خداحافظی کوتاه

روزنامه منتشر نمی‌شود و شما از خواندن این ستون که از معدود پشت صحنه‌هایی است که صادقانه می‌شود، محروم خواهید بود. خلاصه گفتیم حالا که می‌خواهیم راهی عزاداری ماه محرم شویم و شوید، یادتان بیاوریم چنین روزنامه‌نگاران صادقی هستیم ما، اصلا دبیرمان هم صادق است.
این شوخی و جدی‌ها را قاطی هم کردیم که آخرش بگوییم در دعاهایتان ما را یادتان نرود. آن پشت ‌صحنه‌نویسی را که هر روز آه و ناله‌هایش را از گرمای هوا برایتان می‌نوشت را هم بیشتر دعا کنید. شاید صبورتر شد و لااقل زمستان را هر روز برایتان از سرما ننوشت. خلاصه که زندگی‌تان گرم، عزاداری‌هایتان هم قبول. ما را هم که یادتان نرود. خب حالا برویم ببینیم بعد از این همه پرچانگی نگارنده، امروز در این چهار صفحه فیروزه‌ای چه داریم.
محمدصادق علیزاده را از اول ماه محرم آماده عزاداری دیده‌ایم، هر روز با لباس مشکی آمده و مطالب محرمی هم برایتان نوشته است. او امروز هم سراغ یک سوژه جذاب رفته و به یک اتفاق هیجان‌انگیز پرداخته. ماجرا این است که بعد از توسعه حرم امام حسین (ع) و گودبرداری‌های انجام شده حرف‌هایی شنیده شد مبنی بر این‌که ابزار و اشیایی پیدا شده که برخی‌شان از واقعه کربلا به جا مانده‌ است. دبیرمان رفته سراغ این حاشیه‌ها و آنها را از افسانه تا واقعیت بررسی کرده است. اینجا نمی‌توانم توضیح بیشتری بدهم، بروید و بخوانید. حالا که گفتیم شفاف هستیم، راستش را بگویم که علیزاده با همه کنجکاوی‌های نگارنده درباره گزارشش توضیح خاصی ارائه نکرده و خلاصه ما را حسابی کنجکاوتر کرد که ببینیم چه خبر بوده است. خلاصه در جریان باشید که بنده کم‌کاری نکردم، چیز بیشتری نمی‌دانم و امروز همزمان با شما قرار است گزارش را بخوانم.
در صفحه 9 هم آذر مهاجر رفته سراغ یک تبلیغ زیبای عاشورایی در شهر اهواز و درباره این اقدام زیبا برایتان نوشته است.
علی رستگار سینمایی‌مان هم به فیلم سینمایی «خونبارش» پرداخته؛ فیلمی که براساس داستانی واقعی یعنی واقعه 17 شهریور 59 ساخته شده است. او در این باره با علی‌اکبر مزینانی سینماگر و مدیر فیلمبرداری این فیلم حرف زده و کارشان هم حسابی به خاطره‌بازی‌های سینمایی رسیده؛ از فیلمفارسی گرفته تا عقاب‌ها و ... بروید صفحه 11 و بخوانید.
صفحه 12 را هم که دیگر می‌دانید، سینمای جهان به تلاش و انتخاب استاد کیکاووس زیاری. هالیوود و بالیوود هر دو با هم منتظرتان هستند.
آخرش هم یک خداحافظی حدودا یک هفته‌ای... زود برمی‌گردیم، یادتان نرود... حتما برای ما هم دعا کنید.