تعریف دوگانه غرب از آزادی بیان منشا بسیاری از حرمت شكنی‌ها است

فواد ایزدی استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفت و گو با جامجم آنلاین با اشاره به هتك حرمت قرآن در سوئد این اقدام را در ادامه پروژههایی دانست كه در كشورهای غربی در حوزه اسلام ستیزی تعریف میشود.وی با بیان اینكه این حركات مسبوق به سابقه است تصریح كرد: دنیای غرب برای پیشبرد اهداف اسلام ستیزانه خود دلایل متعددی دارد و البته برای اجرایی كردن این پروژهها تلاش میكند از همه ابزارها و روشهای ممكن بهره ببرد. این كارشناس حوزه سیاست خارجی ادعای غرب درباره آزادی بیان را ناشی از تعریف دوگانه آنها از این مقوله دانست و گفت: كشورهای اروپایی و آمریكا برغم مدعیاتی كه درباره حقوق بشر و آزادی بیان دارند اما به دلایلی استناد میكنند كه اساسا هیچ مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنها بارها بر این نكته تاكید كردند كه در وادی نقد به هیچ وجه نیاید پدیدهای را مقدس دانست و از این رو همواره وقتی كسانی یا گروههایی با تمسك به همین حربه زنگ زده به مقدسات مسلمانان توهین میكنند در مقام توجیه، موضوع آزادی بیان را پیش میكشند و میگویند كه نمیتواند به بهانه اینكه برخی امری را مقدس میدانند جلوی نقد را گرفت. وی اضافه كرد: غربیها اگر واقعا به این شعار پایبند هستند باید دید اگر كسی در سوئد درباره موضوعی به نام هولوكاست نه اهانت بلكه سوالی پرسید چگونه با او برخورد میكنند. كاملا مسلم است كه سوال و طرح شبهه درباره این مساله به هیچ وجه به مذاق غربیها خوش نمیآید و آنها اساس به كسی اجازه اظهار نظر درباره هولوكاست را نمیدهند. استاد روابط بینالملل دانشكده مطالعات جهان تاكید كرد: آزادی زمانی معنا پیدا میكند كه اجازه نقد و نظر پیرامون هر موضوعی به همه شهروندان غربی داده شود و اینكه دولتهای غربی از جمله مقامات سوئدی از فرد هتك كننده به قرآن به اسم آزادی بیان دفاع میكنند هنر نیست. ایزدی درباره دلایل گسترش اسلام ستیزی از سوی محافل اروپایی و آمریكایی خاطرنشان كرد: كشورهای غربی متوجه شدند كه تنها تفكر و ایدئولوژی ای كه قدرت مقاومت در برابر تفكر غرب را دارد اسلام است و از این رو سعی میكنند كه با ابزارهای مختلف به آن خدشه وارد كنند و هتك حرمت به مقدسات از جمله قرآن و جریحه دار كردن جوامع اسلامی یكی از این روشها است. این كارشناس حوزه روابط بینالملل درباره واكنش مناسب نسبت به این رفتارهای حرمت شكنانه گفت: بخشی از شیوه برخوردها مربوط به حوزه سیاست است و محكومیت عمومی این تحركات از سوی كشورهای اسلامی میتواند در این حوزه یكی از اقدامات باشد. موضع دیگر برخوردهای حقوقی است كه البته با توجه به نفوذ كشورهای غربی در نهادهای حقوقی بینالملل بعید است كه بتوان كار موثری در این حوزه انجام داد. اقدام دیگر میتواند مواجه در حوزههای اقتصادی باشد و كشورهای مسلمان این توان را دارند كه به شركتهای سوئدی در سطح جهان اسلام ضربه جدی وارد كنند.