سرقت‌های دایی و خواهرزاده به شیوه «آکتور»

به گزارش خبرنگار جام‌جم، از اوایل فروردین تا اوایل شهریور امسال افرادی با حضور در پلیس آگاهی تهران شکایت‌هایی را مطرح کردند که وقتی در مهمانی یا سفر بودند خانه‌های‌شان مورد دستبرد قرار گرفته و اموال قیمتی از جمله طلا‌، دلار‌، سکه‌ و وسایل آنتیک که بین ۲ تا ۷ میلیارد تومان ارزش داشته‌، به سرقت رفته است. در جریان تحقیقات معلوم شد از برخی خانه‌ها چند بار سرقت شده و حتی برخی شاکیان با هم نسبت خانوادگی یا فامیلی داشتند و بیشتر قفل خانه‌ها با کلید باز شده و برخی تخریب شدند. با گذشت شش ماه از این ماجرا‌، سرانجام اوایل هفته گذشته مردی که از شاکیان بود به پلیس آگاهی تهران رفت و فیلمی به پلیس ارائه داد و سارقان که دایی و خواهرزاده بودند را لو‌داد و گفت‌: سه بار از خانه‌ام سرقت شد. آخرین بار دوربین نصب کردم و به مسافرت رفتم‌. بعد از بازگشتم دوباره از خانه سرقت شده بود‌. در بازبینی فیلم متوجه شدم سارقان از اقوامم هستند. تتوی عقرب دم کج روی گردن یکی ازآنها باعث شد مطمئن شوم که دایی و خواهرزاده، سارقان خانه‌مان هستند.  با جمع‌بندی این اطلاعات بود که مهرداد و میلاد در خانه‌شان در تهران بازداشت شدند و بخشی از اموال سرقتی از خانه‌شان کشف شد‌. معلوم شد آنها بازیگران تئاتر بودند که به دلیل اعتیادشان مرتکب این سرقت‌های سریالی شدند‌.

گفت و گو با طراح سرقت‌ها

مهرداد ۳۵ساله و خواهرزاده‌اش به عشق بازی روی صحنه تئاتر به تهران آمده اما اعتیاد از آنها سارقی حرفه‌ای ساخت. در پلیس آگاهی گفت‌و‌گویی با متهم داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
 
سابقه دارید؟
یک سال قبل در شهرستان مان دعوایی رخ داد و مردی کشته شد. ما دو نفر از بد روزگار از صحنه تئاتر بازمی‌گشتیم که ما را به جای دو متهم پرونده اشتباهی گرفتند، شش ماه زندان بودیم و با تسلیم شدن قاتل اصلی و همدستش آزاد‌شدیم.  
 
چه شد تصمیم به سرقت گرفتی؟
می‌خواستیم بزرگ‌ترین اجرای تئاترمان را به نمایش بگذاریم اما پول آنچنانی برای دعوت بازیگران مطرح و اجاره سالن نداشتیم‌. با خواهرزاده‌ام تصمیم گرفتیم با الگو گرفتن از سریال آکتور، تغییر چهره داده و از خانه‌ها سرقت کنیم. 
 
بعد چه شد‌؟
بیشتر به خانه اقوام دستبرد زده و از آنجا اموال سرقتی را سرقت می‌کردیم‌. تغییر چهره می‌دادیم و می‌دانستیم هویت‌مان لو نمی‌رود.
 
پس چطور‌ لو رفتید؟
آخرین سرقت طولانی شد و به خاطر گرمای هوا عرق کرده و گریم‌مان خراب شد. آنجا دوربین داشت و به همین خاطر لو رفتیم و دستگیر شدیم.