اینها صحبتهای مریم تندگویان فرزند شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت کابینه شهید رجایی است که در سالهای اول جنگ به اسارت بعثیها درآمد و پس از سالها، در چنین روزی در سال 1370 تنها پیکر پاک او به میهن بازگشت و تشییع و خاکسپاری شد.
در مطلب پیشرو، خاطراتی ناگفته و صمیمی از زبان دو فرزند دختر شهید تندگویان ارائه میکنیم که شاید برایتان بیشتر نمایان شود که چه انسانهای بزرگی برای حفاظت از این خاک و اعتقاداتشان مردانه ایستادند.
مریم تندگویان متولد 1357 است. وی میگوید: تمام کودکی و نوجوانیام با حسرت نداشتن پدر طی شد. مادرم میگوید: وقتی دو، سه ساله بودی کفشهای او را بغل میکردی و کنار در انتظار پدرت را میکشیدی. این سالها را با سرودن شعر، دردهایم را التیام دادم. قشنگترین خاطرات کودکیام با خاطراتی بود که پدربزرگ و مادربزرگم از پدر نقل میکردند. از اخلاق و خانواده دوستیاش، از صمیمیت و محبت او میگفتند و در نظرم پدر اسطورهای از خوبیهاست. نه چون پدرم است، بلکه رفتار او مرا مجذوب خود کرده است. من با محبت او همنشین هستم و محبتش در دلم میجوشد. ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. قرآن مونس من شد و از خواندن آن لذت میبرم. مادربزرگم گاهی خیره به من مینگریست. وقتی میپرسیدم موضوعی پیش آمده او میگفت تو بسیار شبیه پدرت هستی. تو را که میبینم، انگار جواد را میبینم و من هم همچنان بیحرکت مینشستم تا او بتواند در خاطرات خود با پسرش دلتنگیهایش را التیام بخشد.
هرگز پدر را ندیدم
هدی تندگویان، متولد 1360 دختر کوچک شهید تندگویان در روزهای بهاری اردیبهشت ماه به دنیا آمد و حدود شش ماه قبل از تولد، پدرش آبان 1359 اسیر شد.
کارشناسی ادبیات فارسی دارد و حدود دو سالی هم در خبرگزاری ایرنا فعالیت کرده است. وی میگوید: زمانی که در خبرگزاری کار میکردم پدربزرگم اصرار زیادی داشت که یکی از بچهها به شرکت نفت بیاید. در آن زمان چون بچهها درس میخواندند نمیتوانستند قبول کنند و خواهر بزرگتر من هم چون در رشته پزشکی تحصیل میکرد و درسش از ما طولانی تر بود نمیتوانست قبول کند و خواهر دیگرم هم هلال احمر کار میکرد و سرانجام اصرار دیگران باعث شد که قبول کنم و این در حالی بود که در آزمون خبرگزاری نیز قبول شده بودم و قسمت این بود که به شرکت نفت بیایم. پدرم دارای برخوردهای بسیار خوبی بوده است و برایم از هوش و ذکاوت بسیار بالایش بسیار گفتهاند، در هر زمینهای مطالعه داشته و در دانشگاه هم همیشه جزو نفرات برتر بوده است.
من به دلیل حضورم در شرکت نفت با دوستان پدرم خیلی در ارتباط هستم و زمانی که دور هم جمع میشویم آنها خاطرات را بازگو میکنند. در تمام دورههای زندگیاش دوستانی دارد که ما با آنها در ارتباط هستیم و زمانی که با آنها صحبت میکنیم، خاطرات شهیدی را میشنویم که همانند تکههای یک پازل میماند و میفهمم که در هر دورهای چه رفتارهایی داشته است.
یکی از جالبترین خاطرهها برای من این بود که هیچوقت صدای پدرم را نشنیدم. حدود دو سال پیش داشتیم وسایل خانه قدیمی مادربزرگمان را جمع و جور میکردیم که دو نوار کاست پیدا کردم، روی یکی از آنها نوشته بود سخنرانی جواد در پالایشگاه نفت آبادان و برای اولین بار صدای پدرم را شنیدم که خیلی برایم جالب بود که در آن دوره هم ساواک روی اینگونه سخنرانیها بسیار حساس بود و هر کسی را که اینگونه کارها را انجام میداد، دستگیر میکرد و پدرم اینگونه سخنرانیها را در میان کارمندانش انجام میداد و به آنها امید میداد. لحظهای که صدای پدر را شنیدم، اصلا صدای آشنایی نبود، یعنی شبیه به صدای هیچیک از اطرافیان نبود. صدای پدرم واقعا تک بود و ممکن است که بچهها خاطراتی درباره پدرم داشته باشند یا به خوابشان آمده باشد، اما تا به حال به خواب من نیامده است.
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری مشتاق خواندن دستنوشتههای پدر هستم، اما در موزه خاطرات شهید نگهداری میشود. نامههایی که در کتابها دیدم یا جزوههای درسی او را مطالعه کردم و پدرم یک کتابخانه شخصی بسیار خوبی داشت که برادرم در حال پیگیری است، این کتابها به مجموعه کتابهای شرکت نفت اهدا شود که بتوان از آنها استفاده کرد و خیلی از طرحهایی که پدرم درباره کارهایش ارائه میداد در دست بسیاری از مدیران است که هنوز کاری انجام ندادهاند، یعنی هنوز در دست بررسی است، اما بسیاری از طرحهایش تا همین امروز هم مورد قبول واقع شده است.
زمانی که ازدواج کردم و از خانه پدری خارج شدم چند تا از لباسهای پدرم را که هم اندازه خودم بوده به یادگار آوردم. پیراهن چهارخانهای که زمان معرفیاش از سوی شهید رجایی در جمع وزرا پوشیده بود هم اندازه من است و البته یک لباس بافتنی که مادربزرگم برایش بافته بود که هیچ وقت فرصت نشد بازگردد و آن را بپوشد، حالا به من ارث رسیده است.
بامداد محمدی - جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد