جنگ دوازده روزه همچون اسم رمز

جنگ دوازده روزه همچون اسم رمز

همه متفق  هستند نقد گذشته ، راه آینده را روشنی می‌بخشد. اما در عمل هم نقد و هم‌ روشنگری نقد اغلب دچار تاریکی  می شود زیرا برای این عمل نورانی باید جان و  ذهن و  تفکر نور پذیر داشت . ارواح تاریک ، نقد تاریک می کنند و نتایج تاریک می گیرند .  اجازه دهید به چند نمونه نیک و بد اشاره کنم، نگاهی به انواع واکنش ها ، فاش می کند جنگ و پسا جنگ ۱۲ روزه ، تفاسیر مختلفی برانگیخته است . همان طور پیشا جنگ ، دارای یک تصویر سازی واحد نیست . مثلا نگرشی که امی و تدبیر برای گدایی ترحم از غرب را پیشه کرده بود از سوی کسانی یک برخورد ظریف و دارای ابعاد روحانی نیرومندی بود  و از نگاهی انقلابی واسطه نابودی ایران .
کد خبر: ۱۵۱۱۵۳۳
نویسنده احمد میراحسان
عرصه جنگ ۱۲ روزه از منظری یک معجزه ، یک پیروزی ، سبب ظهور غیر مترقبه اتحادی بود که بافته ها و رشته های طولانی مدت  استکبار و نوکرانش را پنبه کرد. اما از نگاهی دیگر  این مقاومت هر چند ارزشمند است و خدا قلوب مردم را به دفاع از استفلال ملی و دفاع از ایران و انقلاب اسلامی و رهبر معظم سوق داد، ولی فریب بزرگی است که ما جنگ را تمام شده بدانیم و بر آن لم بدهیم و در فکر تصاحب غنائم باشیم .اگر از این موهبت در مسیر سپاس از مردم و توجه جدی و خدمت صمیمانه و آمادگی بیشتر برای استقامت بهره نگیریم و راه ذلت و زبونی برابر طاغوت  و بی اعتماد به مردم و آویختن برده وار به  مذاکره  با  شیاطین غرب و دنباله روی از غرب پرستان و تسلیم طلبی و خیانت به مطالبه مردم و ترس و شرک ادامه دهیم ، همه چیز را بسادگی بر باد خواهیم داد.
 
همچنین در موقعیت پساجنگ بانکداران آزمند و کلان معامله گران طماع با دنیا و صاحبان تجارت سیاه با تریلیارده یود ماهانه ، یک بازی مسخره را شروع کردند تا وانمود کنند همه چیز له خیر و خوسی تمام سده و پیدوز شده ایم و حالا فقط متنده رهبر معظم قرارداد صلح را که ترامپ لا هجز پیسنهاد کرده امضا وما شروع به ارتباط دوستانه با آمریکا و غرب کنیم . رذالت اغراض نهفته در این تصویر سازی موذیانه و تصاحب مقاومت ملی برای زدودن استقامت مردم نفرت انکیز است . می خواهند با نقاب مردم مردم کردن ، انقلاب و استقلال و شرف و عزت و کرامت مردم را معامله کنند و بجای انقلاب ، تسلیم  را عملی سازند و مردم را فریب دهند. بسیجیدن اساتید و وزرا و مشاوران و مدیران و استانداران غربگرای کابینه های خیانت و میرحسین موسوی و افراد همسو با او ، برای تکمیل طرح نتانیاهو چیزی بدتر از بی شرافتی نولیبرالیسم کودن پیرامونی است .. و این همه به بهانه همین وانموده پیرو ی نهایی جنگ دوازده روزه  صورت گرفته است ‌ و راند شدگان ۱۴۶ ساله و غرب پرستان می خواهند یک شبه جبران مافلت کنند و با ستمورتی بازی و شعبده در حال ستایش ار استقامت ، گور استقامت را بکنند و از درون نظم ناصری   فرمانروایی انور ساداتی و‌چاکری بیرون آورند و انقلاب  اسلامی را  پر دهند . و‌جمهوری اسلامی دا منحل یا زیر نقاب  نامش جمهوری آمریکایی حاکم‌ نمایند.
 
اما نمونه دیگر یتم به انقلاب اسلامی زیر نام   دفاع از انقلاب اسلامی  ، از سوی سکولارهایی  صودت می گیرد که اتفاقا  صادق و ادزشمند هستند.  و تمام یال های اخیر برای مقابله با روشنفکران ضد جمهوری اسلامی و تباهی ردگی شان افشاگری عقلایی کرده اند . و هرگز هم پنهان نکرده اند منتقدان سرسخت نظام دینی هستند و یا از حگمروایی جریان نولیبرال غرب پرست بویژه در قوه مجریه  عصبانی هستند.  خوب چه کنبم و ولی فقبه چه کند ؟ استالین مآبی  پیش گیرد ؟ کودتا کند؟ قانون اساسی را زیر پا نهد ؟ دیکتلتوری میشه سازد؟  آن وقت این مدرن ها با شادی بگویند دیدید اسلام چه می کند و حکومت دینی ممکن نیست!!!!!
 
سانتیمانتالیسم سیاسی این ها در اینکه ایران با حکومت کارگران و کشاورزان  نجات می یابد  تنها  صورتکی برای استبداد جدید است .خود از کسانی تبعیت می کنند که منتقدشان هستند. یعنی در پس ستایش از  وحدت مردم و‌مقاومت و نیروهای مسلح ، اهداف خود را دنبال می کنند و آن سکولاریزه کردن حکومت است . این عجیب نیست ، عجیب آن است که وعده می دهند بعد از  فائق آمدن بر مطامع آمریکا و اسراییل و حفظ حبات ایران   برای مطالبات شان خرخره جمهوری اسلامی را خواهند جوید  من مخالف آزادی دیگر اندیشان برای گفتگوی عقلانی در باره مطالبات شان‌ نیستم .اما تصویر وحصبانه حرحره در ذهنم تصویر بانر منافقان خشونت طلب را رنده می کند . یک انسان‌خردمند برای دست یافتن به مطالباتش صبر و قانون و عقل را اصل قرار می دهد و در عین حال اگر غرپرستان و خائنان لیبرال به انقلاب اسلامی  خشونت کنند پاسخ معقول شان حق انقلابیون مدافع انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی درستکار است و علیه فساد و خیانت الیگارشی دلال شایسته است مقاومت کنند نه خرخره بجوند . این زبان لو دهنده نشان می دهد حق با جمهوری اسلامی است که به نامومنان و سکولارها اعتماد نمی کند و اجازه نمی دهد مجالی بدست آورند تا حنجر از پشت بزنند و در قلوب شان زیغ است . توجه و صداقتی نسبت به خدمتی که نظام  ولایت فقبه با دوری از سیاست های سرگشته و حفظ حیات جامعه ای امن  به خود ابنان کرد  ندارند. عقل نوری و حس مسئولیت موجود در یک رهبر الهی که بنا به مبانی وحی ، سیاستی دلبخواه و ناشکیبا ندارد ، همان راز بقای کشوری با انواع ضعف های تکنولدژیک و مالی و تحت محاصره و توطئه و قتل و ترور و تفوذ و تحریم یک جهان طی نزدیک نیم قرن بود . فقدان اعتقاد به زنده بودن هدایت الهی و قرآنی همان نقص بزرگ نگرش اومانیستی و متکبری است که درکی ماکیاولیستی دز قدرت دارد و برای همین در نظر و  عملش زمینه بی اعتمادی حکومت صادق را فراهم می آورد ..  جمهوری اسلامی چگونه به کسانی اعتماد کند که خرخره اش را‌می خواهند بجوند   نظام تکحیدی و الهیرو متکی به کلام الهی رادبرتندارند و بجای بهبود وضع آشوب تارهدبپا کنند ؟ من منکر زحمت و اشتیاق این حضرات در نقد گذشته و  غرب پرستی غرب پرستان درون حککمت نیستم   نگران راه آینده ایشانم . ابنان خود حتی یک دقیقه هم قادر نیستند ایران را برابر کفر جهانی و شیاطبن متفرعن خونریز حفظ کنند ،  امام سپاس خدا برای  نظام دینی وشکر رهبری ولی فقیه را ۰بجا نمی آورند و با سوبژکتیویسم پر مدعا آماده فرود آوردن ‌خنجر و سوء استفاده برای وهم  قدرت خود هستند.
 
اما رفتار متناقض اینان آنجاست که با وجود اداای پیشرو بودن در درک حقوق خود تا حد استالین سقوط می کنند و متکبر می شوند و انتظار دارند چمهوری اسلامی که مبانی عالی نظری متکی به قرآن دارد مبانی خود را برای تئوری مر خطا و ویرانگر و سرگشتگی آور سکولاریستی و مدرن گرا دها کند و اصلا متوجه دخداد عظیم نقد وجودی و بنیانی و تمدنی و منسجم   مدرنیت بوسبله نظریه حکومت توحیدی  مبتنی بر ولابت فقیه نیستند  که نقد نظری همه فلسفه علم و حکومت و سیاست و قدرت و تکنولوژی و فرهنگ و اقتصاد مدرن سرمایه سالار است .

 جنگ ۱۲ روزه چدا از روحیه بخشی و ابلاغ پبام ضرورت حفظ اتحاد ، نیازمند واکاوی های تخصص کارشناسان و فقبهتن و تحلیلگران و دانشمندان   مختلف نظامی ، اجتماعی ، روانشناسان ، فرهنگ شناسان ، علمای انقلابی سیاست و مقاومت است .ولی هم اکنون این رویدار مهم  تبدیل به بک وانموده شده است، و اسطوره پردازی   اغراق   ، هرکس تفسیری از آن ارائه می دهد. استفاده ابزاری  چنان وسیع و متنوع است که نقد تکاتک  نگاه ها دست کم زمانی طولانی نیاز دارد . 

در حنگ دوازده روزه  ما با سه  رکن تعیین کننده و معنادار  همچون‌ سه عنصر قدرت روبروئیم که طراحی دشمن  برای ذلت  ما را به تصویر عزت ملی بدل کرد: 
۱_.نیروی تظامی مدافع استقلال ملی ایران ، 
۲_مردم  پیش بینی ناپذیر سازنده وحدت ملی خود جوش که تحت تربیت ۱۴ قرنی و  ایستادگی حسینی  علیه السلام و فداکاری عاشورایی ، و مباررات ۲۰۰ ساله با استعمار و  مقاومت نیم قرنی و روح انقلاب اسلتمی و سلوک شهدا در دفاع مقدس و روحیه بندگی و جهاد مدافعان حرم و...
۳_ و رهبر در مقام ولی فقیه  فرمانده عالی مردم و نیروی نظامی شگفتی ساز
 . ببینیم این مثلث چه عملکردی داشته است.و نامحرمان آرمان انقلاب اسلامی چه واکنشی برانگیخته اند . عمدتا این واکنش ها در سخنان غربگرایان و روُسای شان در قدرت و بیانیه های مشکوک به همرستی با آمریکا و اسراییل ظاهر شده است ‌ بیانیه نویسان آنقدر احمق هستند که نمی دانند با این عشوه بدای خود در دستگاه ترامپ امنیت کسب نمی کنند بلکه چون جعده گیسویشان را را به دم اسب خیانت شان می بندند .

 بدین سان‌جنگ دوازده روزه ، برای هر جریان سیاسی  و اجتماعی   معنایی ویره داشته و برای بسیاری به یک  وانموده ، اسم رمز یا بهانه پیشبرد سیاست براندازی و استحاله بوده و برای  قشر ممتاز و الیگارشی سرمایه رانتخوار فاسد و دلال و  منافع ضد انقلاب اسلامی این  زالوهای اقتصاد ییمار و سیاست خیانتکار به مردم   به وانموده و یک گبم پیروزی و تصاحب غنیمت  بدل شده است  .  در حقیقت به بهانه ای برای حاکم کردن بانک  رباخوار و سارق و غارتگر و  صاحبان همدست با  قدرتمندان  مافیا و قاچاق ارز و اغراض شوم تغییر الگو و یکپارچه کردن حاکمیت در هدف و  بهانه ای برای استحاله   و سیاست ضد عدالت و بازگرداندن سلطه استثماری. 

و برای دسته دیگر که مقابل این ها هستند به امکان بیان  حمایت با طمع تاثیر بر فررندان انقلاب اسلامی برای رسبدن به همان سست کردن دفاع از امانت مقدس الهی و نظام‌ جمهوری اسلامی این میراث نورانی امام راحل .ره.
از دو راه مخالفت با همدیگر یک زاده نحس بسود شیطان را می کوشند متولد کنند : با حذف تنها امکان  توحید برابر کفر و ظلمات جهانی  و استقلال و پیشرفت و درجه یک و سرور بودن نه برده ای پیرامونی!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰