دیدار با عباس دست طلا

مختصری درباره کتاب شنیده بودم، کتابی که زندگی یکی از حاضران در هشت سال دفاع مقدس را روایت می‌کرد؛ داستان زندگی یک گلگیرساز.

کتاب در همان روزهای نخست نمایشگاه تمام شده بود. خودم را معرفی کردم و از مسئولان انتشارات فاتحان خواستم تا پس از نمایشگاه کتاب با حضور نویسنده و مسئولان انتشارات گفت‌وگویی درباره کتاب داشته باشیم. پیشنهاد دادم عباس دست‌طلا هم باشد.

نمایشگاه تمام شد و هفته گذشته بالاخره فرصتی دست داد تا با میزبانی انتشارات فاتحان میزگردی درباره کتاب برگزار کردیم؛ میزگردی صمیمی که حاج عباس باقری (عباس دست‌طلا) هم حضور داشت، همچنین محبوبه معراجی‌پور (نویسنده کتاب) و سردار علی ناظری (رئیس انتشارات فاتحان). گفت‌وگوها از انگیزه نگارش چنین کتابی آغاز شد.

در ادامه عباس دست‌طلا از دیدارش با رهبر معظم انقلاب گفت. رهبر انقلاب در آن دیدار درباره این کتاب فرمودند: «ما دو جلد از این کتاب‌های شما را خواندیم، یکی کتاب آقای بنایی را خواندم یکی هم کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافا؛ مخصوصا کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان می‌دید. خداوند ان‌شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.»

در ادامه میزگردمان حاج عباس باقری از خاطرات جنگ و جبهه‌ها گفت و دیگر حاضران در نشست هم درباره روند نگارش و انتشار کتاب توضیحاتی دادند. بحث به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز کشیده شد. حاج عباس از امام خمینی(ره) یاد کرد.

سردار هم از خاطره عقدش گفت در یک روز برفی که به هزار زور و زحمت با همسرش یکی دو تن از اعضای فامیل خود را با ساعت‌ها تأخیر به جماران رساندند تا امام خطبه عقد آنها را بخواند.

مشروح این میزگرد و گفت‌وگو بزودی در جام‌جم منتشر خواهد شد.

کمیل انتظاری - گروه فرهنگ و هنر