از دوپینگ تا قتل!

طبیعی است در عالم رقابت، یک ورزشکار به آنچه به دست آورده قناعت نکرده و همچنان حریصانه به تلاش و کوشندگی خود ادامه می‌دهد تا مرحله به مرحله مدال‌های آسیایی، جهانی و المپیک را به ویترین افتخارات خود اضافه کند. با این حال، همه این زرق و برق‌ها و جاذبه‌های قهرمانی و دنیای شهرت و محبوبیت کافی است در یک لحظه غفلت جملگی دود هوا شده و بر باد بروند. بر همین اساس نیز که همیشه گفته شده، حفظ قهرمانی از کسب آن سخت‌تر است. چه بسیار قهرمانانی بوده‌اند که پس از یک دوره قهرمانی و افتادن در دام شهرت و هوا و هوس‌های نفسانی (دوپینگ، اعتیاد و... ) خیلی زود از نظرها محو شده‌اند. این مسأله مسئولیت مدیران، مربیان و روسای فدراسیون‌ها را در قبال قهرمانان دوچندان می کند، موضوعی که به ما گوشزد می‌کند قهرمانان نباید به حال خود رها شوند و همیشه چشمانی تیزبین باید ناظر رفتار و عملکرد آنان باشد تا در صورت بروز هر گونه اشتباهی، با تذکری به موقع قهرمانان را به خود آورده و مسئولیت اجتماعی‌شان را مرتب به چشم‌شان آورد.

هر چند که می‌توان برای هر یک از موارد دوپینگ، اعتیاد، قتل و... مثال‌های زیادی را در ورزش ایران آورد، اما شاید اشاره به مورد بابک قربانی خالی از لطف نباشد. جوان قهرمانی که 9 ماه بعد از مثبت شدن نمونه دوپینگ‌اش و محرومیت دوساله از ورزش قهرمانی، مرتکب قتلی ناخواسته شد تا همه چیز برایش یکباره تیره و تار شود. این کشتی‌گیر کرمانشاهی که در وزن 96 کیلوگرم رقابتی پایاپای با امیرعلی اکبری، قهرمان جهان در سال 2010 روسیه داشت، بعد از کسب مدال طلای بازی‌های آسیایی گوانگجو چین، به اتفاق این کشتی‌گیر تهرانی نمونه دوپینگ‌شان مثبت اعلام شد تا با محرومیتی سنگین، کشتی فرنگی ایران را در بهت و تعجب فرو ببرند. تعجب از این‌که چرا کشتی ما با حساسیت بیشتری نسبت به این دو قهرمان برخورد نکرده است تا آنان که به هیچ روی نمی‌خواستند از یکدیگر عقب بمانند، گول جوانی خود را خورده و با تجویز مشترک یک مکمل در دامی بیفتند که محرومیت دو ساله را در اوج قهرمانی برایشان به همراه داشت. هر چند این وسط، امیرعلی اکبری خود را در شرایط قهرمانی حفظ کرد تا با پشت‌سر گذاشتن محرومیت دو ساله، یک‌بار دیگر با قدرت به صحنه قهرمانی آن هم با طلای 2013 جهان در سنگین‌وزن بازگردد، اما این شرایط برای قربانی جوان به گونه دیگری رقم خورد تا در یک جر و بحث ساده، جوان دیگری به کام مرگ کشیده شده و بازی سرنوشت، پای قهرمان را به پشت میله‌های زندان بکشد.

در حقیقت بابک قربانی، قربانی دوپینگ شد، شاید اگر این قهرمان بعد از محرومیت به حال خود رها نمی‌شد و انگیزه دوباره‌ای در وجودش برای بازگشت و افتخارآفرینی زبانه می‌کشید، هیچ‌وقت به خود اجازه نمی‌داد در یک مشاجره ساده که شاید هریک از ما شاهد نمونه‌های زیادی از آن در جامعه هستیم، از کوره در رفته و با اسلحه شکاری به سمت یک جوان، مرگ را به قیمت نابودی خود شلیک کند.