چالش های جنگ های غرب آسیا برای اسرائیل غاصب

فارغ از اینکه این جنگ ها چه آثار مخرب سیاسی،اجتماعی، اقتصادی و فجایع انسانی را به دنبال داشته اند باید به این موضوع توجه داشت که این جنگ ها چالش هایی را در آینده برای کشور های عامل آتش جنگ منطقه ایجاد خواهد کرد.
مهمترین چالش برای این رژیم ها کارآزمودگی و ارتقای سطح دفاعی، امنیتی و حتی تهاجمی کشور های راهبردی عراق، سوریه و یمن در سالیان اخیر و ایجاد اعتماد به نفس و اعتقادات مذهبی و ملی مردم این کشور ها ارزیابی می شود.
اکنون رژیم اسرائیل در منطقه‌ای قرار گرفته است که دور تا دور آن ارتش های مردمی کارآزموده و مسلط به جنگ های کلاسیک و چریکی قرار دارند. ارتش هایی که به راحتی مرعوب نمیشوند و منتظر کسب تکلیف از ابرقدرت ها و قدرت های منطقه ای نمی مانند.
از سویی، دیگر کشورهای غربی نظام سلطه هم با هزیمت تروریست ها در منطقه و عزیمت آنها با موجی از تروریست های تکاور عملیاتی مواجه می شوند که چالش های مهمی را برای امنیت ملی آنها به ارمغان خواهند آورد.
آنچه مسلم است همیشه مذاکرات سیاسی پایان هر کشمکش منطقه ای یا جهانی سرنوشت مردم و ملت ها را تعیین می نماید و اکنون که دود تزویر و آتش تکفیر در منطقه در حال فرونشستن است و ایران به عنوان مرکز ثقل محور مقاومت و مبارزه با تروریسم تکفیری و سلفی در میدان نبرد قدرت راهبردی خود را به رخ کشیده است باید با هوشیاری دیپلماتیک و تمرکز بر بیشینه ها و کمینه های الزامات سیاسی و اقتصادی و تعیین خطوط قرمز راهبردی خط مشی خود را مذاکرات سیاسی و امنیتی آینده منطقه مشخص و برای تحقق خواسته های خود اقدام نماید.
اقدام هوشمندانه جمهوری اسلامی در این برهه می تواند بستر ساز ایجاد یک رشته دولت های مقتدر اسلامی در منطقه و شکل گیری تمدن اسلامی در غرب آسیا با محوریت ایران، عراق و سوریه و اضمحلال محور صیهونیستی- وهابی باشد.

جواد وکیلی