یادداشتی بر کتاب تربیت به کمک داستان نوشته دکتر حسن دولت‌آبادی

نقش داستان در تربیت

حتما شما هم شنیده‌اید، بچه‌ها بیش از آن‌که دو گوش برای شنیدن حرف‌های شما باشند، دو چشم برای دیدن خود شما هستند. این را هم شنیده‌اید که بچه‌ها آن‌ چیزی که پدر و مادرشان «می‌خواهند» نمی‌شوند ، بلکه آن چیزی می‌شوند که پدر و مادرشان «هستند».
کد خبر: ۱۳۷۶۴۳۳
نویسنده سارا مومنی - چاردیواری

پیش از آن‌که برای فهم ملموس مسأله آموزش اخلاق به فرزندان وارد دنیای تشبیه و مصداق شویم باید به این نکته اشاره کنیم که فرزندان بیشتر توانایی‌های خاص خود مثل یادگیری، خلاقیت، اخلاق و فرهنگ را از خانواده و از نوع رابطه با والدین خود می‌گیرند. پس این نکته خیلی مهم است که تصمیم بگیریم همزمان با فرزندان ما هم رشد کنیم(ما را ببینند و یاد بگیرند) یا این‌که خط‌‌کش به دست بگیریم و مدام در حال گوشزد کردن مسائل اخلاقی و رفتاری بوده و مراقب باشیم خطایی نکنند. در آموزه‌های دینی هم به مسئولیت پدر و مادر در قبال تعلیم و تربیت اخلاقی فرزند تاکید شده است. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «حق فرزندت این است که بدانی از توست و در این دنیا خوب و بدش به تو وابسته است.» 
گاهی شنیده‌ایم که والد خوب را به یک باغبان تشبیه می‌کنند و در مقابل والدی قرارش می‌دهند که اصطلاحا شبیه نجار است. والد‌باغبان کسی است که به پرورش و رشد فرزندان کمک می‌کند. در مقابل، والد نجار کسی است که می‌خواهد به پرورش و رشد فرزندانش یک شکل دقیق بدهد.
  اما همان‌طور که می‌دانیم، هدف از پدرومادر بودن و والدگری شکل دادن سرنوشت فرزندان در رشد و تربیت نیست، بلکه هدف کمک کردن به آنها در این جهت است که خودشان سرنوشت‌شان را به‌درستی شکل دهند.
مسأله دیگر، درباره عشق و محبت والدین به فرزندان است. یک استاد روان‌شناسی به نام آلیسون گوپنیک در کتاب خود به این مسأله اشاره می‌کند که والد خوب بودن، کودکان را به بزرگسالانی شاد یا موفق تبدیل نمی‌کند، اما می‌تواند به ایجاد نسل جدیدی کمک کند که قبراق، منعطف و ترمیم‌پذیر است. کار والدین این نیست که همچون نجار باشند و نوع خاصی از فرزند را بسازند، بلکه کار والدین این است که همچون یک باغبان فضایی محافظت شده از عشق، امنیت و پایداری فراهم کنند که کودکان در آن بتوانند شکوفا شوند. 
کار والدین این نیست که به فرزندانشان بگویند چگونه بازی کنند، بلکه کارشان این است که به آنها اسباب‌بازی داده، اجازه بدهند خودشان کاوش کنند، بیاموزند و به بازی‌شان شکل دهند. حضرت رسول درباره مصداق آموزش اخلاق و تربیت فرزند با عشق، مهر و محبت مشخصا به بوسیدن و محبت کردن و گرامی داشتن فرزندان اشاره کرده است: «هرکس فرزندش را ببوسد خدا برایش نیکی می‌نویسد.»، «هرکس بر خردسالان مهر نورزد، از ما (مسلمانان) نیست.»، «فرزندان خود را گرامی بدارید (به آنها شخصیت بدهید).»
نکته دیگر این‌که کودکان و حتی نوزادان از زمان تولد، به طور خاصی نسبت به اطلاعاتی که از دیگران به‌ویژه والدین و مراقبان‌شان می‌گیرند، حساس‌هستند.
 این مسأله تاحدی است که امکان دارد فرزندان شما، از برخی جهات درباره خود شما بیشتر از خودتان بدانند. بچه‌ها به قدری در جزئیات رفتار والدین‌شان دقیق می‌شوند که باورکردنی نیست. مثلا بچه‌های پیش‌دبستانی به این نکته توجه می‌کنند که آیا شما می‌گویید «بیا ببینیم این وسیله چه کار می‌کند» یا «بیا تا نشانت بدهم این چکار می‌کند». حالا فضیلت‌های اخلاقی مثل مهربانی، راستگویی، امانتداری، روحیه مشارکتی، حمایت و کمک و یاری کردن، شادمانی و غیره را به خاطر بیاورید.
 تمام اینها در کلمه و در سخن برای کودکان، مسائلی انتزاعی و غیرقابل فهم است؛ اما وقتی در رفتار و در زندگی روزمره با والدین، اینها را ببینند، بدون این‌که نامش را بدانند، آن را یاد گرفته و تقلید می کنند. وقتی از دیگران تقلید می‌کنیم، به معنای واقعی، ما به آنها تبدیل می‌شویم. این همان چیزی بود که ابتدا گفتیم کودکان چیزی می‌شوند که والدینشان هستند، نه چیزی که والدینشان «می‌خواهند». 
این مسأله درباره اصول اخلاقی در فرزندان به قدری عمیق و ماندگار است که خارج از خانه و در زندگی شهری و اجتماعی به عنوان شهروند(مثل نظافت شهر، قوانین راهنمایی و رانندگی، نوع برخورد با افراد در مدرسه، دانشگاه، محیط کار و غیره) هم قابل جامعه‌پذیری و درونی شدن است. 
بنابراین آموزش اخلاق به فرزندان نیازمند این است که باغبان باشیم. کمک‌کننده و حمایتگر باشیم، مهر بورزیم و با محبت، اصول اخلاقی را به فرزندان یاد بدهیم. در تنگاتنگ مسائل و زندگی روزمره، خودمان هم با عملی کردن اخلاق، هم رشد کنیم و هم تصوری درست از اخلاق مطلوب به فرزندان بدهیم و آ‌ن‌گاه اجازه بدهیم خودشان به سمت درستی بروند.

منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها