از جاده منحرف و واژگون شده بود. پس از بررسی صحنه تصادف در حال یادداشت اطلاعات خودروی مورد نظر و ترسیم کروکی بودم که ناگهان فردی بدون دلیل با ایجاد درگیری و هتاکی، مرا مورد ضرب‌و‌شتم قرار داد.به دلیل شدت آسیب‌دیدگی مرا برای مداوا به بیمارستانی در شیراز انتقال دادند که راننده و سرنشین خودروی لندکروز تا بیمارستان نیز آمدند و مدام می‌گفتند؛ «کفش من سه میلیون قیمت دارد»، «من ماشین یک میلیاردی سوار می‌شم» و «تو هیچ کاری نمی‌توانی بکنی». آنها قصد ادامه درگیری با مرا داشتند که با دخالت حراست بیمارستان فرار کردند.

پس از انتشار این فیلم و حساسیت ایجاد شده در این باره، پرونده به شعبه ویژه ارسال و با دستور دادستان شیراز تحقیقات برای دستگیری متهمان این پرونده آغاز شد.

دستگیری 3 متهم

به گفته رئیس پلیس استان فارس، پلیس در این پرونده سه نفر را دستگیر کرده که یک نفر از آنها راننده خودروی لندکروز، نفر دوم ضارب و سومین متهم فردی بود که اقدام به فیلمبرداری از صحنه درگیری و انتشار آن کرده بود.

سردار احمدعلی گودرزی افزود: بر اساس مستندات موجود از دوربین‌های نظارتی پلیس، این خودرو با سرعت 137 کیلومتر در حال حرکت بود در حالی که سرعت قانونی در آن محدوده 80کیلومتر در ساعت بوده است.

حادثه از زبان راننده لندکروز

راننده خودروی لندکروز پس از دستگیری در بازجویی‌ها گفت: در دشت ارژن با سرعت 135 کیلومتر بر ساعت در حرکت بودم که مامور پلیس به خاطر سرعت بالا از من خواست توقف کنم. خواستم در حاشیه جاده توقف کنم که ماشین لگد انداخت و واژگون شدم.

وی افزود: سروان رئیسی سراغم آمد و گواهینامه خواست که گفتم نمی‌دانم گواهینامه کجا افتاده و شماره آن را دادم. از سروان رئیسی خواستم برود که ناگهان یکی از همراهانم به او حمله کرد. او فکر کرده بود برای بچه‌ام اتفاقی افتاده است.

زمانی که به سمت مامور پلیس حمله‌ور شد تصور نمی‌کرد، به چهره شناخته شده در فضای مجازی تبدیل شود و 11 روز او را فراری کند. سرانجام گرفتار شد و می‌گوید: از کاری که کردم پشیمانم.

چرا به مامور پلیس توهین‌ کردی؟

پشیمانم. من صاحب ماشین نبودم و اشتباه کردم.

خودت می‌دانی یک میلیارد تومان چقدر است؟

با دیدن ماشین که واژگون شده عصبانی شدم.

چرا به سمت مامور پلیس حمله کردی؟

آن لحظه، لحظه بدی بود. من از مامور پلیس عذرخواهی می‌کنم.

با معذرت‌خواهی تمام می‌شود؟

نه. جنون آنی گرفته بود. رفتم سمت مامور پلیس و نمی‌دانم چرا آن لحظه خودم نبودم.

می دانستی پلیس در تعقیبت است؟

بله.

حرف پایانی؟

از مردم و مامور پلیس عذرخواهی می‌کنم و فقط می‌گویم؛ پشیمان، پشیمان.