آتش انتقام

این مرد ادامه داد: از آنجایی که با مردی به نام شهریار اختلاف مالی 100 هزار تومانی دارم فـکــر مــی‌کـنـم خـواهـرزاده‌اش امـیـن اتومبیلم را آتش زده است. من و شهریار با هم خیلی معامله می‌کنیم و در این معاملات اختلاف حساب 100 هزار تومانی پیدا کردیم، چندین بار حساب‌هایمان را با هم چک کردیم با این حال او قبول نمی‌کرد که من به وی بدهکار نیستم. اختلاف ما ادامه داشت تا این‌که امین خواهرزاده شهریار به سراغ من آمد و خواست طلب دایی‌اش را بدهم بعد هم تهدید کرد در صورتی‌که این کار را نکنم خسارت سنگینی به من وارد خواهد کرد. تهدید پسر جوان را جدی نگرفتم و اهمیتی ندادم، اما وقتی ماشینم آتش گرفت فهمیدم که کار اوست.

با توجه به شکایت این مرد، پلیس امین را تحت تعقیب قرار داد، اما خانواده‌اش هنگام مراجعه کارآگاهان گفتند امین چند روزی است که به خانه نیامده و از محل زندگی او خبر ندارند. با توجه به این‌که ماموران حدس می‌زدند خانواده امین قصد دارند متهم را مخفی کنند و به همین دلیل با پلیس همکاری نـمـی‌کنند، به صورت نامحسوس خانه را تحت کنترل قرار دادند و سرانجام پسر جوان پس از چند روز مراقبت از خانه هنگامی که قصد داشت به منزلش برود، دستگیر شد.

امــیــــن پــــس از انــتــقــــال بـــه کــلانــتــری در بازجویی‌ها گفت:‌ من با دایی‌ام کار می‌کردم و به او بسیار علاقه داشتم، از وقتی مشکل اختلاف حساب پیش آمده بود دایی‌ام شب و روز نداشت و بسیار ناراحت بود. برای این‌که کاری کنم تا ناراحتی او برطرف شود، تصمیم گرفتم با کسی که به وی بدهکار بود صحبت کنم، چندین بار مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم صد هزار  تومانی را که بدهکار است بپردازد ولی آن  مرد زیر بار نمی‌رفت، من هم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.

متهم ادامه داد: روز حادثه مقداری بنزین روی پژو پرشیا ریختم و آن را به آتش کشیدم و بعد هم از محل متواری شدم.

پس از تکمیل تحقیقات، پرونده امین برای محاکمه به شعبه 1159 دادگاه عمومی کیفری بعثت فرستاده شد، این جوان وقتی در برابر قـاضـی گـیـوی قـرار گرفت، اتهام خود را پذیرفت و یک‌بار دیگر اعترافاتش را تکرار کرد، قاضی پرونده نیز پس از پایان جلسه محاکمه، متهم را به 2 سال حبس و رد مال در حق شاکی محکوم کرد.