باران شانس...!

اگر در حال حاضر سالم هستید و چیزی برای خوردن در وعده غذایی بعدی‌تان دارید در نتیجه کاملا خوش‌شانس هستید. فراتر از این سطح از خوش شانسی دیگر به انتخاب‌های خودتان در زندگی ربط دارد.

از نگرش تا اقدام درست

نگرش درست، همان چیزی است که اکثر مردم از نبود آن رنج می‌برند. فرصت‌ها و موقعیت‌های مناسب در اطراف همه ما وجود دارد، اما اگر شما دنبال چیزی نباشید، حتی اگر آن را ببینید از آن روی برمی‌گردانید، زیرا باور ندارید که می‌توانید به فرصت‌های خوب دست یابید.

اقدام به معنای دست به کار شدن است. مهم نیست چگونه فرصت برای شما اتفاق افتاده است؛ از طرف خداوند، کائنات یا هر چیز دیگر که شما به آن ایمان دارید. هنگامی که فرصت به دست می‌آید بدون معطلی باید دست به کار شوید. اینجاست که کسانی مانند استیو جابز و تمام افراد موفق از افراد بازنده جدا می‌شوند، زیرا افراد بازنده با این که فرصت برایشان به وجود آمده، اما دیر به خود آمدند و فرصت را از دست دادند.

با فهم فرمول بالا دیگر هیچ بهانه‌ای برای شکایت و ناله وجود ندارد. دیگر می‌دانید افرادی بوده‌اند که در شرایط محیطی خیلی بدتر و امکانات خیلی کمتر توانسته‌اند ثروتمند و موفق شوند. عامل شانس به‌صورت یکسان بین تمام افراد تقسیم شده است. باران شانس همواره در حال باریدن است، این شما هستید که باید چتر خود را ببندید و به زیر آن بروید.

آنچه خواندید خلاصه صحبت‌‌های دارن هاردی درباره مفهوم شانس است. هاردی طی سال‌های 2010 تا 2015 مدیر مجله «موفقیت»، یکی از برترین نشریات دنیا بود.هاردی که اکنون 46 ساله است از 18 سالگی وارد بازار کار شده و حالا یکی از بهترین سخنرانانی است که راه‌‌های موفقیت و رشد شخصی را به مردم نشان می‌دهد. تعریفی که او از شانس ارائه می‌دهد برای کاربردی شدن در ظاهر ساده، اما در واقع بسیار دشوار است چون در اولین گام فرد باید خود را بشناسد، اهدافش را شناسایی کند، توانایی‌هایش را ارتقا دهد، برنامه‌ریزی کند، سخت کار کند تا موفق شود! موفقیتی که با هزار خون دل به دست آمده، اما مردم آن را خوش‌شانسی می‌نامند و در اصطلاح می‌گویند: طرف روی شانس است یا شانس در خانه‌اش را زد!

شانس در خانه همه را نمی‌زند!

در اصل آنچه عموم مردم آن را شانس می‌نامند، موقعیتی‌ است که به دست آمده و فرد آن را آگاهانه یا ناآگاهانه انتخاب کرده است. اگر آگاهانه باشد که فرد وارد مراحل بعدی موفقیت و استمرار آن می‌شود و اگر ناآگاهانه باشد در همان مراحل اولیه متوقف می‌شود و فرد مورد نظر فقط می‌تواند برای یک‌بار طعم مثلا پولدار شدن را بچشد و بعد دوباره به همان نقطه اولیه خود پرتاب می‌شود.

راستش را بخواهید آدم‌های واقع‌بین هیچ وقت دنبال شانس نمی‌گردند. شاید برای همین است که هیچ‌وقت، وقت و برنامه‌ خود را روی برنده شدن در یک قرعه‌کشی متمرکز نمی‌کنند، چون می‌دانند از میلیون‌ها نفری که مثلا در یک بانک حساب باز کرد‌ه‌اند فقط یک نفر برنده بزرگ خواهد شد. این‌جور آدم‌ها بدبین نیستند، اما خوش‌بینی الکی هم ندارند.

آدم‌هایی که بدون برنامه و بدون رشد شخصی به دنبال شانس می‌گردند همان‌‌هایی هستند که اگر برنده قرعه‌کشی شوند و شانس در خانه آنها را بزند! پولشان در چشم برهم‌زدنی از دست می‌رود.

باور کنید اگر فقط بنشینیم و منتظر باشیم تا شانس در خانه‌مان را بزند و ما لذت زندگی و حیات را بچشیم هیچ گاه موفق نخواهیم شد و تا زمانی که مردود شویم باز هم باید در همان کلاس قبلی بنشینیم. آدم‌هایی را دیده‌اید که یکشبه به شهرت و پول زیادی دست پیدا می‌کنند، اما خیلی زود از یادها می‌روند، پول باد‌آورده آنها را گرفتار اعتیاد‌های خانمانسوز می‌کند و آنها برمی‌گردند به سرمنزل اول حتی گاهی بدبخت‌تر! اینها همان مردودی‌ها هستند که گاهی خدا به آنها مجال بار دیگر انتخاب و درست زندگی کردن را می‌دهد و گاهی هم نمی‌دهد!

شاید بهتر باشد به جای گشتن دنبال شانس و منتظر اتفاقات غیرمعقولی که برایمان خوشبختی به ارمغان بیاورد کمی توانایی‌ها و آگاهی‌های فردی را افزایش دهیم و هدفمند زندگی کنیم.

باران باستانی

روزنامه‌نگار