یادش بیاورید عاشقش هستید

خانه‌اش، اصلا شبیه خانه همیشگی نیست و تزئینش کاملا عوض شده اسـت، مبل ها، بوفه، میز نهارخوری، حتی قالیچه‌ها و... سر جای همیشگی‌شان نیست.

آن‌قدر خوشحال می‌شود که بی‌اختیار اشک می‌ریزد و از پشت پرده اشک، ‌شوهرش را می‌بیند که با لبخند جلو می‌آید و می‌گوید: «از چیدمان خانه، خوشت می‌آید عزیزم؟ فکر کردم غافلگیرت کنم.»

همکار ما هنوز هم وقتی از خاطره غروب شنبه‌اش می‌گوید چشم‌هایش از شوق خیس می‌شود و می‌گوید: «نمی‌توانم برایتان خوشحالی​ام را وصف کنم.» همکار ما تازه عروس نیست، بیش از 20 سال از زندگی مشترکشان می‌گذرد، آنها نه خیلی ثروتمند هستند، نه خیلی فقیر، مثل همه زوج‌ها گاهی با هم بگومگو می‌کنند و البته به گفته بزرگ‌ترها هنوز باور دارند که قهرشان نباید طول بکشد.

همکار ما و شوهرش زوجی هستند مانند میلیون‌ها زوج دیگر کشورمان که در کنار هم، ‌خوشی‌ها و ناخوشی‌هایی را تجربه کرده‌اند، اما با بقیه زوج‌ها یک فرق مهم دارند: آنها در طول سال‌ها زندگی مشترک کشف کرده‌اند دلخوشی‌های کوچک، زندگی‌شان را پرشور می‌کند و غافلگیری‌های کوچکی که برای هم دارند، خیلی بیشتر از خرج کردن‌های میلیونی دلشان را تکان می‌دهد، احساس رضایت از زندگی را در قلبشان زنده می‌کند و از روزمرگی نجاتشان می‌دهد و مرورشان باعث می‌شود در روزهایی که آسمان زندگی‌شان آفتابی نیست، کینه‌ای از هم به دل نگیرند و زود، گذشت کنند.

دلخوشی‌های این دو نفر، نیاز به خرج کردن‌های آنچنانی و بریز و بپاش ندارد، دلخوشی‌های این دو نفر کوچک است؛ اما چنان بر دل می‌نشیند که حتی از یاد غریبه‌هایی مثل من هم نمی‌رود.

دلخوشی‌های این دو نفر، مانند خودشان ساده، بی‌آلایش و ملایم است مثل همین عوض کردن چیدمان خانه یا هدیه دادن یک شاخه گل به یکدیگر با چاشنی «خیلی دوستت دارم» یا نوشتن نامه‌ای عاشقانه خطاب به هم یا حتی درست کردن غذایی تازه که با دل خوش سر یک سفره بخورند، بی‌آن‌که حواسشان به تلویزیون یا تلفن همراهشان باشد یا مدام از تشویش‌های روزانه دم بزنند.

شما چند تا از این غافلگیری‌ها بلد هستید؟ چند بار آنها را در ارتباط با همسرتان به کار برده‌اید؟ یادتان باشد حتی حقایق محضی مثل این که شما عاشق او هستید، گاهی نیاز به یادآوری دارند و چه چیز بهتر این غافلگیری‌های کوچک،‌ برای یادآوری؟

مریم یوشی‌زاده/ گروه جامعه