کیج در نقش کیج

به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، اهل فن از وزن غیرقابل تحمل استعداد شگرف به عنوان یک «فیلم استعاره‌ای» اسم می‌برند. این فیلم نه‌تنها ارجاعاتی به تعدادی از فیلم‌های موفق خود بازیگر همچون «تغییر چهره»، «اقتباس» و «ترک لاس‌وگاس» دارد، بلکه از دیگر محصولات موفق عالم سینما هم کمک گرفته و ارجاعاتی به آنها هم می‌دهد. برای نیکلاس کیج که در سال‌های اخیر فیلم موفقی روی پرده سینماها نداشته، کار تازه‌اش می‌تواند تحولی بزرگ در کارنامه سینمایی‌اش باشد. در کنار موفقیت احتمالی بالای مالی وزن غیرقابل تحمل استعداد شگرف، بازیگر امیدوار است یک بار دیگر نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در مراسم‌های بزرگ سینمایی همچون اسکار و گلدن گلوب شود.
بی‌اشتیاقی بازیگر
ظاهرا زمانی که تهیه‌کنندگان فیلم با فیلمنامه‌شان سراغ کیج رفتند، او اشتیاقی برای بازی در آن نشان نداد. باور او این بود که ایفای نقش خودش روی پرده سینما نمی‌تواند جذابیت زیادی داشته باشد. اما بعد از چند روز و مطالعه چندباره فیلمنامه، کیج به این نتیجه می‌رسد که گوهر نابی را جلوی دیدگان خود دارد. او با مدیران لاینزگیت تماس گرفته و از اشتیاقش برای بازی در فیلم صحبت می‌کند. داستان فیلم به خودی خود هر بازیگری را جذب خویش می‌کند. البته شخصیت محوری و اصلی داستان فیلم می‌توانست هر بازیگر دیگری هم جز کیج باشد. در حقیقت، مشخص نیست که چرا تهیه‌کنندگان فیلم تصمیم گرفته‌اند نیکلاس کیج بازیگر را به عنوان شخصیت اصلی داستان فیلم‌شان انتخاب کنند.
رسانه‌ها از این درام پرتنش به‌عنوان یک قرارداد داغ و هیجان‌انگیز یاد می‌کنند. کیج باید نقش یکی از چهره‌های بزرگ و سرنوشت‌ساز هالیوود را بازی کند و این به خودی خود می‌تواند هیجان بسیار زیادی خلق کند. زمانی که مشخص شود لاینزگیتی‌ها توانسته‌اند فیلمنامه را از چنگ مدیران شرکت‌‌های بزرگی چون پارامونت و یونیورسال درآورند، می‌توان به اهمیت موضوع پی برد. فیلمنامه را تام گورمیکان با همکاری کوین اتن نوشته و شرطش این بوده که خودش به عنوان کارگردان پشت دوربین آن قرار گیرد. مدیران لاینزگیت با پذیرش این مورد بوده که توانستند گورمیکان و فیلمنامه‌اش را به سمت خود بکشانند.
در جست‌وجوی فیلمنامه
در داستان فیلمنامه، نیکلاس کیج که در جست‌و‌جوی فیلمنامه‌ای خوب برای یک بازگشت موفقیت‌آمیز است، ناگهان با دعوت کوئنتین تارانتینو برای حضور در فیلم جدیدش روبه‌رو می‌شود. کیج از این پیشنهاد هیجان‌زده می‌شود و اعلام می‌کند تمام وقت در اختیار این پروژه است. معلوم نیست داستان فیلم تارانتینو چیست و داستان فیلم به جای کنجکاوی در این رابطه، سراغ روابط نه‌چندان خوب و مثبت کیج با دختر نوجوانش می‌رود. در همین حال، کیج با سایه شبح خودش هم درگیر است و مکالمات تندی با او دارد. سایه شبح‌وار کیج، او را بابت حضور در تعدادی فیلم کم‌ارزش در دو دهه اخیر ملامت می‌کند و می‌گوید بی‌اعتباری سال‌های اخیر بازیگر، به دلیل بازی در این محصولات محمل و کم‌ارزش بوده است.
در چنین اوضاع و احوالی یک میلیاردر مکزیکی که از طرفداران کیج است، او را برای جشن تولدش دعوت می‌کند. کیج با این امید به جشن تولد میلیاردر مکزیکی می‌رود که فیلمنامه محبوبش را به او نشان داده و از این مرد لاتینی‌تبار بخواهد سرمایه‌گذار ساخت این فیلمنامه باشد. داستان فیلم با ورود میلیاردر مکزیکی رنگ و بویی تارانتینویی به خودش می‌گیرد! مدیران امنیتی سراغ کیج رفته و می‌گویند این مرد یکی از توزیع‌کنندگان کلان مواد مخدر و کارتل‌های مربوط به آن است. حالا کیج که به‌عنوان مهمان به عمارت میلیاردر می‌رود، در حقیقت جاسوس و مامور مخفی مقامات امنیتی است و زمانی متقاعد به همکاری با ماموران می‌شود که می‌فهمد این کارتل مواد مخدر دختر نوجوان رئیس‌جمهور را ربوده و قصد کشتن او را دارند. زمانی که همسر سابق و دختر نوجوان کیج اسیر دست عوامل میلیاردر می‌شوند، داستان فیلم چرخش تازه‌ای پیدا می‌کند.
مذاکره با تارانتینو
سازندگان فیلم هم‌اکنون در حال مذاکره با تارانتینو هستند که نقش نه چندان بلند (اما مهم) خود را در آن بازی کند. گورمیکان از وزن غیرقابل تحمل استعداد شگرف به عنوان نامه‌ای عاشقانه برای نیکلاس کیج اسم می‌برد و قرار است کلید فیلمبرداری این درام ضد هالیوودی که نگاهی طنزآمیز به گونه اکشن دارد تا قبل از شروع سال جدید میلادی زده شود. این در شرایطی است که تارانتینو در گفت‌و‌گویی با هالیوود ریپورتر، رسما اعلام کرده دهمین فیلم سینمایی را بعد از «روزی روزگاری در هالیوود» می‌سازد. او این روزها مشغول کار روی چند طرح است، که قرار است یکی از آنها به فیلمنامه‌ای بلند برای دهمین فیلمش تبدیل شود.

کیکاوس زیاری

سینمای جهان