قتل نگهبان مهربان توسط مرد شیشه‌ای

به گزارش جام‌جم ، رسیدگی به این پرونده از صبح بیست و هفتم فروردین‌ سال گذشته و درپی گزارش قتل مرد سالخورده‌ای در کهریزک در دستور کار پلیس قرار گرفت.

وقتی کارآگاهان به محل حادثه در یک شرکت خصوصی در خیابان مدنی شورآباد رسیدند با جسد علی، نگهبان 60 ساله داخل اتاقک نگهبانی انبار روبه‌رو شدند.

بعد از حضور بازپرس و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، کارگران شرکت در توضیح ماجرا گفتند وقتی به محل کارمان رسیدیم از علی خبری نبود، زمانی که به اتاقک نگهبانی رفتیم با جسد او مواجه شدیم. در شرایطی که تنها چند ساعت از آغاز تحقیقات گذشته بود، کارآگاهان باخبر شدند مردی به نام سعید قصد دارد تعدادی تجهیزات رایانه‌ای و یک دستگاه لپ‌تاپ را به صاحب مغازه‌ای در شهر چالوس بفروشد که مغازه‌دار به او مشکوک شده و موضوع را به پلیس خبر داده است. متهم در همان روز دستگیر و به پلیس آگاهی چالوس منتقل شد. در بازجویی‌ها متهم به سرقت از شرکت منطقه شورآباد تهران اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال و متهم صبح دیروز محاکمه شد. در ابتدای این جلسه اولیای دم برای قاتل تقاضای قصاص کردند.

تشریح قتل در دادگاه

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: مدتی به شیشه اعتیاد داشتم اما ترک کردم و در شرکت مشغول کار شدم. کارگران شرکت به خاطر این که حقوقم بالا بود به من حسادت می‌کردند تا این‌که مجبور به ترک آنجا شدم. مدتی در یک آشپزخانه کار می‌کردم که دوباره به مصرف شیشه روی آوردم. به خاطر اعتیاد کارم را از دست دادم و از آن زمان همسرم نیز سر ناسازگاری گذاشت و قصد داشت از من جدا شود. شب جنایت با همسرم درگیر شده و از خانه بیرون آمدم. در حالی که هیچ کاری نداشتم، تصمیم گرفتم دوباره به شرکت برگردم. شب به شرکت رسیدم. نگهبان به گرمی از من استقبال کرد و حتی با هم شام خوردیم. بعد از شام علی خوابید اما من به‌خاطر مصرف شیشه نمی‌توانستم بخوابم تا این‌که یک ساعت بعد لوله‌ای را از داخل انبار برداشتم و چند ضربه به سر و سینه او زدم. بعد هم یک لپ‌تاپ و تعدادی تجهیزات رایانه‌ای را سرقت کردم و با آژانس به میدان آزادی رفتم و با سواری به سمت چالوس حرکت کردم. در آنجا به مغازه‌ای رفتم تا وسایل سرقتی را بفروشم چون قصد داشتم با پول آن چند روزی در چالوس تفریح کنم اما داخل مغازه دستگیر شدم.

وی ادامه داد: من قصد کشتن علی را نداشتم و تحت‌تاثیر شیشه دست به این جنایت زدم و حالا پشیمان هستم. با علی هیچ اختلافی نداشتم و او را خیلی دوست داشتم. نمی‌دانم چرا او را کشتم. پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.