پشیمانی دیر‌هنگام پسر از قتل پدر

به گزارش جام‌جم، زن جوان نهم بهمن امسال چند بار با تلفن خانه پدری‌اش در حوالی خیابان کارون تهران تماس گرفت، اما کسی پاسخگو نبود. او دل‌نگران پدر هفتادو شش ساله‌اش به نام بهروز شد؛ بنابراین به خانه پدری رفت، چند بار زنگ را به صدا در آورد، اما کسی پاسخگو نبود، بنابراین با کلید یدکی که همراه داشت در را باز کرد و وارد ساختمان شد. پیکر پدرش در یکی از اتاق‌ها قرار داشت و برادر سی و پنج ساله‌اش به نام محمدرضا هم گوشه‌ای نشسته و فقط گریه می‌کرد. زن جوان بلافاصله پدرش را به بیمارستان منتقل کرد که پزشکان پس از معاینه او اعلام کردند، تسلیم مرگ شده است.

با تشکیل پرونده قضایی و همزمان با شروع تحقیقات از خانواده مرد فوت شده، آنها گفتند پدرشان با کسی دشمنی نداشته و احتمال می‌دهند مرگ او طبیعی بوده است.

در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، یکی از دختران پیرمرد با مراجعه به دادسرا با طرح شکایتی از برادرش گفت: از برادرم شنیده‌ام که شب حادثه با پدرم درگیر شده و او را زده است. حتی یک هفته پیش از مرگ پدرم او در خانه‌ام مهمان بود، اما چون برادرم تنها بود تصمیم گرفت دوباره نزد او باز گردد. این اواخر اخلاق و رفتار برادرم تغییر کرده و بسیار گوشه‌گیر شده بود. حتی چند بار احساس می‌کرد فردی در تعقیبش است و باید او را بکشد، بنابراین دیوانه‌وار در حالی که چاقویی را از آشپزخانه برداشته بود با آن ضربه‌هایی به دیوار حیاط خانه پدری مان زد تا آن فرد خیالی ر ا از بین ببرد. احتمال می‌دهم او پدرمان را کشته باشد و اکـنون از برادرم شکایت دارم.

با اطلاعات جدیدی که این زن در اختیار پلیس قرار داد، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد تا این که دو روز پیش نظریه پزشکی قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت که نشان می‌داد، پیرمرد به قتل رسیده و علت مرگ او ضربه‌های محکم و متعددی بوده که بر جمجمه وی وارد و مرگ او را رقم زده است. با مشخص شدن این موضوع ماموران دیگر اطمینان یافتند محمدرضا ـ پسر خانواده ـ مرتکب این جنایت شده است بنابراین موضوع به بازپرس مجتبی حسین‌پور، کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد و با دستور قضایی متهم دستگیر شد.

متهم روز گذشته برای تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: آن شب با او دعوا کردم و با لیوانی که برداشته بودم چند ضربه به سر پدرم زدم. بعد خواهرم آمد و او را به بیمارستان بردیم.

نا خواسته مرتکب قتل پدرم شدم و حالا از کار خود پشیمانم.کاش می توانستم در آن لحظه جلوی خشم خود را بگیرم.

باتوجه به این که خانواده مقتول اظهار کردند برادرشان از بیماری روحی و روانی رنج می‌برد؛ بنابراین با احتمال این فرضیه که ممکن است متهم به قتل در زمان جنایت دچار جنون شده باشد، روز گذشته بازپرس پرونده وی را برای مشخص شدن صحت سلامتی روانی به پزشکی قانونی معرفی کرد.