خروشگر انقلا‌ب

وی مبازرات قلمی خود را با نگارش کتاب مناظره دکتر و پیر آغاز کرد. کتابی که بعد از مدتی کمیاب شد و ناشران مجبور به تجدید چاپ شدند و ساواک هم در پی آن بود که شرایط را برای ایجاد محدویت انتشار آن فراهم آورد.هاشمی‌نژاد در عرصه فعالیت‌های قلمی دو هدف داشت. اول اینکه با تالیف آثار مناسب، پاسخگوی شبهات نسل جوان باشد و دوم اینکه ضمن آن خواننده با مطالعه آثار او با معایب حاکمیت طاغوت آشنا شود. وی در این راستا آثار متعددی را از جمله پاسخ به مشکلات جوانان، اصول پنجگانه اعتقادی، راه سوم بین کمونیسم و سرمایه داری، کمونیسم از دیدگاه نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام، مشکلات مذهبی، مبارزه با جهل و مادیت، قرآن و کتاب های دیگر آسمانی، مسائل عصر ما و رهبران راستین به رشته نگارش درآورد.جسارت و شهامتش سبب شد که مدتی از عمر ارزشمندش را در زندان های رژیم پهلوی سپری کند و پس از انقلاب هم مبارزه خود را در جبهه ای تازه آغاز کرد و از کسانی بود که گروهک ها با تفکرات مختلف، بسیار از او هراس داشتند. همین بود که سرانجام نتوانستند او را تحمل کنند و دست به خشونت و جنایت زدند.

شهید هاشمی‌نژاد درد آشنای مردم بود و سعی می‌کرد که در دل مردم نفوذ کند. وی دشمنان را هم خوب می‌شناخت. لازمه این شناخت صاحب‌عقیده و نظر شدن در عرصه دین و سیاست و اخبار روز بود. او همواره سعی می‌کرد نگاه نافذی نسبت به مسائل روز داشته باشد و حتی‌الامکان پاسخگوی شبهات جوانان باشد. طبعا برای رسیدن به این هدف، شهید هاشمی‌نژاد به بررسی ناهنجاری‌های فرهنگی و مذهبی در کشور پرداخت و بر اساس حسن مسوولیت و وظیفه در مقابل ناملایمات ایستاد و ذره‌ای خم به ابرو نیاورد. ایستادگی او در مقابل شدائد روزگار و جور هیات حاکمه مثال زدنی بود و از مقاومت بالای او حکایت می‌کرد.

با اندکی بررسی مشخص می‌شود که متاسفانه دشمنان انقلاب و اسلام برای جداکردن بازوان توانمند نظام اسلامی انتخاب درستی داشتند و با باریک‌بینی و نگاه تیز به افراد و با در نظر گرفتن مواردی چون محبوبیت مردمی، درجه علمی و مذهبی، سابقه مبارزاتی و خط فکری و اندازه استقامت فرد در برخورد با ترفندها ،کسانی را گزینش و اقدام به ترور کردند که نبود آنان خسران بزرگی برای نهضت‌ مردم ایران بود و جای بسی تاسف دارد که دشمنان اسلام و ایران پیش از ترور و کشتار اندیشمندان و متفکران انقلاب اینچنین وسواس و موشکافی در شناخت آنها دارند و ما سال‌ها در کنارشان زیسته‌ایم و با آنها رفیق گرمابه و گلستان بوده ایم و مراوده و نشست و برخاست داشته‌ایم و ندانستیم کیستند و افرادی با نیتی سوء از آن سوی دنیا ایشان را شناختند و بودن خودشان را در گرو نبودن چنین مردانی دانستند و سعی در خاموش کردن فریادهای اینچنین داشتند و غافل از این‌که تربت پاک ایران اسلامی مهد پرورش دلیرمردان عرصه تلاش و تفکر و عشق و حمیت ایرانی و اسلامی است و اگر مرد اندیشمند و انقلابی و اسلام شناسی نامی چون شهید هاشمی‌نژاد را از ما گرفتند اندیشه راه و منش و تفکر او را با خون خودش آبیاری کردند، آنان ندانستند که با کشتن پرنده، پرواز را زنده می‌کنند و خاطره بال گشودن پرندگان باغ معرفت اسلامی و ایرانی را کسانی همچون شهید سیدعبدالکر‌یم هاشمی ‌نژاد که تا ابد باقی است زنده نگه می‌دارند. تا وقتی گلستان اسلام و معرفت اسلامی وجود دارد یاد و خاطره دلیرمردان عرصه مبارزه و علم و عمل در ذهن پیر و جوان ما ماندنی است.