درس‌های زایشی مبارک 

سخن گفتن از آموزه‌های ویژه زایش معصومان علیهم السلام البته شایسته عالمان ربانی است، اما هرگز مطلق این درس‌ها اختصاص به اهل علم ندارد. آن موجودات قدسی برای هدایت عامه مردم بلاواسطه در دنیا، مصائب عظیم و مواقع خطر و آزمون‌های عملی شهادت از جمله قتال و قتل و کشته شدن در راه حق و انواع سخن و کنش را تا ظهور وجود مبارک منجی و موعود آل محمد صلوات الله علیه و آله و سلم به یادگار گذاشته‌اند تا همگان در پی قرآن و آنان همگام‌شان شوند و معرفت بیابند.
 همه اهل عصمت، اما در ظهورات ویژه، خصوصاً حضرت زهرا سلام الله علیها، امام جواد (ع) وامام زمان (عج) درس‌های مشترک مبارک و مهمی برای کنون ما دارند که جملگی به عالم غیب و نقش آن و باور به آن باز می‌گردد وآن مهمترین موضوع چالش دین با تفکر دنیاگرا و حسی است. آنان هریک به گونه‌ای گویای تقدم باور قلبی و قدسی بر اقناع فکری و مادی و دنیایی و طبیعی و زمینی در ایمان به ولایت و ظهور غیب هستند. اینکه در آل عبا، فاطمه سلام الله علیها نقش کانونی دارد یعنی چه؟ این که کودکی با امامت برگزیده شود و ولایت الهی در او متجلی گردد یعنی چه؟ و هرقدر پیش می‌آییم و می‌پاییم و استواری نشان می‌دهیم، حضور عالم غیب و شهادت دادن به آن در عالم شهاده و زندگی اهل اسلام و مدعی ایمان در نحوه حیات اینان شدیدتر خود را به تماشا می‌نهد. امام زمان (عج) عالی‌ترین گسست ایمان از جهان ظاهر و نقش بنیادین ایمان به غیب را حاضر می‌سازد. همه برداشت‌های محسوس گرا و شایع در عرف زمینی و زمان طبیعی و نیوتونی با موجودیت آن مخالفت می‌کنند. بزرگترین این مخالفت در همین عصر غیبت شکل می‌گیرد. وضعیت و دوران مدرنیته، این عصر مدرن همه ابزار‌های مخالفت با عالم غیب را در اختیار دارد. تفکر و باور و قلب مهر خورده و متفرعن اومانیستی مردم مدرن و هیولای دولت مدرن در کار سرکشی علیه حکمرانی خدا عمل می‌کند و در احاطه کوهستان‌های شناختی، فلسفی، دانش تجربی، انسان شناسی، زیستی و انواع دانش‌ها و علوم انسانی دیگر و نظام قاهر سرمایه سالاری اومانیسم سیاست و تفکر لیبرالی و ماتریالیستی، مارکسیسم و فرویدیسم و پیامد‌های بعدی این دانش‌ها، با نیست‌انگاری عصر پسامدرن به مثابه کلیت منسجم ستیزنده با عالم غیب کاملاً سیطره می‌یابد و علیه موجودیت موعود موجود الهی عصر ظهور عدل جهانی و اسلام کامل و تجلی اراده بالغه الهی در زمین (عج) می‌ستیزد و تحقق قواعد و قوانین مینوی در جهانی تحت هدایت انسان کامل و تجلی الوهیت در آدمیت و فرمانروایی روح و عالم امر در کالبد جهان برای امر به معروف و نهی از منکر و حاکم شدن قوانین روح بر اشیا و اجساد را نفی می‌کند و از ریشه به عناد با حقیقت آفرینش و پروردگاری یکتا می‌پردازد.
☆☆☆☆
بدیهی است ایمان به قرآن و عترت در چنین زمانی به سختی آزموده می‌شود. باور به خدا در عهد با امام غائب حاضر سنجیده می‌شود. در چنین دوران انتظار ظهور آخرین منجی که همه هستی و پیام آوران از آدم تا خاتم در انتظار او زیستند و وعده اش را دادند، در برابر شدت کفر، شدت ایمان همانا با ایمان به حضرت سنجیده می‌شود. اگر یک کودک مبارک سلام الله علیه به نام محمدبن علی؛ امام جواد با حضورش آزمایش ایمان می‌شد و مؤمنان به او می‌گرویدند و نجات می‌یافتند. اکنون ایمان خالص به منجی آخرالزمان (عج) با غیبت او با ایمان به خود غیب کامل، ' سنجیده می‌شود و حتی جسم کودک در میان مردم ظهور ندارد. 
این امر به معنی چیست؟ به معنای آن است که ولو اگر مؤمنانی که شب و روز در حال عبادت و نماز و روزه باشند، بخواهند با اتکا به قوانین مادی و تفکر و مرجعیت علوم مدرن و نگرش پوزیتیویستی به هستی بنگرند؛ ممکن نیست بتوانند کمترین باوری به آن منجی حقیقی و آینه عالم غیب و شهادت دهنده ذات الهی و ایمان‌به ذات دسترسی ناپذیر برای هیچ موجود ولو پیامبران و انبیا پیدا کنند و اوهام مادی آنان را از حق می‌گسلد. 
مدرنیته نشان کامل جهانی گسسته از این غیب کامل و تجلی غیب الغیوب در غیبت منجی است.
☆☆☆☆
اکنون‌معلوم می‌شود که چرا غرب پرستان قلبا و عقلا نمی‌توانند مومنان ناب و خالص باشند و آرام آرام از دین و منشأُ الهی آن و عالم غیب فاصله می‌گیرند و مدام در پی توجیهات مادی دین برمی‌آیند و در نتیجه بیدینی در باطن‌شان لانه می‌کند. در این عصر روایات، حقیقت‌شان به نمایش می‌آید.
عالمان دینی غیر ربانی علمدار تفکر و تفاسیر مدرن و گسسته از عالم غیب می‌شوند و در واقع نقش شیطان را ایفا می‌کنند که همه قلوب و عقول و تفکر را می‌کوشند به دنیا معطوف کنند.
بی باوری به حضور امام زمان نه در مقام مفهومی نمادین بلکه حقیقتی زنده در الهیات مدرن‌ها از اینجاست.
☆☆☆☆
از همین جاست که غرب باوران جهاد برای اجرای اسلام در وسع خود و نظامی عادلانه و ضد سلطه و جامعه‌ای سالم و رها از قواعد سرمایه سالاری بیرحم و اصلاح این نظم استکباری و قدرت سلطه‌گر استثماری به سود مردم را باور ندارند و از الگویی پیروی می‌کنند که خدا را مرده به حساب می‌آورد و قوانینش را غیر قابل اجرا می‌نامد تا یکسره تسلیم نظام کفر و ظلم جهانی شویم. 
این که امروز مکرراً بوسیله شبه علم حقیقت آسمانی قرآن و حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام جواد و امام زمان در پیشاپیش ائمه اطهار مورد حمله قرار می‌گیرد و کلام وحی و صادره الله و کلمه خدا نفی می‌شود و قرآن به محمد (صلوات الله علیه و آله و سلم) نسبت داده می‌شود و هر روز از این باغ بری می‌رسد، موضوعی فراتر از دشمنی با جمهوری اسلامی‌است. این پدیده‌ها گویای جنگ با حقیقت اسلام و حقیفت هستی بنا به فرعونیت نهان در جان کسانی است که با نیست‌انگاری و جنگ با خدا در شکل نهان‌روشانه گام برمی‌دارند و در باطن مسحور مدرنیته، فلسفه مدرن و تفسیر غیب‌ستیز از هستی هستند. سقوط کسانی مثل ملکیان و دیگر غربگرایان اتفاقی نیست.
انقلاب اسلامی‌عظمت ناشناخته و ماُموریت غیبی‌اش، برپا داشتن علم توحید و ایمان به غیب و ولایت الهی و رسالت و ظهور منجی و امامت انسانی که آینه خدا و اسماءالله است و عدل و‌معاد بوده است و در این راه تا همین حالا پیروز شده و به اهدافش دست یافته و وظیفه ما استواری بر این دستآمد و اداره میراث الهی به شیوه منطبق بر این حقیقت عادلانه و عاقلانه و‌مصلحانه تا پای جان و عدم اجازه به تحریف و استحاله حقیقت انقلاب اسلامی‌است. ایمان به شاهد مشهود، به عصاره حقیقت ۱۴ معصوم علیهم السلام و عبرت از الگوی فاطمی‌باور به عالم غیب و درس امامت امام جواد (ع) یعنی امروز فقط و فقط ایمان به ولایت و عالم غیب و ظهور امام زمان (عج) و عمل به تکالیف عصر غیبت و انتظار نجات بخش ما در دنیا و آخرت است و هر گونه التقاط با کفر و شرک و هرگونه نفاق اعتقادی و قلبی و اجتماعی و فکری و سیاسی، ظلم عیان و عذاب الهی خواهد بود. ماه رجب ماه اندیشیدن به بارانی است هدابتگر توحید و رسالتی که از غیب می‌بارد؛ ماه تدّبر در باره نسبت زندگی فردی و اجتماعی ما با هدایت و ولابت الهی و استواری بر ایستادگی علیه شیاطین و سلطه گران و کفر پیشگان؛ و حرکت نو در نفی شرک و فساد و تباهی به سود سالم‌سازی جان خود و جامعه خود و تقابل با بلبشو و عدم عقلانیت در اداره جان جسم خود و جان و جسم جامعه خود از انواع ظلم‌ها و تبعیض‌ها و عهدشکنی‌ها و نفوذ‌های شیاطین. به یمن ایمان به امداد‌های غیبی و امام زمان (عج).