مهر تایید بر راهبرد نهایی

در همین چارچوب روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی نوشت: نیمی از زمان توافق ۶ ماهه ایران با گروه ۱+۵ می‌گذرد و بخشی از تحریم‌ها کاهش یافت اما این موضوع بر اقتصاد ایران تأثیر خیلی کمی گذاشته است.نیویورک تایمز همچنین نوشت؛ شرکتهای حقوقی در آمریکا نیز می‌گویند که ماهیت تحریمهای آمریکا علیه ایران تجار و کشورها را از تجارت با ایران در بیشتر زمینه‌ها منصرف کرده است، چرا که نقض کنندگان این تحریمها باید ریسک بسیار بالایی را بپذیرند.

هر چند که یکی از اهداف رسانه‌های غربی از انتشار چنین گزارش‌هایی ایجاد فضای یأس در کشور و به نوعی القا تصور ناتوانی ایران در مقابله با تحرکات غرب است اما در ورای این سخنان یک نکته مهم مشاهده می‌شود و آن اینکه تکیه بر راهبرد لغو تحریم‌ها و نیز رویکرد به شرکت‌های خارجی نمی‌تواند راهبردی صحیح برای رسیدن به اهداف اقتصادی باشد. چنانکه در نوشتارهای رسانه‌های غربی نیز دیده می‌شود لغو تحریم تنها بخش کوچکی از راهکارها و عوامل برای رسیدن به منافع اقتصادی است و مؤلفه‌های مهم دیگری نیز باید همزمان ایجاد گردد که بر اساس معیارها و ساختارهای درونی کشور می‌باشد.

نکته دیگر در نوشتارها و تحلیل‌های رسانه‌های غربی از جمله آنچه از نیویورک تایمز ذکر شد عدم رویکرد مستقل شرکت‌های غربی و وابستگی آنها به ساختارهای سیاسی کشورشان است. با توجه به این وابستگی ضمانتی برای صداقت این شرکت‌ها در روابط با کشورمان وجود ندارد و وابستگی آنها به دولت‌های غربی موجب می‌شود تا هر زمان که غرب بخواهد، از آنها به عنوان ابزار فشار بر ایران بهره گیرد و چه بسا حضور آنها در بازار کشور، در بلند مدت چالش‌های اقتصادی برای کشورمان به همراه داشته باشد.

با توجه به این شرایط می توان گفت که راهبرد نهایی برای رسیدن به اقتصاد مطلوب، حرکت در مسیر حماسه اقتصادی با محوریت اقتصاد مقاومتی با تکیه بر مؤلفه‌ها و داشته‌های درونی تشکیل می‌دهد. رویکردی که ضمن بهبود شرایط اقتصادی می تواند تقویت کننده مواضع کشور در مذاکرات هسته‌ای نیز باشد چرا که غرب با تصور نیاز ایران به رفع تحریم، از آن به عنوان ابزار فشار در مذاکرات بهره می‌گیرد، حال آنکه رویکرد به حماسه اقتصادی و نمایش اقتصادی بر آمده از مؤلفه‌های درونی می‌تواند این تهدیدات را خنثی و زمینه ساز برتری ایران در مذاکرات و حتی روابط با شرکت‌های خارجی باشد.

قاسم غفوری-جام جم آنلاین